marketersina

در این وبلاگ شرح مختصری در مورد بازاریابی ارائه خواهد شد، به امید آنکه از مطالب بهره مند شوید.

marketersina

در این وبلاگ شرح مختصری در مورد بازاریابی ارائه خواهد شد، به امید آنکه از مطالب بهره مند شوید.

شبکه های اجتماعی فرصت بسیار مناسبی برای تجارت ها و کسب و کارهایی هستند که قصد دارند مشتریان، بازدید کنندگان و ترافیک وبسایت خود را افزایش دهند. اما زمانی که از شبکه های اجتماعی به درستی استفاده نشود می تواند باعث آسیب رسیدن و ایجاد خطرات برای وبسایت و برند شما شود.

در عین حال که بازاریابی شبکه‌ های اجتماعی امکانات بسیار زیادی را در اختیار شما قرار می دهند، باید کاملاً از جوانب کار با آنها و خطرات و مشکلات کار نکردن درست با آنها کاملا مطلع باشید.

برخی از اشتباهات رایج در شبکه های اجتماعی که شما باید به هر قیمتی که شده از آنها دوری کنید:

داشتن پروفایل های متعدد در شبکه‌های اجتماعی به طور همزمان

با توجه به تحقیقات اخیر صورت گرفته، بیشتر شرکت‌ ها و کمپانی های بزرگ، تنها بر روی داشتن تعداد اندکی پروفایل در شبکه های اجتماعی برای برندسازی خود تمرکز کرده‌اند:

  1. Facebook
  2. Twitter
  3. LinkedIn

اگر آمار بیشتری را بخواهیم بررسی کنیم، امروزه بیش از 500 میلیون کاربر فعال بر روی اینستاگرام و بیش از 100 میلیون کاربر فعال بر روی پینترست هستند. برای سایت هایی که به عکس ها و تصاویر گرافیکی وابستگی بیشتری دارند، تمرکز بر روی شبکه هایی مانند اینستاگرام، فیسبوک و پینترست رایج تر است.

اما اگر وبسایت شما در زمینه‌ ای خاص و حرفه‌ ای فعالیت میکند و نیازمند در ارتباط بودن با اشخاصی در آن حرفه است، داشتن صفحاتی در لینکدین و توییتر برای شما بهتر خواهد بود. پیشنهاد می کنم مقاله چگونگی رشد و توسعه شبکه اجتماعی لینکدین را مطالعه کنید.

بخاطر داشته باشید شبکه ای که شما بیشترین فعالیت را بر روی آن می کنید، باید بیشترین بازگشت هزینه در مقابل سرمایه گذاری شما را داشته باشد.

راه حل: به جای آنکه چندین صفحه در شبکه اجتماعی مانند لینکدین، فیسبوک، توییتر، گوگل پلاس، پینترسنت، اینستاگرام و ... به صورت همزمان داشته باشید و بخواهید همزمان همه آنها را مدیریت کنید، بر روی تعداد کمی از آنها فعالیت کنید (مثلاً بر روی یک یا دو صفحه) و وقت بیشتری برای آن بگذارید. این کار نتیجه بهتری برای شما خواهد داشت تا اینکه در چندین شبکه فعال باشید و محتوای بی کیفیت تولید کنید.

به راحتی می توانید بررسی کنید که مشتریان شما بیشتر در کدام شبکه ها فعال هستند و زمان خود را در کدام پلتفرم صرف می کنند، سپس فعالیت خود بر روی آن شبکه ها را بیشتر کنید. هنگامی که شما نخستین پروفایل خود را ساختید و فعالیت خود بر روی آن را تکمیل کردید می توانید برای ساخت دومین صفحه در شبکه ای دیگر اقدام کنید.

جدی نگرفتن دیدگاه های منفی و انتقادات کاربران شبکه های اجتماعی

انتقادات و دیدگاه های منفی خیلی رایج هستند، شما نباید هیچوقت آنها را نادیده بگیرید.

این یک موقعیت خاص است که شما بدانید مشتریان از شما چه می خواهند و کدام بخش از خدمات ارائه شده شما، از نظرشان مطلوب نیست. به این ترتیب می توانید در آینده تمامی این نقاط ضعف را تغییر دهید و در نهایت بازار بهتری را برای کسب و کار خود فراهم کنید. اینکه چگونه پاسخ این انتقادات را بدهید نشان دهنده اعتبار برند شماست.

بسیاری از برندها و شرکت‌ های بزرگ به سادگی از این انتقادات و نظرات منفی رد میشوند و آنها را حذف میکنند، اما باید بدانید که این انتقادات و نظرات منفی نه تنها برای شما ضرری ندارند، بلکه فرصتی مناسب برای دستیابی به پیشرفت های بزرگ را در اختیار شما قرار می دهند.

از نظرات منفی درس بگیرید و مشکلات موجود را اصلاح کنید. همچنین با این روش می توانید نشان دهید که شما برای مشتریان خود احترام قائل هستید و به آنها ارزش می دهید. اگر به درستی این عملیات را انجام ندهید، مطمئن باشید در آینده متضرر خواهید شد. این مسئله یکی از مهمترین نکات فعالیت در شبکه های اجتماعی است که بسیاری از برندها آن را نادیده میگیرند.

راه حل: به تمامی این دیدگاه های منفی دقت کنید. دیدگاه های مثبت، حس خوب و انرژی بالایی به شما خواهند داد. اما این دیدگاه های منفی هستند که برندتان را شکل می دهند چرا که با مطالعه این انتقادات خواهید فهمید که مشتریان و بازار هدف شما از شما چه چیزی می خواهند.

البته منظور از دیدگاه های منفی آنهایی است که واقعاً به انتقاد از مبحث یا مشکل خاصی پرداخته اند، نه آن تعدادی که بدون ذکر دلیل خاصی تنها با کلمات و جملات منفی بازی کرده اند.

ارسال مطالب مشابه در شبکه های اجتماعی

ارسال مطالب مشابه به صورت مداوم برای بازدید کنندگان شما خسته کننده خواهد بود و آنها اینطور فکر می کنند که شما مطلب خاص برای ارائه به آنها ندارید و به همین دلیل به مرور از شما نا امید خواهند شد.

معیارهای ساخت لینکحتما بخوانید: معیارهای ساخت لینک

بجای ارسال لینک ها و یا نقل قول ها یکی پس از دیگری، باید سعی کنید که روابط خود را با مشتریانتان تقویت کنید و بیشتر باز گذشته با ایشان در تعامل باشید. اگر شما روند ارسال مطالب مشابه را تکرار کنید، کاربران به زودی از شما و مطالبتان خسته خواهند شد و شما آنها را از دست خواهید داد.

راه حل: به صورت مداوم مطالبی جدید، جذاب و خلاقانه در صفحات شبکه های اجتماعی خود ارسال کنید. این کار به شما کمک می کند که کاربران و بازدیدکنندگان از صفحات شما بیشتر با شما رابطه برقرار کنند و روند دنبال کردن مطالب پر از خلاقیت و جدید شما را ادامه دهند. اگر حتی خودتان قادر به انجام این کار نیستید می توانید یک تیم تولید محتوا استخدام کنید یا با شرکتی که در این زمینه فعالیت می کند، همکاری کنید تا کار تولید محتوا و بروزرسانی شبکه های اجتماعی شما را برایتان انجام دهد.

اگر ایده هایتان به اتمام رسیده و نمیدانید چه مطالبی در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید می توانید به سادگی با بررسی صفحات شبکه های اجتماعی 5 شرکت رقیب خود، ایده های جدید بسیاری به دست آورید و حتی از روش های بازاریابی شبکه های اجتماعی آنها ایده برداری کنید. سپس با تغییراتی اندک در این روش ها و به کار بردن ترفندهایی کوچک، استراتژی بازاریابی شبکه های اجتماعی خود را تعیین کنید.

اما به خاطر داشته باشید که هیچگاه نباید دست از تلاش برای تولید محتوای خلاقانه و جدید بردارید.

ارسال مطالب بسیار زیاد در بازه زمانی کوتاه

آیا شما یکی از آن برندهایی هستید که در بازه ی زمانی کوتاه، تعداد بسیار زیادی مطلب در شبکه های اجتماعی ارسال می کید و سیلی از نارضایتی ها را برای مشتریان به وجود می آورد؟

در این صورت احتمال اینکه بازدید کنندگان به سادگی از روی مطالب شما رد بشوند و حتی به آنها توجهی نکنند، بسیار زیاد می شود. همچنین ممکن است حتی شما را از لیست کسانی که دنبال میکنند خارج کنند (Unfollow) و در آینده نیز با دیدن نام برند تان از شما فرار کنند.

شما باید این فعالیت ها (ارسال مطالب در شبکه های اجتماعی) را توسط نرم افزار هایی که برای زمان بندی ارسال مطلب در شبکه های اجتماعی ساخته شده اند کنترل کنید و در بازه های زمانی با فاصله های مشخصی این مطالب را ارسال کنید. زمان بندی ارسال پست یکی از مهمترین عوامل رشد یک صفحه در شبکه های اجتماعی است. در بین شبکه های اجتماعی معروف، فیسبوک یکی از آنهاست که به شما این امکان را میدهد که با مشاهده میزان بازدید در ساعات مختلف (Analytics) بفهمید که در کدام ساعات از شبانه روز مطالب شما بیشتر مورد توجه قرار گرفته و همچنین در کدامین ساعات مشتریان و کاربران مورد نظر شما بیشتر آنلاین بوده اند.

راه حل: یک تقویم ارسال مطلب برای خود درست کنید. برای خود برنامه ریزی کنید و در ساعات مشخصی این پست ها را ارسال کنید. برای مثال 4 الی 5 آپدیت در شبانه روز برای گوگل پلاس، همین تعداد برای فیسبوک و یا 10 تا 12 آپدیت برای اینستاگرام.

همچنین سعی کنید از محتوای گوناگون برای آپدیت و بروزرسانی شبکه های اجتماعی خود استفاده کنید. استفاده کردن از متن بدون تصویر یا برعکس زیاد مناسب نیست. باید سعی کنید از تمامی حالات ارسال محتوا از جمله ویدئو، متن، اینفوگرافیک، عکس، صدا و ... استفاده کنید.

تحلیل نکردن آمار و نتایج شبکه های اجتماعی

برای اینکه بتوانید بازار خود را روز به روز بهتر کنید، باید نتایج حاصله از هر بخش از تبلیغات خود را به طور کامل بررسی کنید. برای مثال نتایج حاصل از تبلیغات در شبکه های اجتماعی را بررسی کنید. مهم نیست که نتایج منفی بوده اند یا نتایج مثبت. مهم این است که با بررسی و تحلیل و آنالیز آنها استراتژی خود را برای بازاریابی شبکه های اجتماعی بهینه سازی کنید.

مسئله مهمی که وجود دارد این است که شما این نتایج را به طور کامل بررسی کنید. اینکه هر صفحه در شبکه های اجتماعی بر اساس مقدار زمانی که برایش صرف شده است، چه مقدار بازگشت هزینه برای شما داشته است و  آیا در آینده باید همین روش را گسترش داد یا باید آن را تغییر داد؟ بررسی این موارد بسیار مهم هستند.

بخاطر داشته باشید که نباید تنها بر روی جمع کردن تعداد زیادی دنبال کننده (Follower) و یا پسندها (Likes) و یا نظرات کاربران (Comments) تمرکز کرد. ممکن است شما روز به روز در تعداد این معیارها، رشد چشمگیری داشته باشید اما نرخ تبدیل شدن این آمار به مشتریان بسیار پایین باشد. در این صورت باید حتماً به دنبال استراتژی جدیدی برای بازاریابی شبکه های اجتماعی خود باشید.

راه حل: هفته ای یکبار با تیم خود و همکارانتان نشستی داشته باشید و در رابطه با تحلیل بازار و میزان مشتریان خود از شبکه های اجتماعی تحلیل و بررسی انجام دهید. اگر آشنایی زیادی با تحلیل نتایج و نرخ تبدیل (Conversion Rate) ندارید می توانید با یک شرکت متخصص همکاری کنید تا آنها مدیریت صفحات، تحلیل و بررسی آمار ورودی و نرخ تبدیل این شبکه های اجتماعی را برای شما به عهده بگیرند.

آنالیز کردن نتایج و آمار بازدید از شبکه های اجتماعی می تواند تاثیر بسیار زیادی در روند رشد تجارت شما داشته باشد و در آینده میزان مشتریان شما را افزایش خواهد داد.

اضافه کردن URL در بخش توضیحات

هیچگاه آدرس (URL) را در بخش توضیحات مطلبی که در شبکه های اجتماعی ارسال میکنید قرار ندهید. این کار باعث میشود که کاربران بدون توجه به پستی که شما ارسال کرده اید و بدون دیدن محتوای آن به سادگی از روی مطلب شما بگذرند و مطلب بعدی را بخوانند.

اسکیما چیست و چگونه با آن سایتمان را نشانه‌گذاری کنیم؟حتما بخوانید: اسکیما چیست و چگونه با آن سایتمان را نشانه‌گذاری کنیم؟

راه حل: بجای آن میتوانید در توضیحات متنی مرتبط با عکس ارسالی خود بنویسید و یا لینکی کوتاه با استفاده از کوتاه کننده های لینک یا همان URL Shortener ها قرار دهید که هم به چشم زیبا بیاید و هم باعث اذیت شدن کاربر نشود.

استفاده از هشتگ های نامرتبط در شبکه های اجتماعی

باید تلاش کنید که حتماً برای تمامی مطالب ارسالی خود از هشتگ های درست و مناسب استفاده کنید زیرا هشتگ ها یکی از بهترین روش ها برای افزایش میزان بازدید مطالب شماست.

راه حل: سعی کنید با تحلیل و بررسی صفحات مشابه ببینید که آنها از کدام هشتگ ها بیشتر استفاده میکنند و شما نیز آن هشتگ ها را در استراتژی خود قرار دهید.

عدم استفاده از عکس در آپدیت های شبکه های اجتماعی

استفاده نکردن از عکس ها می تواند نتیجه منفی و بدی بر روی برندسازی و جذب مشتری شما از طریق شبکه های اجتماعی داشته باشد. نتایج و آمار نشان می دهد که استفاده از عکس ها در مطالب شبکه های اجتماعی نتیجه های بهتری را به دنبال داشته است. کاربران وقتی مطلبی را می خوانند دوست دارند که عکس های مرتبط و جذابی در رابطه با همان موضوع ببینند.

بنابراین، هنگامی که مطالبی را در شبکه های اجتماعی ارسال می کنید، سعی کنید عکسهای مرتبط و جذابی را به همراه آنها ارسال کنید که این امر باعث افزایش میزان علاقه کاربران به خواندن مطالب شما خواهد شد.

راه حل: هر بار که صفحات شبکه های اجتماعی خود را بروزرسانی میکنید سعی کنید عکسهایی مرتبط با مطلب ارسالی خود در آنها بگذارید. آلبوم های عکس درست کنید و آنها را به اشتراک بگذارید. از عکس های جذاب استفاده کنید و سعی کنید عکسهایی با حداکثر کیفیت ارسال کنید. همچنین، در صورت نیاز فراموش نکنید که به منبع عکس مربوطه هم لینک بدهید.

عدم بروزرسانی مداوم شبکه های اجتماعی

اکثر ما فکر می کنیم که داشتن یک عکس پروفایل با کیفیت و جذاب، یک عکس کاور خیلی خوب  یا داشتن یک متن درباره ما (About us) می تواند تمامی مشکلات را حل کند. اما این تنها بخش کوچکی از کار است. بروزرسانی مداوم یکی از مهمترین عوامل موفقیت یک صفحه در بین تمامی رقبای خود در شبکه های اجتماعی است. داشتن توضیحات، درباره ما، عکس پروفایل یا عکس کاور به تنهایی چاره ساز نیست.

راه حل: باید سعی کنید که به طور مداوم مطالب جدیدی با خلاقیت و جذابیت بسیار زیاد ارسال کنید و این روند را روزانه ادامه دهید تا به نتایج قابل قبولی دست پیدا کنید. با در پیش گرفتن این روش می توانید پیشرفت خود را قطعی کنید. همچنین با بررسی و تحلیل و آنالیز مطالب ارسالی و میزان علاقمندی کاربران به مطالب، می توانید بفهمید که چه مطالبی کاربران شما را تحت تاثیر قرار داده است.

جمع بندی

با دوری کردن از این 9 مورد ذکر شده و در پیش گرفتن روند صحیح ارسال مطالب و بروزرسانی شبکه های اجتماعی می توانید کسب و کار و تجارت خود را به نحو احسن به مخاطبان خود معرفی کنید و همچنین رشد روز افزون آن را تضمین ببخشید.

تنها کاری که باید بکنید این است که از این اشتباهات رایجی که بسیاری از مدیران آنها را تکرار میکنند دوری کنید. و یا اگر میخواهید از سردرد این همه مسائل در رابطه با مدیریت محتوا و استراتژی بازاریابی آنلاین دوری کنید کافیست با یک شرکت همکاری کنید تا مسئولیت مدیریت تمامی این مشکلات را بر عهده بگیرد و آن را برای شما به بهترین شکل ممکن انجام دهد.

چنانچه پس از خواندن مطلب فوق، سوالی برای شما پیش آمده کافیست از طریق بخش نظرات پایین همین صفحه، آن را با ما در میان بگذارید. کارشناسان نوین به سرعت به سوالات شما پاسخ خواهند داد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۷ ، ۰۳:۵۷
سینا غلامی

هر وقت صحبت از توییتر و عبارت "توییت کردن" می‌شود، خیلی از ما به یاد خبرهای فوری، رقابت‌های انتخاباتی و موضع‌گیری‌های جنجالی دونالد ترامپ می‌افتیم. اما باید بدانیم که واقعیت توییتر و کاربردهای آن چیزی فراتر از این‌ها است.

توییتر با بیش از 335 میلیون کاربر فعال در ماه و پشتیبانی بیش از 40 زبان مختلف، یکی از قدرتمندترین و اثرگذارترین شبکه‌های اجتماعی در دنیا بوده و از ابزارهای عالی بازاریابی دیجیتال محسوب می‌شود.

با نوشتن متن‌های کوتاه و تاثیرگذار، استفاده از هشتگ‌های قدرتمند و تعامل فعال با دیگر کاربران، می‌توانید یکی از موثرترین کمپین‌های تبلیغاتی خود را در توییتر به راه بیندازید و از قابلیت "ریتوئیت" توسط کاربران نهایت استفاده را ببرید؛ چرا که توئیتر یکی از قوی‌ترین شبکه‌های اجتماعی برای وایرال کردن محتوای شماست.

با وجود فیلتر بودن توئیتر، این شبکه یکی از پرطرفدارترین شبکه‌های اجتماعی در ایران است. قدرت، میزان اثرگذاری و قابلیت موج سازی آن در حدی است که بسیاری از شرکت‌های بزرگ ایرانی، سیاستمداران از تمامی طیف‌ها و سلبریتی‌های فراوانی از آن به عنوان رسانه‌ای برای معرفی، تبلیغات و کمپین‌های خود استفاده می‌کنند. محتوای توییتر معمولا آنقدر فراگیر می‌شود که سر از شبکه‌های اجتماعی دیگر از جمله اینستاگرام و پیام‌رسان‌ها هم ‌درمی‌آورد.

خلاصه اینکه اگر هنوز از توییتر برای ترویج کسب و کارتان استفاده نمی‌کنید، بهتر است که همین حالا به سراغش بروید. در ادامه مطلب، به چگونگی کار با توییتر، امکانات آن و ویژگی‌هایی که این شبکه را از پلتفرم‌های اجتماعی دیگر متمایز می‌کنند خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید!

معرفی توییتر

قبل از توییتر، توییتی توییت می‌کرد!

نام توییتر (Twitter) از واژه Tweet به معنی جیک جیک کردن و آواز خواندن پرنده گرفته شده است (شخصیت توییتی در کارتون‌های Looney Tunes را به یاد بیاورید). در اینجا پرنده مورد نظر ما (که خودِ کاربران توییتر باشند) می‌تواند جدیدترین خبرها را به گوش همه برسانند. همین باعث شده کلمه Tweet در واژه نامۀ انگلیسی به معنی نوشتن یا پست کردن محتوا اضافه شود.

توییتر در سال 2006 توسط جک دورسی (Jack Dorsey) که هم اکنون نیز مدیرعامل این شرکت است، راه اندازی شد. اولین توییت هم دقیقا توسط خودِ جک دورسی در تاریخ 22 مارس 2006 زده شد. تعداد کاربران توییتر از همان ابتدا با سرعت فراوانی افزایش پیدا کرد، تا جایی که تعداد کاربرانش ظرف شش سال به بیش از 100 میلیون نفر رسید که جمعا روزانه حدود 340 میلیون بار توییت می‌کردند.

توییتر در سال 2013 در جمع 10 وبسایت برتر دنیا قرار گرفت و به علت فراوانی توییت‌ها و کاربرد گسترده‌اش، لقب "اس ام اس اینترنتی" را کسب کرد.

توییتر امروزه به اصلی‌ترین تریبون "شهروند - خبرنگارها" تبدیل شده؛ یعنی افرادی که خبرنگار حرفه‌ای یا شخص معروفی محسوب نشده و فقط به دنبال پلتفرمی آنلاین برای خبررسانی و ارتباط با دنیای بیرون هستند.

طبق آخرین آمار ارائه شده در پایان سه ماه دوم سال 2018، توئیتر در ماه بیش از 335 میلیون کاربر فعال دارد.

ساختار و محتوای توییتر

ساختار توییتر بسیار ساده است و یک ستون بیشتر ندارد. شما به راحتی می‌توانید در آن توییت‌ها را بالا و پایین (Scroll) کنید. انواع مختلف محتوا در شبکه اجتماعی توییتر قابل به اشتراک‌گذاری است.

متن

اصلی‌ترین معنای عبارت "توییت کردن" در توییتر، نوشتن متن و به اشتراک‌گذاری آن با فشردن دکمه Tweet است. کاربران توییتر در ابتدا در هر توییت تنها متنی با طول حداکثر 140 کاراکتر می‌توانستند بنویسند، اما در نوامبر 2017 این میزان برای تمامی زبان‌ها به جز ژاپنی، کره‌ای و چینی به دو برابر افزایش پیدا کرد. در همان زمان نیز این افزایش محدودیت موافقان و مخالفان خود را داشت. اگر شما هم نظری موافق یا مخالف با این دارید، می‌توانید در قسمت کامنت‌ها با ما به اشتراک بگذارید.

به خاطر همین محدودیت در تعداد کاراکترها، خیلی از کاربران توییتر بعضی کلمات را مخفف کرده یا آنها را از قصد غلط می‌نویسند. عبارت‌هایی مثل Twttr به جای Twitter یا "پاد" به جای "پایگاه اطلاع رسانی دولت" نمونه‌هایی از این خلاصه‌سازی‌ها هستند. زیاد روی این مسئله حساس نشوید، این مسئله در توییتر کاملا عادی است و بعد از مدتی سر و کله زدن با آن به این چیزها عادت می‌کنید!

به هر حال، اگر مایلید متنی طولانی‎‌تر از 280 کاراکتر بنویسید، باید نوشته خود را در چند توییت مجزا نوشته یا به اصطلاح یک "رشته توییت‌" بنویسید. راه دیگر هم به اشتراک‌گذاری لینک نوشته‌تان در توییتر است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.

هر چه می‌خواهد دل تنگت بگو!

لینک‌ها

اگر مطلبی در وبلاگتان نوشته‌اید، در سایتتان محصولی برای فروش دارید یا خبر یا محتوای جالبی در فضای وب دیده‌اید که می‌خواهید با دیگران به اشتراک بگذارید، می‌توانید لینک صفحه مورد نظر را توییت کنید. لینک‌ها جزو 280 کاراکتر توییت‌ها محسوب نمی‌شوند و می‌توانید به راحتی متن مورد نظرتان را هم کنار لینک مورد نظر قرار دهید.

معرفی ۱۰ افزونه وردپرس برای بهبود وضعیت سئوی سایتحتما بخوانید: معرفی ۱۰ افزونه وردپرس برای بهبود وضعیت سئوی سایت

توییتر تمامی لینک‌های به اشتراک گذاشته شده را با استفاده از دامنه t.co کوتاه می‌کند. این دامنه به صورت اختصاصی متعلق به توییتر است و هر لینکی که شما در آن منتشر کنید با این دامنه کوتاه می‌شود.

محتوای تصویری

به اشتراک گذاری عکس و گیف در توییتر بسیار آسان است. در هر توییت می‌توانید حداکثر 1 گیف یا 4 عکس توییت کنید و اگر از اپلیکیشن موبایلی توییتر استفاده می‌کنید، عکس‌ها را مستقیما از دوربین گوشی خود به اشتراک بگذارید.

ویدیو

به اشتراک‌گذاری ویدیو از طریق آپلود کردن فایل یا ضبط آن با دوربین فیلمبرداری گوشی امکان پذیر است. توجه داشته باشید که ویدیوی شما حداکثر می‌تواند 2 دقیقه و 20 ثانیه باشد، در غیر این صورت توییتر خودش ویدیوی شما را کوتاه خواهد کرد. در صورتی که می‌خواهید ویدیوی طولانی‌تری را به اشتراک بگذارید، بهتر است آن ویدیو را در آپارات، نماشا، یوتیوب و سایر رسانه‌ها بارگزاری کنید و لینک آن را در توئیتر به اشتراک بگذارید.

علاوه بر این، امکان پخش زنده ویدیو در اینجا هم وجود دارد.

نظرسنجی‌ها (Polls)

یکی از بهترین ویژگی‌های توییتر برای تعامل با دیگر کاربران، امکان ایجاد نظرسنجی در آن است. کافی است روی دکمه ایجاد نظرسنجی کلیک کرده، سوالتان را تایپ کنید و پاسخ‌های مورد نظر را وارد کرده تا کاربران بتوانند یکی از آنها را انتخاب کنند. امکان ایجاد محدودیت زمانی (یعنی اینکه نظرسنجی تا چه زمانی روی سایت بماند) نیز وجود دارد.

اگر دانستن سن کاربران کمک می‌کند که بهتر با آنها ارتباط برقرار کنید، پس می‌توانید یک نظرسنجی در این مورد راه بیندازید.

ابزارها و امکانات

درست همانند بسیاری از شبکه‌های اجتماعی، برای دیدن توییت‌ها نیازی به ثبت نام در توییتر ندارید، اما برای فعالیت در توییتر و استفاده از اپلیکیشن‌ موبایلی آن، بایستی حساب کاربری خود را داشته باشید. برای ساختن حساب کاربری به یک آدرس ایمیل احتیاج دارید.

ساختن حساب کاربری و تنظیمات پروفایل

ساختن حساب کاربری در توییتر با داشتن یک آدرس ایمیل معتبر و یک رمز عبور امکان پذیر است.

بعد از ورود، بایستی یک نام کاربری (username) برای خود انتخاب کنبد، در غیر اینصورت توییتر خودش برای شما یک نام کاربری تعریف خواهد کرد. همواره می‌توانید در قسمت تنظیمات نام کاربری خود را تغییر دهید، به شرطی که قبلا کسی از این اسم استفاده نکرده باشد. توجه داشته باشید که نام کاربری با عنوان اکانت شما متفاوت است. برای انتخاب عنوان اکانت هم از نام‌های فارسی و هم انگلیسی بنا به سلیقۀ خود می‌توانید استفاده کنید.

با زدن دکمه Edit Profile، می‌توانید یک تصویر پروفایل و یک بنر برای خود انتخاب کنید. امکان وارد کردن آدرس وبسایتان هم در اینجا وجود دارد. اگر به دنبال اعمال تنظیمات بیشتر از جمله عوض کردن رمز عبور، فعال کردن تایید دومرحله‌ای، غیر فعال کردن حساب و ... هستید بایستی به قسمت Settings and Privacy مراجعه کنید.

راستی اگر هنوز توئیتر را نصب نکرده‌اید، می‌توانید به مقالۀ راهنمایی نصب و راه‌اندازی توئیتر در وبلاگ دیدوگرام مراجعه کنید.

دنبال کردن و دنبال شدن

درست همانند شبکه‌های اجتماعی دیگر، در اینجا هم امکان فالو کردن دیگر کاربران وجود دارد. بخاطر ذاتِ توییتر که در آن جریان اطلاعات باز بوده و در دسترس همه است، حالت پیش فرض این است که می‌توانید هر کاربری را فالو کرده و از همان لحظه به توییت‌های آنها دسترسی داشته باشید، اما در صورت تمایل می‌توانید حساب کاربری خود را به صورت Private درآورده تا افراد دیگر قبل از فالو کردن شما، از شما اجازه بگیرند.

البته اگر می‌خواهید از توییتر برای ترویج کسب و کارتان استفاده کنید، بهتر است چنین کاری نکنید.

فیو، ریتوییت، منشن و ریپلای

عبارت فِیو (Fave) حالت کوتاه شده Favorite است که البته الان به نام همان لایک (Like) شناخته می‌شود. این کار درست همانند لایک کردن پست‌ها در دیگر شبکه‌های اجتماعی است. توجه داشته باشید که با فیو کردن یک توییت، دنبال‌کنندگان شما نیز خواهند دانست که شما آن توییت را پسندیده‌اید. اگر دوست ندارید از طرف فالوئرهایتان قضاوت شوید، هر توییتی را لایک نکنید مگر آنکه مایل باشید آنها نیز آن توییت را ببینند و بپسندند.

اصلاً رپورتاژ آگهی چیست؟حتما بخوانید: اصلاً رپورتاژ آگهی چیست؟

شاهد این ماجرا بلایی است که مدتی پیش بر سر تد کروز، یکی از سرشناس‌ترین سناتورهای جمهوری خواه در ایالات متحده امریکا آمد. او در زمان رقابت‌های انتخاباتی ریاست جمهوری در سال 2016، پس از لایک کردن توییتی در یکی از صفحات نه چندان اخلاق مدار (!)، توسط کاربران بسیاری مورد حمله قرار گرفت و هنوز هم پس از بیش از 2 سال، کاربران دست از تمسخر او برنداشته‌اند.

عنوان ریتوییت (Retweet) یا همان دوباره توییت کردن، اصلی‌ترین روش به اشتراک‌گذاری توییت‌های دیگران با دنبال‌کنندگان شماست. با کلیک روی دکمه ریتوییت می‌توانید توییت مورد نظرتان را بازنشر داده و زیر آن توییت متنی بنویسید تا نظر خودتان را هم با دوستانتان مطرح کرده باشید. به این کار به اصطلاح کوت (Quote) هم می‌گویند. این قابلیت توئیتر برای کسانی که به دنبال وایرال شدن محتوا یا به اشتراک‌گذاری کمپین‌های تبلیغاتی خود هستند، یکی از بهترین امکانات است، چراکه فوق‌العاده راحت و کاربردی است و کاربران بسیاری زیادی از آن اسفاده می‌کنند؛ تا جایی که می‌توان گفت که بیش از 70% فضای توئیتر حول عمل "ریتوئیت کردن" می‌چرخد.

یکی از راه‌های ارتباط مستقیم و عمومی با دیگر کاربران، منشن کردن آنها با استفاده از @ و نام کاربری منحصر به فرد آنهاست (درست همانند اینستاگرام). تفاوت در اینجاست که اگر کسی را در توییتر منشن کنید، در واقع یک پست عمومی خطاب به او نوشته‌اید و همه می‌توانند زیر آن توییت نظر خود را بگذارند. اخیرا افراد بسیاری در کشور ما برای مطرح کردن پیشنهادات و انتقادات خطاب به فروشگاه‌های اینترنتی، تاکسی‌های آنلاین، هنرمندان و سیاستمداران از این امکان توییتر استفاده می‌کنند.

ریپلای کردن (Reply) درست همانند کامنت گذاشتن در شبکه‌های اجتماعی دیگر است. در صورتی که کسی شما را منشن کرده‌ و موضوعی را مطرح کرده باشد، می‌توانید با زدن دکمه ریپلای به آن توییت جواب داده و اگر صاحب کسب و کاری هستید، از توییتر به عنوان تریبونی برای ارائه جوابیه‌های رسمی استفاده کنید. برای مثال، به انتقادی که یکی از مسافران تپ سی در توییتر مطرح کرده و جواب تپ سی به آن کاربر توجه کنید:

توییتر می‌تواند کمکی به بخش خدمات مشتریان شما هم باشد!

در این میان بد نیست اشاره‌ای هم داشته باشیم به اینفلوئنسرهای توییتر. احتمالا با اینفلوئنسرهای اینستاگرامی آشنا هستید؛ افرادی که در اینستاگرام معروف شده‌اند و به همین علت شرکت‌ها برای تبلیغ کالاها یا خدماتشان به سراغ آنها می‌روند.

در اینجا هم کاربران زیادی وجود دارند که کارشان همین است. از آنجا که این افراد تنها با یک منشن یا کوت کردن می‌توانند کاری کنند که توییت شما هزاران بار بیشتر دیده شود، بد نیست که برای تبلیغات توییتر سراغ این آدم‌ها هم بروید. البته که اینفلوئنسرهای توییتر معمولا از نظر حرفه‌ای بودن از اینستاگرامی‌ها چیزی کم ندارند و هزینه‌هایی که از شما می‌گیرند قطعا پایین نخواهد بود!

پیام‌های مستقیم (DM ها)

اگر مایل به ارتباط با کاربری دیگر هستید اما نمی‎‌خواهید صحبت‌های شما به صورت عمومی در توییتر منتشر شود، از پیام‌های مستقیم (Direct Message) استفاده کنید. DM زدن برای کاربران دیگر بسیار ساده است و نیاز به توضیح خاصی ندارد. برای فرستادن پیام به هریک از دیگر کاربران، روی دکمه Messages کلیک کنید، نام کاربری او را وارد کرده و پیامتان را بفرستید.

هشتگ‌ها

می‌توان به جرات گفت هشتگ‌ها در هیچ‌یک از شبکه‌های اجتماعی به اندازه توییتر قدرتمند نیستند. به علت باز بودن و فراگیر بودن توییتر، در صورتی که از هشتگ‌های پرکاربرد و مناسب استفاده کنید، تعداد بازدید‌های توییت‌های شما می‌تواند به آسانی به اندازه افراد معروف بالا برود.

هشتگ ها در توئیتر

استفاده از هشتگ‌ها معمولا برای راه‌اندازی کمپین‌ها یا تبلیغات برای فروش یک محصول کوچک گرفته تا انتخابات‌های ریاست جمهوری مرسوم است.  قبلا درباره هشتگ‎‌ها و چگونگی استفاده از آنها در شبکه‌های اجتماعی نوشته‌ایم، کافی است به مقالۀ هشتگ چیست و چگونه باید از آن استفاده کرد، مراجعه کنید.

پروموت (Promote) کردن توییت‌ها

درست همانند اینستاگرام یا فیسبوک، در اینجا هم می‌توان توییت‌ها یا خودِ حساب کاربری را با پرداخت مبلغی به افراد بیشتری نمایش داد یا به اصطلاح پروموت کرد. در حال حاضر، توییتر خدمات پروموشن را به کشور ما ارائه نمی‌دهد.

بعضی از اصطلاحات مرسوم در میان کاربران فارسی زبان توییتر

بعد از مدتی کار با توییتر و مخصوصا ارتباط با کاربران ایرانی، به واژه‌ها و اصطلاحاتی برخواهید خورد که شاید در نگاه اول چندان آشنا به نظر نیایند. در ادامه به بعضی از آنها اشاره خواهیم کرد:

آواتار (Avatar): اینجا منظور اولین فیلم سه بعدی تاریخ سینما نیست! کاربران معمولا به تصویر پروفایل خود آواتار می‌گویند.

پرسونای مشتری چیست؟ مسیری برای درک عمیق مخاطبحتما بخوانید: پرسونای مشتری چیست؟ مسیری برای درک عمیق مخاطب

هدر (Header): کاربران در بالای صفحه خود از نوعی تصویر بنر استفاده می‎‌‌کنند (درست مثل فیسبوک) که به آن هدر هم گفته می‌شود.

فالو و آنفالو (Follow and Unfollow): نیاز به توضیح نیست که در اینجا هم می‌توانید کاربران دیگر را دنبال کرده (فالو کنید) یا دست از دنبال کردن آنها بردارید (آنفالو کنید).

لاک (Lock): توییتر ممکن است حساب کاربری شما را به دلایل مختلفی مثل غیر فعال بودن، فالو کردن بیش از حد، انتشار محتوای نامناسب یا گزارش‌های کاربران دیگر قفل (لاک) کند. در این صورت شاید چند روزی طول بکشد که حساب دوباره باز شده و در دسترس شما قرار گیرد.

بلاک (Block): اگر در توییتر خدای نکرده با کسی مشکل دارید، می‌توانید او را بلاک کنید. در این صورت نه شما به توییت‌های او دسترسی خواهید داشت و نه او به توییت‌های شما.

پین کردن توییت (Pin): می‌توانید یکی از توییت‌های مهم، شعارها یا مطالب مورد علاقه خود را روی پروفایلتان سنجاق کنید که همواره برای همگان قابل دیدن باشد.

بوکمارک (Bookmark): از آنجا که توییتر مثل دریایی از جملات است و پیدا کردن دوباره یک توییت اصلا کار آسانی نیست، پیشنهاد می‌کنیم اگر از توییتی خوشتان آمد و خواستید دوباره به سراغش بروید، آن را بوکمارک کنید. در این صورت توییت مورد نظر برای شما ذخیره شده و می‌توانید دوباره آن را در دسترس داشته باشید.

فیواستار (Fave star): به توییت‌هایی که بیشتر از 1000 بار لایک بخورند، به اصطلاح فیواستار می‌گویند.

مومنت (Moment): مومنت در توییتر تقریبا چیزی شبیه به استوری‌ در اینستاگرام یا فیسبوک است. می‌توانید یک یا چند توییت را انتخاب کرده، آنها را با انتخاب گزینه Add to New Moment به هم وصل کنید، برای مومنت خود عنوانی انتخاب کنید و در نهایت روی پروفایلتان قرار دهید.  از این به بعد هر کسی که وارد پروفایل شما می‌شود، قادر خواهد بود با دیدن مومنت‌های شما به موضوعات مورد علاقه و خط فکری شما پی ببرد. از مومنت‌ها می‌توانید برای ثبت و نگهداری وقایع مهم روی پروفایلتان استفاده کنید. مومنت‌ها به هر تعدادی که باشند برای همیشه روی پروفایل شما در دسترس هستند، مگر آنکه خودتان تصمیم بگیرید آنها را پاک کنید.

دی اکتیو کردن حساب (Deactivate): توییتر به شما این امکان را می‌دهد که حساب کاربری‌تان را غیر فعال کنید. توجه داشته باشید که در صورت پشیمان شدن، تا 14 روز وقت دارید که اکانت خود را به حالت عادی برگردانید. بعد از 14 روز، حساب شما برای همیشه بسته خواهد شد.

 ترول‌ها (Troll): عبارت ترول در توییتر معمولا برای کاربرانی استفاده می‌شود که کارشان تخریب، توهین یا مسخره کردن دیگر کاربران است. معمولا فکر خوبی است که هر چند وقت یکبار ترول‌ها را از فهرست دنبال‌کنندگان خود حذف کنید (بلاک کنید).

طوفان توییتری: هر از چند گاه، کاربران توییتر برای رسیدن به هدفی خاص یا رساندن پیامی به جامعه، "طوفان توییتری" به راه می‌اندازند. منظور از طوفان توییتری، پست کردن صدها هزار توییت به صورت هماهنگ و معمولا با هشتگی یکسان توسط کاربران متعدد است.

آنچه تا به اینجا گفتیم قسمت ساده ماجرا و خلاصه‌ای از امکانات عمومی توییتر بود. برای استفاده حرفه‌ای از توییتر، به ابزارهای حرفه‌ای نیاز دارید. در ادامه مطلب، به Twitter Analytics و چگونگی کار با آن خواهیم پرداخت.

استفاده از Twitter Analytics برای بازاریابان دیجیتال

توییت کردن بی‌هدف و برنامه هیچ فایده‌ای ندارد. چه قصد داشته باشید که صفحه خود را در توییتر راه بیندازید و چه به فکر شروع یک کمپین باشید، Twitter Analytics می‌تواند به شما کمک کند که ایده‌هایتان را بهتر عملی کنید. در فضایی که روزی حداقل 500 میلیون توییت جدید وجود دارد، داشتن اطلاعات کافی و استفاده صحیح از آنها، باعث خواهد شد افراد بیشتری شما را ببینند.

ورود به پنل Twitter Analytics بسیار آسان است. کافی است روی تصویر پروفایل خود کلیک کرده و گزینه Analytics را انتخاب کنید.

سه نوع فراخوان عمل که نرخ تبدیل سایت‌تان را به سقف می‌چسباند!حتما بخوانید: سه نوع فراخوان عمل که نرخ تبدیل سایت‌تان را به سقف می‌چسباند!

داخل توییتر آنالیتیکس چه خبر است؟

داخل پنل توییتر آنالیتیکس، آمارها و گزارش‌های فراوانی به چشم می‌خورند. در اینجا به تعدادی از آنها که برای بازاریاب‌های دیجیتال بیشترین اهمیت‌ را دارند اشاره خواهیم کرد.

1. Top Tweet

Top Tweet یعنی توییتی که بیشترین تعداد Impression (میزان بازدید) را در یک ماه به خود اختصاص داده است. بررسی توئیتی که بیشترین بازدید را داشته به شما کمک می‌کند مسیر خود را در توئیتر بهتر پیدا کنید.

2. New Followers

شما به عنوان یک کاربر گاهی مطلبی را می‌پسندید و گاهی هم بعد از مشاهده آن مطلب، به کانال یا صفحه مورد نظر می‌روید تا محتوای مشابه بیشتری ببینید. بالا رفتن تعداد دنبال‌کنندگان یعنی اینکه دارید خوب عمل می‌کنید و کاهش سرعت رشد تعداد این افراد، احتمالا نشانه‌ای است از اینکه قسمتی از مسیر را دارید اشتباه پیش می‌روید.

3. Top Follower

عبارت Top Follower در اینجا یعنی کسی که از بقیه دنبال‌کنندگان شما فالوورهای بیشتری دارد. از آنجا که فیو کردن‌ها، ریپلای‌ها و منشن‌ها به کاربران دیگر هم نمایش داده می‌شود، دنبال‌کننده‌های پر طرفدار افراد بیشتری را به سمت صفحه شما خواهند کشید.

4. Top Mention

بین توییت‌هایی که کاربران در آنها شما را منشن کرده‌اند، آن توییتی که بیشترین تعداد دیده‌شدن را به خود اختصاص داده به عنوان Top Mention شناخته می‌شود. گذاشتن تمرکز بیشتر روی Top Mention ها و فعالیت زیر آنها، طبعا باعث دیده‌‍ شدن شما توسط کاربران بیشتری خواهد شد.

5. Engagements

Engagement ها عبارت هستند از هر کیلکی که روی توییت‌های شما خورده است. باز کردن عکس‌ها، ورود به لینک‌ها، ریپلای‌ها، باز کردن پروفایل یا هر کار مشابهی "Engagement" محسوب می‌شود. این کلیک‌ها یعنی اینکه توانسته‌‎اید توجه کسی را جلب کرده و آن شخص تلاش کرده که با شما بیشتر آشنا شود. تعداد Engagement ها می‌تواند به شما نشان دهد که Call to Action های شما چطور عمل می‌کنند.

6. Engagement Rate

معیار Engagement Rate یا نرخ مشارکت عبارت است از تعداد کلیک‌ها تقسیم بر تعداد دیده شدن‌های یک توییت. در هنگام مقایسه وضعیت دو یا چند توییت، تنها شمردن تعداد کلیک‌ها ممکن است گمراه کننده باشد چون تعداد دفعاتی که آن توییت دیده شده را در نظر نگرفته‌ایم. مثلا فرض کنید که توییتی 100 بار دیده شده و 20 بار رویش کلیک شده. در این حالت نرخ مشارکت 20% است. حالا تصور کنید که توئیت شما 1000 بار دیده شده اما تعداد  کلیک‌هایش همان 20 کلیک باشد، نرخ مشارکت 2% می‌شود. پس همانطوری که می‌بینید تعداد بازدیدها مهم نیست. نسبت کلیک به بازدید مهم است.

7. Twitter Reach Percentage

این معیار نشان می‌دهد که چه تعدادی از دنبال‌کنندگان شما توییتی را دیده‌اند. اهمیت این عدد در آن است که شما می‌توانید متوجه شوید که در زمان مناسب توییت می‌کنید یا خیر.

پس توئیتر آنالیتیکس مزایای زیادی برای شما دارد. من در این قسمت 4 مورد از پرکاربردترین فواید توئیتر آنالیتیکس را به شما توضیح می‌دهم.

4 دلیل برای اینکه باید از توییتر آنالیتیکس استفاده کنید

از هر شبکۀ اجتماعی که استفاده کنید، آنالیتیکس آن اطلاعات مفیدی به شما می‌دهد. توئیتر هم از این قاعده استثنا نیست.

شناخت بهتر مخاطبان

شناخت صحیح مخاطب و داشتن درک مناسب از نیازها، تمایلات، سن، جنس، زبان، موقعیت جغرافیایی و اطلاعات دیگر از او نه تنها برای کاربران توییتر بلکه برای همه بازاریابان دیجیتال اهمیت بسیاری دارد. بسیاری از این اطلاعات در پنل آنالیتیکس موجود بوده و اطلاعات دیگری را هم می‌توانید با پیدا کردن همان کاربران در شبکه‌های اجتماعی دیگر مثل اینستاگرام بدست آورید.

تولید هوشمندانه‌تر محتوا

با وجود آنکه توییتر محدودیت تعداد کاراکترهای هر توییت را به 280 افزایش داده است، همچنان توصیه می‌‎شود توییت‌های خود را کوتاه اما جذاب بنویسید.  نکته دیگر هم این است که تمایل افراد به کلیک روی توییت‌هایی که عکس یا ویدیو دارند تا سه برابر بیشتر از توییت‌های متنی است.

اما جدا از این صحبت‌ها، Twitter Analytics همیشه می‌تواند به شما کمک کند بدانید که مخاطبانتان واقعا چه نوع محتوایی را دوست دارند. برای مثال فرض کنید که کار شما تولید و فروش لباس سگ و گربه است. اگر مطالب و عکس‌های مربوط به گربه‌ها بیشتر کلیک می‌خورند، شاید بهتر باشد که شما هم تمرکز اصلی خود را روی لباس گربه بگذارید!

پیدا کردن بهترین زمان برای توییت

هر توییت بعد از زمان انتشار نیمه عمری در حدود 24 دقیقه دارد (نیمه عمر در اینجا یعنی اینکه اگر قرار است توییت شما را 200 نفر ببینند، 100 نفر آن را در عرض 24 دقیقه اول دیده و 100 نفر دیگر آن را به تدریج در ساعات یا روزهای آینده خواهند دید). این میزان تقریبا نصف شبکه‌های اجتماعی دیگر مثل فیسبوک یا اینستاگرام است. به همین خاطر است که توییت کردن در زمان صحیح، اهمیت بسیاری دارد.

در بعضی منابع ذکر شده که بهترین زمان برای توییت حدود ساعت 3 بعداز ظهر روزهای کاری است. توصیه شده که برای برقراری بهترین ارتباط با مخاطبان، حداقل روزی یک بار توییت کنید. اما طبعا این توصیه هم وحی منزل نیست و بهترین زمان توییت بستگی به نوع مخاطبان و جنس محتوای شما دارد.

استوری اینستاگرام، بازاریابی به سبک نوین!حتما بخوانید: استوری اینستاگرام، بازاریابی به سبک نوین!

توییتر آنالیتیکس می‌تواند به شما کمک کند که بدانید در چه زمان‌ها و چه روزهایی پست‌هایتان موفق‌تر بوده‌اند. بعد از مدتی کم کم می‌توانید بدانید که فالوئرهایتان در چه زمانی آنلاین هستند تا دقیقا در همان زمان‌ها توییت کنید.

بازاریابی موفق‌تر!

ابزار Twitter Analytics به شما می‌گوید که چه کاری جواب می‌دهد و چه کاری خیر. Top Tweet های شما به شما می‌گویند که کدام قسمت از کارتان درست بوده، و از طرف دیگر توییت‌های ضعیف‌تر می‌توانند به شما نشان دهند که کجای کار را اشتباه کرده‌اید. برای گرفتن بهترین نتایج، موقع توییت کردن همیشه تجربیات قبلی را در نظر داشته‌ باشید.

گرفتن تیک آبی رنگ و تایید حساب کاربری

داشتن تیک آبی رنگ در کنار نام شما، به این معنی است که حساب کاربری متعلق به خود شما بوده و دیگر جایی برای اکانت‌های قلابی یا افرادی که سعی دارند از نام و برند شما به نفع خود استفاده کنند وجود نخواهد داشت. تایید حساب کاربری از سوی توییتر فرآیندی زمان بر است و نیاز به انجام مراحل فراوانی دارد. در اینجا تلاش کرده‌ایم به نکاتی اشاره کنیم که به شما در گرفتن تیک آبی رنگ و تایید شدن حساب کاربری‌تان کمک خواهند کرد:

 

  • چه شما درخواست تایید حساب بدهید و چه خودِ توییتر بخواهد حساب کاربری شما را تایید کند، حساب کاربرانی تایید می‌شود که تا حدی توسط عموم مردم شناخته شده باشند (سلبریتی‌ها، سیاستمداران، یا شرکت‌ها و برندهای معروف). گاهی اوقات هم در صورت وجود چندین حساب به نام یک شخص یا برند، توییتر سعی می‌کند حساب اصلی را پیدا کرده و آن را تایید کند.
  • فعال بودن شما در توییتر بسیار مهم است. روزی حداقل دو بار توییت کنید و با کاربرانی که شما را منشن می‌کنند ارتباط داشته باشید.
  • حساب‌ کاربری خود را به وبلاگ و حساب‌های خود در دیگر شبکه‌های اجتماعی متصل کنید. در صورتی که نام شما در چند جا به شکل یکسان وجود داشته باشد، احتمال تایید شدن شما بالا خواهد رفت.
  • مشخصات خود یا برند خود را به صورت کامل و صحیح در پروفایلتان قرار دهید.
  • سعی کنید حساب‌های کاربری تایید شده را دنبال کنید و با آنها در ارتباط باشید.
  • زمانی که احساس کردید حساب شما آمادگی تایید شدن را دارد، خطاب به حساب کاربری @verified یک توییت زده و درخواست کنید شما را تایید کنند. در صورتی که از شما سوالی شد، جواب سوالات را به صورت صحیح و کامل ارائه کنید تا روند تایید شدن شما سریع‌تر به پیش رود.
  • صبور باشید. همانطور که گفتیم، تایید شدن حساب کاربری فرآیندی وقت گیر است و شاید هم هیچ وقت انجام نشود. اما در صورتی که واجد شرایط لازم برای تایید شدن باشید، این اتفاق قطعا خواهد افتاد.

 

برای تایید شدن حساب کاربری، کارهایی هست که حتما باید انجام دهید. در ادامه مطلب، به این موارد خواهیم پرداخت.

تایید شماره تلفن

برای تایید شدن حساب کاربری شما، یکی از چیزهایی که بایستی تایید شود شماره موبایل شماست. برای تایید شماره تلفن، مراحل زیر را دنبال کنید:

  1. وارد صفحه کاربری خود در توییتر شوید (لاگین کنید).
  2. روی دکمه پروفایل (عکس پروفایل) کلیک کنید.
  3. گزینه Settings and privacy را انتخاب کنید.
  4. روی برگه Mobile کلیک کنید.
  5. شماره موبایلتان را وارد کنید و روی دکمه Continue کلیک کنید.
  6. کدی که برایتان اس ام اس شده را وارد کنید و Activate Phone را بزنید.

غیر فعال کردن Tweet Protection

این کار درست شبیه به پابلیک کردن حساب کاربری در اینستاگرام است. طبیعی است که برای آنکه به عنوان یک شخص یا برند معروف شناخته شوید، محتوای حساب کاربری شما برای همه قابل دیدن باشد.

  1. لاگین کنید.
  2. روی عکس پروفایلتان کلیک کرده و دکمه Settings and privacy را بزنید.
  3. وارد برگه Privacy and Safety شوید .
  4. تیک کنار گزینه Protect your tweets را بردارید و روی Save Changes کلکی کنید.

تنظیمات توئیتر

ویرایش اطلاعات حساب کاربری برای تایید شدن

  1. لاگین کنید.
  2. روی عکس پروفایلتان کلیک کرده و گزینه Profile را انتخاب کنید.
  3. روی دکمه Edit Profile کلیک کنید.
  4. عکس پروفایلتان را طوری انتخاب کنید که نشاندهنده معروفیت و اقبال عموم به شما باشد. از عکسی روشن، واضح و با کیفیت استفاده کنید یا لوگوی اصلی خود را قرار دهید.
  5. از نام واقعی خود یا برند خود استفاده کنید.
  6. در قسمت Location، محل واقعی زندگی یا کسب و کار خود را وارد کنید.
  7. آدرس وبسایت رسمی خود را داخل پروفایلتان بگذارید.
  8. اطلاعات شخصی یا اطلاعات مربوط به برندتان را تا می‌‎توانید کامل و جامع در قسمت Bio بنویسید.
  9. روی دکمه Save changes کلیک کنید.

حواستان باشد که...

  • کنار عنوان حساب کاربری‌تان از کاراکتر تیک آبی استفاده نکنید. توییتر به خاطر این کار ممکن است حساب کاربری شما را ببندد.
  • اگر حساب کاربری شما تایید شد، نباید نام کاربری (username) خود را عوض کنید. این کار ممکن است باعث از دست رفتن تیک آبی شود.
  • بعد از تایید شدن، دیگر به سراغ گزینه Protect your tweets نروید.
  • بعد از تایید شدن، داستان تمام نشده و کاربرانی وجود خواهند داشت که تلاش کنند جای شما را بگیرند. این شما هستید که باید با شفافیت و تولید محتوای مناسب، موقعیت خود را در توییتر حفظ کنید.

چند نکته برای بهتر توییت کردن...

  • همانطور که اشاره کردیم، اطلاعات پروفایل خود را تکمیل کنید.
  • نکات امنیتی از جمله ثبت ایمیل و شماره تلفن، استفاده از تایید دومرحله‌ای و انتخاب رمز عبور مناسب را رعایت کنید.
  • روزی حداقل سه باز توییت کنید تا حضور شما در توییتر بهتر احساس شود.
  • در توییت‌هایتان طرز فکر خود را داشته باشید و به دنبال کپی از توییت‌های بقیه نباشید.
  • در مواجهه با ترول‌ها، صبور باشید و به صورت عصبی و ناگهانی عمل نکنید.
  • همواره ادب و احترام را در مقابل کاربران دیگر رعایت کنید.
  • از انواع فرم‌های محتوایی مثل عکس و فیلم استفاده کنید.
  • ساکت سر جایتان ننشینید! وارد صفحات بقیه شده و با آنها تعامل کنید!

خلاصه

استفاده از توییتر برای بازاریابی فواید بسیاری از جمله مخاطبان فراوان، امکان ارتباط رو در رو و استفاده آسان دارد. توییتر درست همانند چاقویی بسیار تیز است که اگر با آن به درستی کار کنید، بهترین نتایج را از آن خواهید گرفت. اما باید مراقب باشید که این چاقو را از تیغه‌اش نگیرید! اگر مخاطبان در توییتر نسبت به شما ذهنیت منفی پیدا کنند، بسیار سخت می‌توان آب رفته را به جوی برگرداند.

برای کسب بهترین نتیجه، زمان‌های ایده آل توییت کردن را با استفاده از توییتر آنالیتیکس پیدا کنید. سعی کنید اطلاعات پروفایل شما کامل و صحیح باشند و از این طریق تلاش کنید تیک آبی رنگ تایید را بگیرید. این کار تاثیر بسیاری در اعتبار نام و برند شما در توییتر خواهد داشت.

آیا کاربر توییتر هستید؟ فقط اخبار را می‌خوانید یا در آن فعالیتی هم دارید؟ توییتر در بین مردم کشور ما چه جایگاهی دارد؟ منتظر دیدن نظرات و تجربه‌های شما هستیم!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۷ ، ۰۳:۵۵
سینا غلامی

یل گیتس یعنی کامپیوتر و کامپیوتر یعنی دنیا! آوازه موفقیت این شخص انقدر پیچیده که دیگر اصلا نیازی به معرفی کردنش نیست! راستش را هم بخواهید اگر این فرصت را داشتم که در مورد بیل گیتس چیزی بدانم، قطعا راز موفقیتش را انتخاب می‌کردم نه اسمش! اصلا اولین چیزهایی که وقتی اسم بیل گیتس را می‌شنوید به ذهنتان می‌آید چیست؟ برای خود من شخصا کلماتی مثل موفقیت، ثروت و رضایت می‌آید. به همین دلیل بود که به فکر این افتادم ویدئویی آماده کنم که در مورد قانون‌های طلایی بیل گیتس برای موفقیت باشد!

در این ویدئو چه می‌بینیم؟

خب از اسم ویدئو معلوم است که محتوای آن چیست: قانون طلایی برای موفقیت! اما این بار بیل گیتس است که این حرف ها را می‌زند و لازم است بگویم که بیل گیتس این حرف ها را در یک سخنرانی یا جلسه نزده است بلکه حاصل چندین سال تجربه او می‌باشد. یعنی از اولین زمان‌هایی که مایکروسافت را راه انداخته تا دوران پیری خودش که دیگر بازنشسته شده و دارد از اثری که در دنیا از خودش به جا گذاشته لذت می‌برد!

حالا گذشته از همه این‌ها، به نظر شما برای رسیدن به موفقیت چه راه‌هایی وجود دارند؟ چه چیزی افراد موفق را از افراد ناموفق جدا می‌کند؟ اگر به دنبال جواب این سوال‌ها باشید، حتما بی‌نهایت گزینه پیدا خواهید کرد. اما به نظر من باید جواب این سوال را از آدم درستی شنید! حالا آدم درست برای شنیدن جواب کیست؟ اگر نظر من را بخواهید دو دسته آدم وجود دارند که می‌توانند جواب خیلی خوبی برای این سوال داشته باشند:

  • افرادی که در زندگی‌شان خیلی موفق بوده‌اند
  • و افرادی که در زندگی‌شان خیلی شکست خورده‌اند.

احتمال قوی، قبل از اینکه من در موردش توضیح بدهم شما خودتان هم حدس زده‌اید که چرا این دو دسته افراد بهترین گزینه برای جواب گرفتن هستند. چون از دسته اول راه‌های موفقیت را یاد می‌گیرید و از دسته دوم راه و چاه را می‌شنوید و اشتباهات آنان را تکرار نمی‌کنید. حالا پر واضح است که آقای بیل گیتس به کدام دسته تعلق دارد!

دیگر به نظر من نباید بیش از این معطل کنیم! بیایید هر چه سریع‌تر این ویدئو را دیده و از زبان خود بیل گیتس بشنویم که برای رسیدن به موفقیت چه کارهایی باید کرد و اصطلاحا، قوانین مسیر طولانی موفقیت چه چیز‌هایی هستند:

قوانین را یاد گرفتید؟

خب حالا که به انتهای این ویدئو رسیدید و از حرف‌ها و تجربیات بیل گیتس استفاده کردید، چه حسی دارید؟ به نظر شما با عمل کردن به این قوانین و استفاده از حرف‌های بیل گیتس می‌تواند ما را به موفقیت برساند؟ اصلا به نظرتان بیل گیتس این حرف‌ها را از ته دل می‌گوید و خودش هم به آن‌ها عمل کرده است؟ منتظر نظرات شما هستیم!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۷ ، ۰۳:۵۳
سینا غلامی

بازاریابی شبکه‌های اجتماعی معمولاً به صورت B2C (تجارت الکترونیکی بین شرکت و مشتری) در نظر گرفته می‌شوند، اما تحقیقات جدید ثابت کرده‌اند که این نوع تجارت می‌تواند به صورت B2B (تجارت الکترونیکی بین ۲ شرکت) نیز انجام شود. این نوع تجارت، به اندازه‌ای کارآمد است که می‌تواند به‌عنوان اصلی‌ترین شیوه‌ی بازاریابی شبکه‌های اجتماعی در نظر گرفته شود.

نتیجه‌ی نظرسنجی وب سایت Ombono از ۱۱۵ متخصص بازاریابی در مورد روش‌های بازاریابی B2B نشان داد که ۷۹% متخصصان، شبکه‌های اجتماعی را موثرترین کانال بازاریابی دانسته‌اند. ۳۸% آن‌ها نیز اعلام کردند که در سال جدید بودجه‌ی اضافی شرکت را روی بازاریابی شبکه های اجتماعی صرف خواهند کرد.

سوالی که در اینجا مطرح می‌شود این است که چرا شبکه‌های اجتماعی تا این اندازه در افزایش کارایی بازاریابی B2B موثر هستند؟ ما در این مقاله قصد داریم تا تاثیر شبکه های اجتماعی در بازاریابی B2B (یا همان بازاریابی صنعتی!) را بررسی کنیم و به شما بگوییم که چگونه می توان از شبکه های اجتماعی در بازاریابی B2B استفاده کرد.

چرا شبکه‌های اجتماعی برای بازارایابان B2B مهم هستند؟

انسان‌ موجودی اجتماعی است و همواره سعی می‌کند در تصمیم‌گیری‌های خود از تجربه‌ی معاشرتش با دیگران استفاده می‌کند. ما هر روز از خودمان می‌پرسیم آیا این فرد را دوست دارم؟ آیا می‌توانم با فلانی در یک مکان کار کنم؟ آیا این فرد قابل اعتماد است؟ ما هر روز با افراد زیادی در ارتباط هستیم. اعتماد، دانش و عمل کردن به وعده‌ها محور اصلی این ارتباطات را مشخص می‌کنند.

شبکه‌های اجتماعی نیز دقیقاً، معادل آنلاین همین ارتباطات هستند. به این ترتیب، بازاریابان B2B می‌توانند از این فرصت استفاده کرده و با فعالیت در شبکه‌های اجتماعی محصولات و خدمات خود را معرفی کنند.

باب دیرسلی، مدیر عامل شرکت The B2B Marketing Labs معتقد است در دنیای بازاریابی B2B، شبکه‌های اجتماعی لینکدین و توییتر تاثیر بسیار زیادی در افزایش ترافیک سایت دارند. در بازاریابی B2B، مردم در اولین قدم خدمات و محصولات را به صورت آنلاین ارزیابی کرده و سپس برای خرید آن‌ها اقدام می‌کنند. پس اولین جایی که برای ارزیابی محصولات و خدمات یک در نظر می‌گیرند، وب‌سایت آن شرکت است. بنابراین، هرچه ترافیک بیشتری وارد وب‌سایت شما شود، مطمئناً شانس فروش محصولات‌تان نیز بیشتر می‌شود.

باب دیرسلی در این باره می‌گوید:

یک راه فوق‌العاده برای کشاندن مردم به وب‌سایت چیست؟ شبکه‌های اجتماعی. با اینکه شبکه‌های اجتماعی لینکدین و توییتر کانال‌های ارتباطی فوق‌العاده‌ای برای فروش محصولات و خدمات هستند، اما در بازاریابی B2B به اندازه کافی به آن‌ها اهمیت داده نمی‌شود.

بازاریابی B2B برای محصولات و خدمات، سخت‌تر است

بازاریابی B2B سخت است و به افراد متخصصی احتیاج دارد که تفاوت بین محصولات و مخاطبان آن محصولات را به خوبی متوجه شوند. همچنین این نوع بازاریابی، معمولاً در بلند مدت جواب می‌دهد. بنابراین نمی‌توان از یک شیوه‌ی بازاریابی نتیجه‌ی سریع گرفت. گاهی اوقات خریدهایی که توسط شرکت‌های دیگر صورت می‌گیرد، ضروری نیستند.

بسیاری از شرکت‌ها تنها به دلیل رفع نیازهای خود، از خدمات شرکت‌های دیگر استفاده می‌کنند و نه به این دلیل که فکر کنند خرید این محصول، تفاوتی در روند کسب‌و‌کارشان ایجاد می‌کند! آن‌ها با خریداری یک محصول مناسب می‌توانند تا مدت‌ها نیازهای خود را برطرف کنند. در نتیجه، دیگر نیازی نیست تا در این مورد سرمایه‌گذاری کنند. بنابراین تولید کردن محتوایی که بتواند شنوندگان را درگیر کرده و مشتری‌ها را جذب کند، چالش بزرگی در بازاریابی B2B است.

بهترین راه استفاده از شبکه‌های اجتماعی در بازاریابی B2B

استفاده از شبکه‌های اجتماعی در بازاریابی B2B و B2C کاملاً با یکدیگر تفاوت دارند. برقراری ارتباط در شبکه‌ی اجتماعی تنها به تعداد مخاطبان بستگی ندارد، بلکه نوع محتوا، کیفیت و عمق ارتباط بسیار موثر است. در بازاریابی B2B نیز مانند بازاریابی B2C، هدف جلب توجه کاربران است، با این تفاوت که در بازاریابی B2B کاربران کمی دقیق‌تر و جزئی‌تر به خدمات شرکت شما نگاه می‌کنند. مخاطبان شما در بازاریابی B2B معمولاً افرادی هستند که از تجربه و دانش کافی در این زمینه برخوردارند و به روش‌های تحقیقی کاملاً مسلط هستند. مشتریان شما در بازاریابی B2B افرادی هستند که خود یا صاحب کسب‌و‌کارند و یک مخاطب معمولی نیستند.

از طرفی در بازاریابی B2C هدف این است که مشتری‌ها با برند درگیر شوند و شما را به عنوان یک برند بشناسند، اما در بازاریابی B2B، هدف اصلی ارائه راه‌حل‌هایی برای برطرف کردن مشکلات است.

معمولاً اکثر شرکت‌ها بازاریابی B2C را در اولویت کار خود قرار می‌دهند، اما بازاریابی B2B نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. ۴ روش زیر به شما کمک می‌کند که بتوانید در بازاریابی B2B، ترافیک بیشتری را از طریق شبکه‌های اجتماعی به وب‌سایت خود هدایت کنید.

۱- بر روی زوایای جذاب کسب‌و‌کار خود تمرکز کنید

بازاریابی B2B معمولاً کسالت‌آور است، تا جایی که آن را به شوخی مخفف BoringToBoring می‌نامند! البته، صاحبان کسب‌و‌کار نیز این موضوع را می‌دانند و این واقعیت روی عملکردشان تأثیر می‌گذارد. اجازه دهید این موضوع را با ذکر یک مثال، دقیق‌تر توضیح دهیم.

فرض کنید شرکتی سیستم‌های تولید بخار آکواریوم می‌فروشد. مشتری‌های آن‌ها باغ وحش‌ها و مراکز تحقیقات دانشگاه‌ها هستند. در نظر اول، شاید این کار کمی کسالت‌آور به نظر برسد. در چنین شرایطی بازاریابی B2B باید در تبلیغات خود، خلاقیت داشته باشد. بازاریاب B2B ابتدا باید با مفهوم دستگاه‌های تولید بخار آکواریوم آشنایی پیدا کند. این دستگاه‌ها به خزندگانی مانند مار پیتون کمک می‌کنند که در محیطی غیر از محل سکونتشان زنده بمانند. درنتیجه، محققان می‌توانند روی رفتارهای آن‌ها مطالعه داشته باشند. شاید افراد زیادی به این دستگاه‌ها علاقه نداشته باشند، اما مطمئنا مردم زیادی به مارهای پیتون و محافظت از جنگل‌های بارانی علاقه دارند.

این نوع محصولات، تنها مورد توجه قشر خاصی از مردم هستند و شرکت‌های تولیدکننده‌ی این محصولات، باید تبلیغات جذاب و قابل فهمی برای خدمات خود داشته باشند. مطمئناً هیچ شخصی، درباره‌ی دستگاه‌های تولید بخار آکواریوم توییت نمی‌کند. بنابراین، این شرکت باید افراد علاقه‌مند به مارهای پیتون و جنگل‌های بارانی را مورد هدف قرار دهد. این‌ها زوایای جذاب محصولات شرکت بوده و بازاریابان B2B باید تمرکز خود را روی این موضوع بگذارند.

۲- از اشخاص واقعی برای تبلیغات استفاده کنید

یکی از کاستی‌های بازاریابی B2B، مخصوصاً در بخش تولید و صنعت این است که نمی‌توانند ارتباط خوبی با انسان‌ها برقرار کنند. کمبود این نوع ارتباط، به مشتری این احساس را می‌دهد که با یک ربات صحبت می‌کند. بنابراین، تمام این شرکت‌ها باید فعالیت‌های شبکه‌های اجتماعی و بازاریابی محتوای خود را به سمت انسانی شدن هدایت کنند. رعایت موارد زیر در انجام این کار به شما کمک می‌کند:

  • استفاده از ضمیر اول شخص مفرد در نوشتن مقاله‌ها و آپدیت‌ها
  • استفاده از شخص متخصص برای نوشتن مقاله‌ها و توییت‌ها
  • استفاده از نام واقعی افراد در خدمات پشتیبانی از مشتری

۳- یک فرد متخصص استخدام کنید

اغلب شرکت‌ها از افراد متخصص برای مدیریت شبکه‌های اجتماعی استفاده نمی‌کنند و همین موضوع باعث می‌شود که نتیجه‌ی خوبی از تلاش‌های خود نگیرند. اشتباهات رایج در بازاریابی B2B در شبکه‌های اجتماعی به شرح زیر است:

استخدام افراد غیر متخصص برای مدیریت شبکه‌های اجتماعی

بسیاری از شرکت‌ها، برای شبکه‌های اجتماعی خود اقدام به استخدام افرادی می‌کنند که در حوزه‌ی کاریشان متخصص هستند و نه در حوزه‌ی شبکه‌های اجتماعی! درصورتی که مسئول شبکه‌های اجتماعی، باید از عملکرد شبکه‎های اجتماعی و نوع مخاطبانش آگاه باشد. بازاریابی B2B از طریق شبکه‌های اجتماعی بسیار سخت است و کارمند این بخش، باید تجربه‌ی خوبی در زمینه‌ی بازاریابی داشته باشد.

عمل متقابل: چیزی به مخاطب خود بدهید، تا چیزی از او بگیریدحتما بخوانید: عمل متقابل: چیزی به مخاطب خود بدهید، تا چیزی از او بگیرید

تولید محتوای غیرحرفه‌ای در شبکه‌های اجتماعی

بسیاری از شرکت‌ها از پیچیدگی شبکه‌های اجتماعی اطلاعی ندارند و برای بازاریابی B2B به دنبال افرادی هستند که کارهای معمولی در شبکه‌های اجتماعی انجام می‌دهند. فعالیت در شبکه‌های اجتماعی، تنها به توییت کردن و پُست گذاشتن در فیسبوک محدود نمی‌شود. شرکت‌ها باید به دنبال افرادی باشند که در شبکه‌های اجتماعی، جنبش ایجاد کرده و صدای برند را به گوش مشتری‌ها برسانند.

عدم اطلاع از چگونگی درگیر کردن مخاطبان

بازاریابی B2B در شبکه‌های اجتماعی، به معنای جذب علاقه‌مندان یک صنعت خاص نیست. همان‌طور که پیش‌تر گفتیم بسیاری از کسب‌و‌کارها، محصولاتی تولید می‌کنند که نمی‌توانند مخاطبان زیادی را از طریق آن در شبکه‌های اجتماعی جذب کنند. به همین دلیل، بازاریابان باید به فکر توسعه دادن چیزی فراتر از محصولات تولیدی خود باشند.

شبکه‌های اجتماعی این نوع کسب‌و‌کارها نیازی ندارند که ارتباط مستقیم با خدمات شرکت داشته باشند. آن‌ها می‌توانند روی موضوعات جذاب‌تر کار کرده و به‌طور غیرمستقی، برای خدمات و محصولات شرکت، بازاریابی کنند.

برند شما در شبکه های اجتماعی چقدر محبوبیت دارد؟

ما از انتخاب بهترین شبکه‌های اجتماعی، تا چیدن استراتژی و افزایش محبوبیت همراه شما هستیم.
برای مشاوره رایگان، همین الان با ما تماس بگیرید.
بازاریابی شبکه های اجتماعی
021-63404داخلی 3

۴- استفاده از بازاریابی محتوایی در شبکه‌های اجتماعی

کمپین‌های شبکه‌های اجتماعی، بدون استفاده از بازاریابی محتوا به موفقیت نخواهند رسید. این دو موضوع به هم متصل بوده و برای موفقیت ضروری هستند. آمار ارائه شده توسط Content Marketing Institute نشان می‌دهد که بیشتر بازاریابان B2B نیز از بازاریابی محتوایی برای موفقیت کمپین‌های خود استفاده می‌کنند.

93% از بازاریابان B2B از بازاریابی محتوا استفاده می‌کنند

آمار نشان می‌دهد که بیشتر بازاریابان B2B از بازاریابی محتوایی استفاده می‌کنند. تصویر از Content Marketing Institute

با این حال، آمار نشان می‌دهد که همه‌ی آن‌ها به درستی از بازاریابی محتوایی استفاده نمی‌کنند.

میزان رضایت از بازایابی محتوا در بازاریابی B2B نزدیک به 36% است

تصویر از Content Marketing Institute

ما بر اساس تحقیقات و فعالیت در شبکه‌های اجتماعی به این نتیچه رسیدیم که هرچه یک شرکت در بازاریابی محتوایی قوی‌تر باشد، در بازاریابی شبکه‌های اجتماعی نیز موفق‌تر عمل می‌کند.

از کدام شبکه‌های اجتماعی برای بازاریابی B2B استفاده کنیم؟

این روزها، شبکه‌های اجتماعی زیادی توسط مردم سراسر جهان مورد استفاده قرار می‌گیرند. تمرکز کردن روی همه‌ی شبکه‌های اجتماعی به هیچ وجه در بازاریابی B2B توصیه نمی‌شود زیرا باعث می‌شود که نتوانید به یک موضوع توجه کنید. در نتیجه، بازخورد خوبی از تبلیغات‌تان نمی‌گیرید.

برای بازاریابی B2B نیازی نیست که از همه‌ی این شبکه‌های اجتماعی به‌طور همزمان استفاده کنید. مواردی که در ادامه بررسی می‌کنیم مناسب‌تر از بقیه هستند:

لینکدین

اگر می‌خواهید تنها از یک شبکه‌ی اجتماعی استفاده کنید، لینکدین را در اولویت قرار دهید. این جمله را صرفاً به خاطر بررسی چند تحقیق نمی‌گوییم. ما در نوین از ابتدای راه‌اندازی وب‌سایت تا امروز، مشتریان بسیار خوبی را از طریق لینکدین به سمت خود جذب کرده‌ایم. روند روبه‌رشد لینکدین نوین، گواه این موضوع است.

این شبکه‌ی اجتماعی بیش از ۴۵۰ میلیون عضو از سراسر دنیا دارد. بزرگ‌ترین مزیت استفاده از لینکدین، امکان آشنایی با افراد جدید و برقراری ارتباط با آن‌ها است. کلید اصلی موفقیت در این شبکه‌ی اجتماعی این است که اطلاعاتی درجه یک و مفید در اختیار کاربران و گروه‌ها قرار دهید. همچنین، لینکدین به شرکت‌ها کمک می‌کند که برند خودشان را ساخته و بازاریابی کنند.

لینک بیلدینگ چیست و چه اهمیتی دارد؟حتما بخوانید: لینک بیلدینگ چیست و چه اهمیتی دارد؟

گروه‌های لینکدین بسیار مهم هستند. در حال حاضر بیش از ۱ میلیون گروه در این شبکه‌ی اجتماعی وجود دارد که در یک صنعت خاص فعالیت می‌کنند. بیشتر درگیری‌های بین مشتری‌ها با یک برند نیز از طریق کامنت‌ها صورت می‌گیرد.

شما می‌توانید صفحه‌ی تجاری شرکت خود را راه‌اندازی کرده و آن را به دیگران معرفی کنید. کاربران با کلیک کردن روی لینک شرکت، وارد وب‌سایت شما شده و در نتیجه ترافیک سایت بالا می‌رود. مهم‌ترین نکته در استفاده از لینکدین به‌عنوان ابزاری برای بازاریابی B2B این است که می‌تواند در هر زمینه‌ای، کاربران حرفه‌ای را مورد هدف قرار دهد. درنتیجه، شما می‌توانید با این افراد ارتباط برقرار کرده و برای انجام مذاکرات بیشتر با آن‌ها یک جلسه‌ی حضوری هماهنگ کنید.

پیشتر مقاله‌ای در باب گسترش شبکه اجتماعی لینکدین منتشر کرده‌ایم که خواندن آن را به شما عزیزان توصیه می‌کنم.

گوگل پلاس

گوگل پلاس با داشتن بیش از ۵۴۰ میلیون کاربر فعال، حتی از لینکدین و توییتر هم بزرگ‌تر است. با این حال، رتبه‌بندی لینکدین در موتورهای جستجو بهتر بوده و فعالیت در این شبکه‌ی اجتماعی نمی‌تواند به اندازه‌ی لینکدین تأثیرگذار باشد. بهتر است که گوگل پلاس به عنوان یک لایه‌ی اجتماعی در نظر گرفته شود و نه یک شبکه‌ی اجتماعی. یعنی چی؟ یعنی به فعالیت خود در گوگل پلاس ادامه دهید، اما تمرکز خود را بر روی آن معطوف نکنید.

زمانی که محتوایتان در گوگل پلاس منتشر شود، رتبه‌ی بهتری در نتیجه‌یِ جستجوهایِ افراد موجود در دایره‌ی دوستانتان خواهید گرفت. عکس‌ها و ویدئوهایتان نیز بیشتر در معرض دید دیگران قرار می‌گیرند. همچنین، گوگل پلاس یک ابزار کاربردی برای تأیید محتوا به شمار می‌رود. زمانی که محتوای شما به‌عنوان یک محتوای باکیفیت در موتورهای جستجو شناخته شود، شانس شما برای نشان داده شدن در نتیجه‌ی جستجو نیز بیشتر می‌شود.

گوگل پلاس نیز مانند لینکدین، امکان ساختن صفحه‌ی مخصوص کسب‌و‌کار را برای شما فراهم می‌کند. درنتیجه، شانس شرکت را برای آشنایی با ارتباطات جدید بالا می‌برد. با این حال، همانطور که می‌دانید گوگل پلاس در ایران چندان مورد استفاده قرار نمی‌گیرد. اگر دایره دوستان کمی در گوگل پلاس دارید و یا دوستان‌تان فعالیت چندانی در این شبکه ندارند، بهتر است که قسمت بیشتری از وقت خود را به فعالیت در لینکدین و توییتر اختصاص دهید.

اینستاگرام

شاید بتوان گفت که اینستاگرام محبوب‌ترین شبکه اجتماعی نزد ما ایرانیان است. با اینکه این شبکه اجتماعی به هیچ وجه ماهیت B2B ندارد، اما به دلیل محدودیت‌های سختگیرانه در قبال شبکه‌های اجتماعی در ایران، تقریباً همه اشخاص و کسب‌و‌کارها به اینستاگرام روی آورده‌اند. البته باید گفت که خود اینستاگرام نیز با اضافه کردن امکانی نظیر ساخت صفحات Business محور (با اتصال صفحه اینستاگرام به فیسبوک) قدم مثبتی برای کسب ‌و‎کارهای به وجود آورده است.

زمانی که صفحه اینستاگرام خود را به یک صفحه تجاری تبدیل می‌کنید، اینستاگرام آمار دقیقی از Engagement کاربران و تعداد فالوورهای شما در اختیارتان قرار خواهد داد. این آمار به روند بازاریابی شما کمک بسیاری خواهد کرد، تا جایی که شما حتی می‌توانید ساعات و روزهایی که کاربران بیشترین تعامل را با صفحه وب‌سایت شما داشته‌اند را مشاهده کنید.

یکی از مشکلات اینستاگرام این است که تنها اجازه می‌دهد یک لینک را در قسمت بیو (Bio) صفحه خود قرار دهید و شما نمی‌توانید در پست‌های ارسالی خود از لینک استفاده کنید. به همین دلیل، انتقال کاربر به صفحه مورد نظر شما کمی دشوار است. با این حال، همانطور که اشاره کردیم، ما ایرانی هستیم و عادات خاص خود را داریم. مطمئناً هم اکنون که تقریباً تمامی کسب‌وکارهای ایرانی در اینستاگرام فعالیت می‌کنند، اینستاگرام می‌تواند محل مناسبی برای بازاریابی B2B باشد.

تلگرام

خب، تلگرام که دیگر نیازی به معرفی ندارد. تلگرام امروزه محبوب‌تری ابزار ارتباطی ما ایرانیان است. قابلیت‌ ساخت کانال تلگرام، ابزار اطلاع‌رسانی خوبی را در اختیار کسب‌و‌کارها قرار داده است. داستان تلگرام نیز، دقیقاً مانند اینستاگرام است. تلگرام ماهیت B2B ندارد، اما به دلیل حضور اکثر کاربران ایرانی و کسب‌و‌کارها در آن پتانسیل بسیار خوبی را در اختیار بازاریابان B2B قرار می‌دهد.

توییتر

توییتر نیز یکی دیگر از شبکه‌های اجتماعی پرطرفدار در سراسر دنیا است که امکان ارسال توییت‌هایی با محدودیت طول ۱۴۰ کاراکتر را برای کاربران فراهم می‌کند. همه‌ی توییت‌ها توسط همه‌ی افراد خوانده می‌شوند و هیچ چیز فیلتر نمی‌شود. این شبکه‌ی اجتماعی، امکان هدایت کاربران را به صفحه‌ی وب‌سایت شما از طریق لینک مهیا می‌کند و درنتیجه ترافیک سایت را بالا می‌برد. در حال حاضر، بیشتر کاربران اینترنت برای انتشار اخبار جدید از این شبکه‌ی اجتماعی استفاده می‌کنند.

توییتر را مانند یک مهمانی بزرگ در نظر بگیرید که از طریق آن می‌توانید با افراد بزرگی مانند رهبران معروف در یک کسب‌و‌کار یا حتی رقیبان خود صحبت کنید. شما می‌توانید حرف‌های آن‌ها را گوش داده و از جدیدترین اخبار روز، باخبر شوید. توییتر همچنین امکان ساختن لیست‌های عمومی و خصوصی را مهیا می‌کند. لیست‌ها به شما اجازه می‌دهند که بتوانید اخبار مورد نظر خود را فیلتر کرده و تنها روی یک موضوع خاص تمرکز کنید. به‌عنوان مثال، می‌توانید لیستی از خبرنگارانی درست کنید که اخبار مرتبط با صنعت شما را پوشش می‌دهند. اگر آن‌ها سوالی بپرسند یا در مورد موضوع نیاز به کمک داشته باشند می‌‌توانید به آن‌ها پاسخ داده و درنتیجه ارتباط خود را تقویت کنید.

همچنین، می‌توانید در توییتر کلمات مرتبط با صنعت خود را جستجو کرده و در صحبت‌های دیگران مشارکت کنید. شبکه‌های اجتماعی دیگری نیز در برای بازاریابی B2B مورد استفاده قرار می‌گیرند، اما این ۳ مورد تأثیر بیشتری روی بهبود نتیجه‌ی بازاریابی شما خواهند گذاشت.

نتیجه‌گیری

همان‌طور که در این مقاله توضیح دادیم، تاثیر شبکه های اجتماعی در بازاریابی B2B بسیار پررنگ است. از آنجایی که این بازار هدف شما در این نوع بازاریابی کسب‌و‌کارها هستند و نه مردم عادی، پس باید از شیوه‌های خاصی در آن استفاده شود. برای مثال تمرکز روی جنبه‌های جالب‌تر یک محصول باید به‌عنوان اولویت در نظر گرفته شوند.

همچنین، بازاریابان B2B باید به این نکته توجه کنند که همه‌ی شبکه‌های اجتماعی برای این منظور مناسب نیستند. لینکدین، توییتر و گوگل پلاس ۳ شبکه‌ی اجتماعی هستند که باید بیشتر از بقیه مورد توجه قرار بگیرند. از آنجایی که در بازاریابی B2B با مشتردم عادی تعامل ندارد، در نتیجه باید تمرکز خود را بر روی روش‌های رفع مشکلات مخاطبان بگذارد.

در آخر فراموش نکنید که رقابت در بازار کار بسیار زیاد است. درنتیجه، افرادی که قصد بازاریابی از طریق شبکه‌های اجتماعی را دارند، باید با بهترین روش استفاده از آنها آشنا باشند. بازاریابی محتوایی لازمه‌ی فعالیت گسترده در شبکه‌های اجتماعی و جذب مشتری است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۷ ، ۰۳:۵۱
سینا غلامی

بهره بردن از قدرت محتوا و بازاریابی شبکه‌های اجتماعی می‌تواند باعث بهبود چشمگیر جایگاه مخاطبان و مشتریان شما گردد. اما ورود به این حوزه، بدون هیچ‌گونه درک یا تجربه‌ی قبلی می‌تواند چالش‌آفرین نیز باشد.درک اصول و قواعد بازاریابی در شبکه‌های اجتماعی، یک مساله‌ی بسیار حیاتی است. از به حداکثر رساندن کیفیت، تا افزایش نقاط ورود (Entry Point) آنلاین شما، تبعیت از این ۱۰ قانون، می‌تواند شالوده‌ای بسازد که به مشتریان شما، برند شما و شاید از همه مهم‌تر، به میزان سود شما کمک کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۷ ، ۰۳:۴۷
سینا غلامی

ازاریابی رسانه‌های اجتماعی، افزایش ترافیک یا ورودی وب سایت یا کسب توجه به یک موضوع از طریق رسانه‌های اجتماعی است.[۱] برنامه‌های بازاریابی رسانه‌های اجتماعی معمولاً تمرکز بر تلاش برای ایجاد محتوایی دارند که بواسطه آن بتوانند توجه مخاطبین را در آن پلتفرم‌ها جلب و خوانندگان را تشویق به اشتراک‌گذاری آن در بین رسانه‌های اجتماعی کنند. تبلیغ دهان به دهان الکترونیکی (eWoM) منجر شده اشاره به هرگونه اظهارنظری دارد که مصرف‌کنندگان از طریق اینترنت (به عنوان مثال وب سایت‌ها، رسانه‌های اجتماعی، پیام‌های فوری، فیدهای خبری) در رابطه با یک رخداد، کالا، خدمات، برند یا شرکت به اشتراک می‌گذارند. زمانی که پیام اشاره شده از کاربری به کاربر دیگر پخش و برفرض پیچیده شود، چون از یک منبع شخص ثالت و موثق می‌آید، نتیجه آن شکل‌گیری نوعی بازاریابی در رسانه به دست آورده شده در عوض رسانه پولی، است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۷ ، ۰۳:۴۵
سینا غلامی

ارتباط را می توان جریانی دانست که در طی آن دو نفر یا تعداد بیشتری به تبادل افکار, نظریات, احساسات و عقاید می پردازند

ارتباط را می‌توان جریانی دانست که در طی آن دو نفر یا تعداد بیشتری به تبادل افکار، نظریات، احساسات و عقاید می‌پردازند. شرکت‌ها از طریق به‌کار بردن پیام‌هائی سعنی دارند رفتار دیگران را به‌نحوی تغییر دهند یا در آنها نفوذ کنندو از این راه موجب تحقق اهداف سازمانی شوند. شرکت‌ها با فرآیند ارتباطات می‌خواهند بر محیط خود اثر بگذارند. ارتباطات در دنیای شلوغ امروزی، مدیریت فرآیند خرید مشتری در بلندمدت است.بر همین اساس بازاریابان به مرحله‌ی پیش از خرید، زمان خرید و پس از مصرف توجه می‌کنند. چون مشتریان متفاوت هستند، بنابراین ارتباطات اثربخش در بخش‌های مختلف بازار متفاوت است. بنگاه‌های اقتصادی موفق با بررسی ابزارهای مختلف ارتباطی در جهت دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده تلاش می‌کنند.تبلیغات یکی از اجزای پنج‌گانه‌ی ابزارهای ترویج (promotion) است که به همراه پیشبرد فروش، روابط عمومی، فروش شخصی و بازاریابی مستقیم، در برقراری ارتباط با مخاطبان هدف به‌کار گرفته می‌شود.علاوه بر ابزارهای پنج‌گانه‌ی ترویج، سایر اجزاء آمیزه‌ی بازاریابی نیز در ایجاد و توسعه‌ی ارتباط با مخاطبان، مؤثرند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۷ ، ۰۳:۴۱
سینا غلامی

آیا می‌دانید بازاریابی صنعتی (ترجمه نه چندان جالبی از B2B Marketing) قدمتی به اندازه عمر بشر دارد؟ اگر نه، اجازه دهید داستان کوتاهی برایتان تعریف کنم. سال‌ها پیش، خیلی قبل‌تر از آنچه تصور می‌کنید، اجداد ما همه نیازهایشان را خودشان برآورده می‌کردند.

بعد از مدتی انسان‌ها فهمیدند تربیت فرزندان و مشکلات زندگی اجازه نمی‌دهد که خودشان همه‌ی کارها را انجام دهند. در واقع، هرچه گذشت فرصت کمتری برا انجام کارهای خود پیدا کردند. به عقیده مورخان، در همین دوران بود که علم با ثروت برای اولین بار مقایسه شد و اجداد عزیزمان متوجه شدند که علم بسیار بهتر از ثروت است. همین مقایسه علم با ثروت باعث شد نیاکان ما به سراغ کسب دانش بروند و هر کدام در حرفه خود متخصص شوند.

اولین شغل‌هایی که در آن دوران شکل گرفت، کشاورزی و دامداری بود. فکر می‌کنید دامداری چگونه شکل گرفت؟ بررسی اسناد تاریخی نشان می‌دهد که یک فرد پس از کلی آزمون و خطا و خرابکاری در زمین‌های کشاورزی، به این نتیجه رسید که در زمینه پرورش دام و دوشیدن شیر آن‌ها استعداد بیشتری دارد. دیگری نیز که احتمالا فردی درونگرا بود، توان کنترل و هدایت چیزها را نداشت، اما از سرعت دست بالایی برخوردار بود. پس، دامداری را رها کرد و به سراغ کشاورزی رفت. دامدار و کشاورز هر دو پیشرفت کردند و ده‌ها نفر دیگر را استخدام کردند و کسب و کار خود را توسعه دادند.

پس از مدت‌ها این دو جد بزرگوار فهمیدند که چقدر به یکدیگر نیاز دارند. کشاورز باید هر روز صبح شیر محلی بدون افزودنی به کارگران خود می‌داد و دامدار برای حفظ سلامتی کارگران خود و تغذیه سالم، ناچار بود به سراغ کشاورز برود تا با گندم تازه، نان تازه به کارگران خود بدهد. این دو کارآفرین نمونه سال، هر روز صبح نوبتی به چادر یکدیگر می‌رفتند و برای فراهم کردن مایحتاج روزانه خود توافق می‌کردند.

آن زمان خبری از ماشین و اینترنت نبود. اجداد ما مجبور بودند هر روز پیاده‌روی طولانی داشته باشند. بنابراین کشاورزان و دامداران (که از امپراتوری زمان خود ای-نماد هم داشتند)، به این نتیجه رسیدند که به جای این همه وقتی که با خود می‌گذرانند می‌توانند یک روز بنشینند و یک قرارداد سالانه امضا کنند. با این حال، مسئله به همین جا ختم نشد. سایر نیاکان ما نیز برای جا نماندن از قافله‌ی پیشرفت، وارد این چرخه تجاری شدند.

اینجا بود که اولین رقابت‌ها شکل گرفت. جنگ‌ها اتفاق افتاد و خون‌ها ریخته شد. اما تمدن پیشرفت کرد و اجداد ما فهمیدند که می‌توانند با روش‌های مسالمت‌آمیز و دوستانه نیز در رقابت با یکدیگر پیروز شوند (دقیقاً در همین زمان بود که اولین مسابقات ورزشی المپیک برگزار شد) و بازار هدف خود را تصاحب کنند. بنابراین، هرکدام تلاش کردند تا بهترین خدمات را به سایر کسب و کارها ارائه دهند. از قضا، یکی از این خدمات، پشتیبانی پس از فروش بود.

تکاملِ این تعاملات و تعارضات میان کسب و کارها از گذشته تا امروز، شکل دیگری از بازاریابی و فروش را با عنوان بازاریابی صنعتی بوجود آورد که اتفاقاً بحث امروز ما هم در همین زمینه است.

کمیک بازاریابی b2b

قبل از آنکه ادامه دهم، اجازه دهید مادمازل را به شما معرفی کنم. خانم مادمازل، قبلاً عضو تیم بازاریابی یک کارخانه تولیدی شکلات بود و اخیراً بازنشسته شده است. اما از آن جایی که نمی‌تواند بیکار بماند، تصمیم گرفته است که یک شغل خانگی برای خودش دست و پاک کند و در زمینه بازاریابی صنعتی به کسب و کارها مشاوره بدهد. البته برای شناخت شخصیت پیچیده ایشان لازم است کمی صبور باشید!

خب، اجازه دهید به سراغ مثال دیگری برویم. فرض کنید صاحب یک تولیدی پوشاک هستید و قرار است برای 20 خیاط خود، دستگاه چرخ خیاطی تهیه کنید. چه می‌کنید؟ به سراغ یک تولیدکننده چرخ خیاطی می‌روید. با دقت دستگاه‌ها را مورد بررسی قرار می‌دهید و از بین تولیدکنندگان، یکی را انتخاب می‌کنید، با او قرارداد می‌بندید و لوازم مورد نیاز خود را خریداری می‌کنید. در اینجا، جنس دیگری از معاملات را مشاهده می‌کنیم. معاملاتی که میان چند کسب و کار برقرار می‌شود.

با توجه به مواردی که گفته شد، به نظر شما تفاوت بازاری که میان کسب و کارها وجود دارد با سایر بازارها در چیست؟ برای رسیدن به پاسخ این سوال، باید یکی از مهم‌ترین انواع بازاریابی‌ها، یعنی بازاریابی صنعتی یا بازاریابی B2B  (یا همان B2B Marketing) را بررسی کنیم.

بازاریابی صنعتی یا بازاریابی B2B چیست؟

بازاریابی صنعتی یا بازاریابی B2B نوعی از بازاریابی است که در آن یک شرکت، کالاها و خدمات مورد نیاز شرکت دیگری را فراهم می‌کند. در واقع، فروشنده و مشتری در این حوزه از بازاریابی، هر دو صاحب کسب و کار هستند. شرکت‌هایی از قبیل جنرال الکتریک و آی بی ام، میلیون‌ها دلار در روز را صرف خرید محصولاتی می‌کنند که برای تداوم کسب و کارشان ضروری است.

حالا پیشنهاد می‌کنم برای درک بهتر مفهوم بازاریابی صنعتی که معادل آن در زبان انگلیسی Industrial Marketing نیز می‌باشد، به مثال زیر توجه کنید:

پیراهنی را در نظر بگیرید که در ویترین یک فروشگاه می‌بینید و قصد خرید آن را دارید. اجازه دهید فعلاً از بررسی رنگ و مد و سلیقه و برند پیراهن عبور کنیم و کمی نگاه فلسفی به ماجرا داشته باشیم! این پیراهن از کجا آمده است؟ و چه داستانی برای تعریف کردن دارد؟ برای پاسخ به این سوالات، بیایید از صفر تا صد مراحل دوختن یک پیراهن را باهم بررسی کنیم.

کمیک بازاریابی صنعتی یا B2B

بله مادمازل عزیز، شکی نیست که از هر انگشت شما یک هنر می‌ریزد و به هیچ وجه مخاطب من در این مقاله شما نیستید! پس لطفا اجازه دهید داستان یک پیراهن بنجل را تعریف کنم! خب، برای تهیه این پیراهن، اقدامات زنجیره‌واری باید انجام شوند. همه چیز با پنبه شروع می‌شود. این پنبه به نخ تبدیل می‌شود. در مرحله بعد نخ‌ها در هم تنیده شده تا تار و پود پیراهن ایجاد شود. تار و پود ایجاد شده بوسیله یک خیاط دوخته می‌شود و در آخر بین فروشگاه‌های لباس توزیع و در ویترین قرار می‌گیرد. دقیقا همان‌جایی که شما ایستاده‌اید.

تعریف بازاریابی B2B یا بازاریابی صنعتی

همانطور که در شکل بالا مشاهده می‌کنید، ما مجموعه یا زنجیره‌ای از فعالیت‌ها را برای تغییر حالت پنبه به پیراهن نیاز داریم که به آن زنجیره ارزش می‌گوییم. در هر مرحله از این زنجیره، به ارزش محصول اضافه می‌شود تا به محصول نهایی برسیم. اجازه بدهید بیش از این وارد مبحث زنجیره ارزش نشوم. هدف من از طرح این مسئله اشاره به ارزشی نیست که در هر مرحله ایجاد می‌شود، بلکه قصد دارم به ایجادکنندگان این ارزش و روابطی که میان آن‌ها شکل می‌گیرد بپردازم.

بیایید این بار مراحل تولید پیراهن را از زاویه دیگری نگاه کنیم؛ کشاورزان پنبه را به ریسندگان می‌فروشند، ریسندگان نیز نخ‌ها را به بافندگان می‌فروشند. در مرحله بعدی، خیاط پارچه‌های بافته شده را خریداری و دوخت لباس را آغاز می‌کند. هیچ یک از این بخش‌ها از روی خیرخواهی ارزش محصول را اضافه نمی‌کنند، بلکه هدف آن‌ها برطرف‌سازی نیاز کسب و کار مرحله بعدی است تا از این طریق درآمد کسب کنند.

بازاریابی صنعتی نیز دقیقاً به همین معنا است. در این نوع از بازاریابی، شما به عنوان صاحب یک کسب و کار، نیازهای سایر کسب و کارها را برآورده می‌سازید. در واقع مشتریان محصولات و خدمات شما، مصرف‌کنندگان عادی نیستند، بلکه کسب و کارهای دیگر مشتری شما خواهند بود.

از این پس در این مقاله هرجا از کلمه بازار صنعتی استفاده کردم، منظورم بازار میان یک یا چند کسب و کار است و هرجا بازار مصرفی آورده شد، منظور بازار میان کسب و کارها با مشتریان معمولی است، یعنی امثال من و شما.

برای آن‌ که بازاریابی B2B را بهتر بشناسیم و ابعاد مختلف آن را عمیق‌تر مورد بررسی قرار دهیم، بیایید 9 مورد از مهم‌ترین ویژگی‌های بازاریابی صنعتی را بررسی کنیم.

9 مورد از مهم‌ترین ویژگی‌های بازاریابی صنعتی که باید بدانیم

1- بازارهای B2B واحد تصمیم‌گیری پیچیده‌تری دارند

در خانه شما تصمیم نهایی با کیست؟ البته، قصد جسارت ندارم و به خوبی می‌دانم که این مسئله کوچک‌ترین ارتباطی به من ندارد! تنها هدفم از این سوال، تعریف واحد تصمیم‌گیری (Decision Making Unit) است. واحد تصمیم‌گیری در هر مجموعه‌ای وجود دارد و وظیفه آن، کاملا روشن است؛ تصمیم‌گیری! حال این واحد در خانواده می‌تواند متشکل از پدر یا تمام اعضای خانواده باشد، یا مجموعه‌ای از کارشناسان در یک کارخانه تولیدی شکلات!

بازارهای B2B واحد تصمیم‌گیری پیچیده‌تری دارند

البته شاید هنوز هم بعضی‌ها مانند مادمازل همه‌ی تصمیمات را به تنهایی بگیرند، اما دوره مدیریت دیکتاتوری به پایان رسیده است! دوره، دوره‌ی دموکراسی و تخصص است. پس، وجود یک تیم متخصص (حداقل جهت مشورت در مورد خرید محصول یا خدمات) اهمیت بالایی دارد.

واقعیت این است که شاید تصمیم‌گیری در مورد خرید یک کفش آسان باشد، اما تصمیمی که یک واحد تصمیم‌گیری می‌گیرد، نتیجه کار کارشناسی و تلاش طولانی تیم است و پیچیدگی بالایی در خود دارد. بیایید دلایل این پیچیدگی را بررسی کنیم.

آیا تا به حال، وارد شرکتی شده‌اید که بر در یکی از اتاق‌هایش نوشته باشد واحد تصمیم‌گیری؟! بعید می‌دانم، زیرا واحد تصمیم‌گیری یک شرکت یا کسب و کار، دائمی نیست. در واقع یکی از ویژگی‌های واحد تصمیم‌گیری این است که اعضای آن ثابت و دائمی نیستند و هر وقت نیاز باشد، متخصصان وارد تیم می‌شوند و پس از پایان تصمیم‌گیری آن را ترک می‌کنند. این تغییر و پویایی، بیش از تغییراتی است که در یک خانواده وجود دارد.

حال اجازه دهید مسئله دیگری را بررسی کنیم. اگر فردی در خیابان از ما بپرسد چرا این کفش را خریده‌اید؟ احتمالا پاسخ می‌دهیم که: دلم خواست! احتمالاً این "دلم خواست" پاسخ خیلی از ما به این گونه از چراها است. اما نکته‌ای که در پس این جمله قرار دارد، این است که انتخاب‌های ما را، سلایق، ارزش‌ها، روحیات و تجربیات فردی می‌سازند. در واقع، ما آزادی انتخاب زیادی داریم. اما خریداران B2B چطور؟ آیا یک تیم تصمیم‌گیری که هرکدام از اعضای آن، یک دلم می‌خواهد نهفته در وجودشان دارند، بازهم می‌توانند به این سادگی دست به انتخاب بزنند؟ مطمئناً خیر!

بنابراین می‌توان گفت که واحد تصمیم‌گیری در بازاریابی صنعتی کار پیچیده‌تری در انتخاب دارد. در حقیقت، هر فردی که عضوی از واحد تصمیم‌گیری است باید تلاش کند تا تجربیات و روحیات خود را در تصمیم‌گیری وارد نکند تا منطقی‌ترین تصمیم گرفته شود.

تصمیم گیری در B2B مارکتینگ سطح بالاتری دارد

بازاریابی مصرفی یا B2C چیست و چگونه از آن بهترین استفاده را بکنیم؟حتما بخوانید: بازاریابی مصرفی یا B2C چیست و چگونه از آن بهترین استفاده را بکنیم؟

2- خریداران در بازاریابی B2B منطقی‌تر عمل می‌کنند

فرض کنید قصد خرید یک کفش را دارید و انتخاب شما یک کفش 100 هزار تومانی است. در حالی که با هزینه 50 هزار تومان می‌توانید کفشی خریداری کنید که راحتی بیشتری دارد. اما گاهی برند معتبر و داشتن ظاهر مناسب‌تر کفش را به راحتی آن ترجیح می‌دهید. آیا در مسائل کاری خود نیز به همین صورت عمل می‌کنید؟

مثال دیگری می‌زنم، فرض کنید طرفدار تیمی هستید و هر هفته بلیط بازی آن تیم را می‌خرید؛ آن هم در شرایطی که تیم شما هر هفته می‌بازد. یا اینکه شاید هر روز پاکتی سیگار تهیه کنید که هم به شما و هم به اطرافیانتان ضرر فراوانی می‌رساند. آیا این انتخاب منطقی است؟ (نتیجه اخلاقی: دخانیات عامل اصلی سرطان است!).

خب، همه این مثال‌ها را آوردم تا به این سوال برسم که: آیا شما به عنوان مسئول خرید تجهیزات رایانه‌ای یک شرکت هم، به اندازه انتخاب‌های روزمره، کمی غیر منطقی عمل می‌کنید؟! خیر. نهایت سعی شما این است که با دقت تمام، بهترین محصول را تهیه کنید.

واقعیت این است که اکثر ما وقتی به محل کار می‌رویم، سعی می‌کنیم احساساتمان را در خانه بگذاریم و آن‌ها را از دید سایر همکاران پنهان کنیم. البته این یک قانون نیست، اما بطور کلی می‌توان گفت که خریداران صنعتی نسبت به خریداران معمولی منطقی‌تر عمل می‌کنند یا حداقل ناچارند که منطقی‌تر باشند.

 در واقع می‌توان گفت که انتخاب‌های ما در محیط کار، منطقی‌تر از انتخاب‌های روزمره زندگی است.

اما چرا اینگونه است؟ چند دلیل دارد؛

اول آنکه ما به عنوان مصرف‌کنندگان معمولی، در مورد محصولاتی که خریداری می‌کنیم، دانش کمی داریم. علاوه بر آن، نیازی به محاسبه نرخ بازگشت سرمایه یا سود حاصل از خرید محصول هم نداریم! در واقع، می‌توان گفت که ما معمولاً چیزی که می‌خواهیم را خریداری می‌کنیم، نه چیزی که نیاز داریم. در صورتی که یک خریدار صنعتی، باید فردی دقیق و محاسبه‌گر باشد و بیشتر از دیگران به عواقب خرید خود فکر کند. زیرا این خرید تاثیرات گسترده‌تری بر محیط دارد تا انتخاب یک کفش توسط ما.

البته این حقیقت که خریداران صنعتی، معمولاً منطقی هستند کار ما را به عنوان بازاریابان صنعتی آسان‌تر می‌کند زیرا راحت‌تر می‌توانیم خواسته‌های مشتریان را پیش‌بینی کنیم. در اینجا تمام چیزی که ما نیاز داریم، طراحی و تولید محصولات خوب است، و اینکه بتوانیم آن‌ها را سر موقع و با قیمت مناسب به فروش برسانیم.

شاید این ادعا که خریداران صنعتی 100% منطقی هستند کمی بزرگ‌نمایی باشد. بالاخره آن‌ها ربات نیستند. آنچه که برای خریداران صنعتی اهمیت بالایی دارد، اعتماد و امنیت است. بنابراین، احتیاط و دقت خریداران محصولات B2B کاملاً قابل درک است چرا که هیچ کدام از این خریداران نمی‌خواهند جایگاه و موقعیت شغلی خود را به واسطه اشتباه در انتخاب و خریداری محصولات نامناسب به خطر بیاندازند.

خریداران محصولات در بازار B2B منطقی‌تر عمل می‌کنند

3- فرایند خرید محصولات B2B معمولاً پیچیده‌تر است

همانگونه که واحد تصمیم‌گیری در بازاریابی صنعتی پیچیده‌تر است، خود محصولات و خدماتی که در این حوزه ارائه می‌شوند نیز پیچیده‌تر هستند.

البته من می‌دانم شما هیچ‌گاه خرید یک دستگاه تولید ظروف یکبار مصرف را با خرید یک بسته آدامس مقایسه نمی‌کنید زیرا محصولاتی که ما به صورت روزمره استفاده می‌کنیم به تولید انبوه رسیده‌اند، در حالیکه محصولات صنعتی اغلب بصورت سفارشی بوده و خریداری آن‌ها به سطح بالایی از تخصص نیاز دارد.

هرچند شاید ما برای خرید یک موبایل اطلاعات عمومی بالایی داشته باشیم، اما هرچقدر هم خودمان را اینکاره بنامیم، بعید است اطلاعات تخصصی زیادی در مورد سخت افزار موبایل بدانیم. با این حال، مسئله برای یک خریدار صنعتی کمی متفاوت است. خرید محصول صنعتی به کار کارشناسی و تخصصی نیاز دارد.

در واقع خریداران کالاهای مصرفی، معمولاً به جزئیات فنی محصول مورد نظر خود علاقه زیادی ندارند. اکثر خریداران خودرو بیشتر دوست دارند بدانند که آخرین سرعت ماشین چقدر است تا اینکه ظرف چه مدتی به آن سرعت می‌رسد. خریداران یک شکلات نیز به مزه شکلات و ظاهر آن اهمیت می‌دهند تا اینکه به فناوری و هزینه تولید آن فکر کنند. بنابراین، بازاریابی محصولات مصرفی سطحی‌تر است.

اما قضیه در بازاریابی صنعتی کمی متفاوت است زیرا حتی برای انتخاب محصولات و خدمات تجاری ساده نیز، به بررسی‌های کارشناسانه و تخصصی نیاز داریم. به عنوان مثال، شرکتی که به دنبال طراحی یک وب‌سایت است، بعید است که تنها با نگاه کردن به چند سایت ارائه دهنده این خدمات و صرفاً به این دلیل که ظاهر جذابی دارند، تصمیم به خرید بگیرد. کارشناسان خرید این شرکت باید علاوه بر اهمیت به ظاهری زیبا، وب‌سایت را از نظر بهینه بودن کد، سرعت بارگذاری و رابط کاربری مناسب نیز بررسی کنند تا در ادامه بهتر بتوانند بهینه‌سازی وب‌سایت را انجام دهند. در صورتیکه شاید یک کاربر معمولی تنها به ظاهر سایت اهمیت دهد.

به همین ترتیب، مسئول خرید اتومبیل اداری یک شرکت نیز در خرید ماشین برای اعضای شرکتش توجه زیادی به رنگ ماشین‌ها ندارد، بلکه تمرکز او بر عملکرد و ماندگاری محصول خواهد بود. بنابراین، محتوای تبلیغاتی نیز خود به خود تخصصی‌تر می‌شود و اطلاعات تخصصی از مشخصات محصول بایستی در اختیار خریداران قرار گیرد.

آنچه در اینجا برای یک بازاریاب B2B اهمیت زیادی دارد، داشتن دانش کافی در مورد محصول یا خدماتی است که ارائه می‌شود زیرا در تیم مقابل شما هم، کارشناس و متخصص حوزه مربوطه وجود دارد. یک بازاریاب خوب نه تنها به دانش فنی عمیقی نیاز دارد، بلکه باید در مورد خدمات پس از فروش نیز اطلاعات کافی داشته باشد.

پس می‌توان گفت که فروش محصولات و خدمات B2B، فروشی فنی است و موفقیت یا شکست خط تولید یک محصول، تا حد زیادی به تیم بازاریابی صنعتی شرکت بستگی دارد.

فرایند خرید محصولات در بازاریابی B2B معمولاً پیچیده‌تر است

4- تعداد خریداران محصولات و خدمات در بازارهای صنعتی محدود است

تقریبا تمام بازارهای B2B، در دسته‌بندی خریداران از قانون 20:80 پارتو (Pareto) پیروی می‌کنند. طبق این قانون، حدود 80% از درآمد کسب و کارها از طرف 20% مشتریان است. در بازاریابی صنعتی، بحث از داشتن هزاران یا میلیون‌ها مشتری نیست. به نظر شما، یک شرکت تولیدکننده توربین‌های صنعتی چند مشتری می‌تواند داشته باشد؟ هزار مشتری؟! خیر، قطعاً آمار و ارقام بسیار پایین هستند. در واقع، این کاملاً عادی است که حتی بزرگترین شرکت‌های صنعتی نیز کمتر از 50 مشتری داشته باشند.

در اینجا مسئله دیگری نیز مطرح است. ممکن است شما ماهی یک بسته آدامس مصرف کنید، در صورتی که من هفته‌ای یک بسته خریداری کنم. خب، بین من و شما چه تفاوتی است؟ همین تفاوت در مورد خریداران صنعتی نیز وجود دارد. برخی از خریداران صنعتی مصرف کمی از کالاهای صنعتی دارند و برخی دیگر نیز مصرف بالایی دارند.

اما اختلاف هزینه‌‌ای که میان میزان خرید آدامس من با شما وجود دارد، بسیار ناچیز تر از اختلافی است که میان یک مصرف‌کننده صنعتی کوچک با مصرف‌کننده صنعتی بزرگ در بازار B2B وجود دارد. یعنی شاید اختلاف میان هزینه‌ی خرید آدامس بین من و شما در ماه 20 هزار تومان باشد، اما اختلاف میان خرید محصولات صنعتی دو شرکت کوچک و بزرگ به 2 میلیارد تومان برسد. بنابر این، یکی دیگر از ویژگی‌های بازارهای صنعتی، تعداد کم مشتریان با اندازه‌های بسیار متفاوت است.

در اینجا ما به عنوان بازاریاب صنعتی باید بتوانیم به خوبی از محصولات و خدمات شرکت خود پشتیبانی کنیم تا اتنظارات تعداد اندک مشتریانمان بخوبی برآورده شود. زیرا مشتریانِ کلیدی نه تنها انتظار دارند که محصول خریداری شده با کیفیت باشد و به موقع به دست آن‌ها برسد، بلکه به طور مرتب نیاز به خدماتی از قبیل توصیه‌های فنی و ارائه راهکارهایی جهت حل سریع مشکلات دارند.

در واقع قیمت کالا، تنها دغدغه مشتریان کلیدی صنعتی نیست. در یک کلام، آن‌ها به دنبال شراکت هستند. به دنبال تامین‌کنندگانی که در سود و زیان‌شان شریک هستند، مشاوره تخصصی می‌دهند و از محصولات و خدمات خود به خوبی پشتیبانی می‌کنند. در اینجا پیشنهاد می‌کنم مقاله عواقب ارائه خدمات نامطلوب به مشتریان را مطالعه کنید و با خسارت‌های جبران‌ناپذیر پشتیبانی ضعیف از مشتریان بیش از پیش آشنا شوید.

به یاد داشته باشید که خریداران محصولات صنعتی، انتظار بالایی از شما دارند و دوست دارند به آن‌ها نشان دهید که برایتان اهمیت دارند. بار دیگر تاکید می‌کنم که لازم است همه‌ی تلاش خود را انجام دهید تا بتوانید اعتماد مشتریان خود را جلب نمایید زیرا خریداران محصولات شما زیاد نیستند و در عین حال، اهمیت بسیار زیادی در توسعه‌ی کسب و کار شما خواهند داشت.

تعداد خریداران محصولات و خدمات در بازار صنعتی محدود است

واقعیت همین است که مادمازل عزیز فرمودند، البته ایشان یک دور از جان هم می‌خواستند بگویند که ظاهراً در دهانشان نچرخید و من از طرف ایشان عذرخوهی می‌کنم!

5- بازارهای محصولات B2B، تعداد بخش‌های مشتری کمی دارند

تعداد بخش مشتری به چه معنا است؟ بخش مشتری به این معناست که شما مشتریان خود را بر اساس انواع معیارها، به چند بخش تقسیم می‌کنید. تجربه نشان می‌دهد که بازارهای صنعتی، معمولاً تعداد بخش‌های کمتری نسبت به بازارهای مصرفی دارند.

یک بازار مصرفی می‌تواند بیش از 10 تقسیم‌بندی متفاوت داشته باشد. به عنوان مثال در بازار سُس می‌توان مشتریان را بر اساس انواع سلیقه‌ها دسته‌بندی کرد. علاقمندان به سس تند، سس گوجه‌فرنگی، سس فرانسوی، سس مایونز، سس باربکیو، سس خردل، سس ماست و انواع و اقسام سس‌ها که هرکدام مخاطبان خاص خود را دارند. اما بازار یک محصول صنعتی شاید در بهترین حالت  3 الی 4 بخش مشتری را شامل شود.

یکی از دلایل این اختلافِ عددی این است که در بازار صنعتی مخاطبان کمتری داریم. در حالی که می‌توان یک بازار مصرفی با ده‌ها هزار مصرف کننده را به حداقل 10 بخش متمایز تقسیم کنیم.

در هر صورت، دلیل اصلی تعداد تقسیم‌بندیِ پایین در بازارهای صنعتی، این است که مخاطبان این بازارها تفاوت نیازهای کمتری نسبت به مخاطبان بازارهای مصرفی دارند. شما خودتان را تصور کنید. عقاید، سلایق و احساسات شما چقدر در انتخابِ یک هدیه برای دوست‌تان تاثیرگذار است؟ این تاثیر در خرید محصول یا خدمات برای محل کارتان به چه میزان است؟ احتمالا می‌گویید کم، چرا؟ یکی از دلایلش این است که محل کار، دارای چارچوب‌ها و مقررات خاص خود است و شما باید به هنجارهای آن وفادار باشید.

این هنجارها باعث می‌شود اغلبِ احساسات و سلایق شخصی خود را در محیط کار بروز ندهیم. بنابراین، نیازهای مشتریان در بازارهای مصرفی، خود به خود نسبت به نیازهای مصرف‌کنندگان معمولی یکدست‌تر است. در واقع، قسمت‌بندی‌های مبتنی بر رفتار و نیاز مخاطبان که در بازاریابی B2B اتفاق می‌افتد، به میزان زیادی در میان انواع صنایع مشابه است.

البته این واقعیت که بازارهای صنعتی تعداد بخش‌های مشتری کمتری دارند، موجب آسان‌تر شدن کار بازاریابان صنعتی می‌شود. با این حال، مهارت در شناخت و بخاطر سپاری اینکه کدام مشتری مناسب کدام بخش است، و اینکه چگونه با هر کدام از این بخش‌ها باید برخورد شود، به این سادگی‌ها نیست. مهم‌ترین چالش‌هایی که بر سر راهِ بخش‌بندی مشتریان در بازاریابی صنعتی وجود دارد عبارتند از:

  1. توافق بر سر این که دقیقاً بخش‌ها چه هستند و چه ویژگی‌هایی دارند، نیاز به تحقیق دقیق بازار دارد.
  2. پس از بخش‌بندی، شناسایی اینکه کدام شرکت‌ها در کدام بخش قرار دارند، دشوار است. گاهی تمایزات مشتریان کمرنگ است و نمی‌توان شاخصه‌هایی پیدا کرد که با توجه به آن‌ها بتوان یک شرکت را در بخش بخصوصی قرار داد.

بازارهای محصولات B2B، تعداد بخش‌های مشتری کمی دارند

بازاریابی دهان به دهان چیست و چگونه در آن موفق شویم؟حتما بخوانید: بازاریابی دهان به دهان چیست و چگونه در آن موفق شویم؟

کار با وب سایت شما لذت بخش نیست؟

وب سایت شما را بررسی می‌کنیم تا بتوانیم تجربه بهتری برای کاربران شما رقم بزنیم.
برای مشاوره رایگان، همین الان با ما تماس بگیرید.
بهینه سازی تجربه کاربری
021-63404داخلی 3

6-  روابط فردی در بازارهای B2B مهم‌ترند

روابط فردی اهمیت بالایی در بازاریابی صنعتی دارد. همانگونه که در قسمت‌های قبل اشاره کردیم، شرکت‌های صنعتی معمولا با تعداد کمی از مشتریان سر و کار دارند. برقراری تعامل با این تعداد کم از مشتریان که به طور مرتب از شما محصولات خریداری می‌کنند، نسبتاً آسان است.

در بازار B2B، نمایندگان فروش و بخش فنی با مشتریان ملاقات کرده و روابط خود را با آن‌ها بهبود می‌دهند تا اعتمادشان را بیش از پیش جلب کنند. بنابر این، شما می‌توانید به واسطه برقراری روابط دوستانه با مشتریان خود، سال‌های سال آن‌ها را به خودتان وفادار کنید.

حتما تا اینجا متوجه شده‌اید که یک فروشنده B2B تفاوت‌های زیادی نسبت به یک فروشنده معمولی دارد. مهم‌ترین تفاوت این است که یک فروشنده در بازاریابی صنعتی بر خلاف یک فروشنده معمولی که تعداد مشتریان اهمیت زیادی برایش دارد، باید بتواند روابط عمیق و پایداری با مشتریانش برقرار کند. یک فروشنده صنعتی باید خوب گوش دادن را تمرین کند. بنابر این، توانایی در برقراری تماس دوستانه و چهره به چهره با مشتریان اهمیت بالایی برای یک بازاریاب صنعتی دارد.

روابط فردی در بازار صنعتی مهم‌تر است

7- خریداران صنعتی بطور مداوم خرید می‌کنند

اجازه دهید برای شروع این بحث سوالی از شما بپرسم، شما چند ماشین در ماه می‌خرید؟ در سال چطور؟ تا به حال پیش آمده که هفته‌ای یک ماشین برای خود بخرید؟ خب، حتی اگر شما بسیار سرمایه دار هم باشید، این کار را حداقل منطقی نخواهید دانست! در مورد خانه چطور؟ آیا آنگونه که جوراب می‌خرید، می‌توانید خانه بخرید؟

خب، بعضی از محصولات و خدمات هستند که در دوره‌ای طولانی، یک بار یا نهایتاً چندبار خریداری می‌شوند. چرا؟ چون یک خانه یا ماشین، مدت زمان زیادی در اختیار شما خواهند بود و می‌توانند سال‌های سال به شما خدمت کنند. اما در یک بازار صنعتی، خریدهای طولانی مدت یا دست کم خریدهایی که انتظار می‌رود در بازه زمانی طولانی تکرار شوند، رایج است.

به عنوان مثال، اگر شما چاپخانه دارید، بطور مداوم نیاز به تهیه جوهر و کاغذ دارید و کسب و کار شما بدون استفاده از این محصولات متوقف خواهد شد. همینطور برای خرید انواع دستگاه‌های کپی و پرینتر نیاز به یک تامین‌کننده دارید که در اسرع وقت در دسترس باشد و بتواند از محصولاتی که خریداری نموده‌اید، پشتیبانی کند. در واقع، در بازارهای صنعتی، استفاده از ماشین آلات صنعتی، کامپوننت‌ها و انواع مواد مصرفی بطور مداوم صورت می‌گیرد.

علاوه بر آن، محصولات و خدمات در بازاریابی صنعتی، نیاز زیادی به پشتیبانی و خدمات پس از فروش از طرف تامین‌کننده دارند. به عنوان نمونه، فروش قطعه‌ای از ماشین به کارخانه تولیدی، به پشتیبانی و خدمات پس از فروش نیاز دارد، در حالیکه شما پس از خرید خانه، خدمات پس از فروشی را دریافت نخواهید کرد.

در واقع خریدهای مداوم کاری (به عنوان مثال قطعات ماشین یا ملزومات اداری مانند سامانه پیامک)، به پشتیبانی و خدمات مداوم در مراحل ارسال، آموزشِ نصب و پیاده‌سازی نیاز دارند. در صورتی که این نیاز از سوی مصرف کنندگان عادی کمتر دیده می‌شود. مثلاً شما یک بار تلویزیون خریداری می‌کنید و شرکت خدماتی یک بار برای نصب آن به منزل شما می‌آید. پس از آن شما دیگر نیازی به خدمات نصب ندارید.

در نهایت، از آنجایی که مشتریان محصولات تجاری کم‌تر و با ارزش هستند، بهتر است که به عنوان مشتریان طولانی مدت شناخته شوند. به یاد داشته باشد که منافع حفظ یک مشتری صنعتی زیاد است و نتایج از دست دادن آن‌ها بسیار جدی!

بنابراین، با توجه به نوع روابط بین کسب و کارها در بازارهای صنعتی، لازم است یک بازاریاب دو نکته کلیدی را در ذهن داشته باشد:

  • اول اهمیت ایجاد رابطه عمیق با مشتریان کلیدی
  • و دوم، اهمیت حفظ آن رابطه

8- بازارهای صنعتی نسبت به بازارهای مصرفی، نوآوری کمتری دارند

حتماً تا به اینجا متوجه این مسئله شده‌اید که بازارهای B2B حساسیت بالاتری دارند و اشتباه کوچک در این بازارها، پیامدهای منفی زیادی در پی خواهد داشت. در واقع، این بازارها ریسک بالایی دارند. شما خودتان تصور کنید که یک گوشی موبایل خریداری کرده‌اید. اشتباه در انتخاب مدل گوشی چقدر برایتان اهمیت دارد؟ خب شاید کمی ناراحت باشید، اما از آن گوشی استفاده می‌کنید و مهم‌تر آنکه، نیازی نیست به کسی جواب پس بدهید یا مواخذه شوید!

حال فرض کنید به عنوان مسئول خرید یک شرکت، باید 20 عدد خودرو برای شرکت تهیه کنید. حتی فکر کردن به انتخاب اشتباه دلهره آور است. بنابراین، باید این واقعیت را بپذیریم که ریسکِ خرید و فروش در بازاریابی صنعتی بالاست.

بنابراین، شرکت های صنعتی حق دارند که کمتر دست به نوآوری بزنند. در واقع این شرکت‌ها حاضرند کمی صبر کنند و ببینند محصولی که به تازگی وارد بازار شده چه عملکردی دارد. البته، منظورم این نیست که شرکت‌ها در بازاریابی صنعتی هیچ گونه نوآوری ندارند. منظور من این است که این شرکت‌ها با دقت زیاد و برنامه‌ریزی دقیق از نوآوری‌‌های جدید استقبال می‌کنند.

بنابراین، بازاریابان صنعتی باید اطلاعات پیرامون محصول جدید یا نوآوری را به دقت مورد بررسی قرار دهند تا بتوانند بهترین تصمیم‌گیری را داشته باشند. در واقع، جمع‌آوری اطلاعات اهمیت بالایی در بازاریابی صنعتی دارد. معمولاً به بازاریابان B2B توصیه می‌شود تا تحقیق بازار دقیقی داشته باشند.

9- اهمیت بسته‌بندی در بازارهای مصرفی، نسبت به بازارهای B2B بیشتر است

اگر قرار باشد برای دوست خود هدیه‌ای بخرید، چقدر به بسته‌بندی و تزیین هدیه اهمیت می‌دهید؟ بگذارید مثال دیگری بزنم. برای شخص من شکل ظرف آب معدنی مهم است. خنده‌دار است، اما اعتراف می‌کنم که به نظر من آب معدنی در ظرف شکیل، گواراتر از آب معدنی در ظرف‌های معمولی است!

اهمیت بسته‌بندی در بازارهای مصرفی، نسبت به بازارهای B2B بیشتر است

حالا، فرض کنید شما صاحب یک کارخانه نخ‌ریسی هستید و برای خط تولید خود باید 10 دستگاه ماشین نخ‌ریسی خریداری کنید. پس از سفارش به یک تولیدی احتمالا چینی! دستگاه‌ها را برایتان می‌آورند. بسته‌بندی این دستگاه‌ها چقدر برای شما مهم است؟ رنگ بسته‌بندی برای شما اهمیت دارد یا اینکه بدانید بسته‌بندی از دستگاه‌های شما بخوبی در جا‌به‌جایی‌ها محافظت کرده است؟

در سال‌های اخیر شاهد پیشرفت‌های بسیار زیادی در بسته‌بندی کالاها بوده‌ایم. زیرا بازاریابان نه تنها به دنبال محافظت و نگهداری محصولاتشان هستند، بلکه از بسته‌بندی به عنوان ابزاری برای انتقال مفاهیم، تبلیغ و جذب مشتری استفاده می‌کنند. واقعیت این است که مشتریان معمولی منطق کمتری نسبت به خریداران B2B دارند. بیایید رو راست باشیم، خیلی از ما، گاهی اوقات فریب ظاهر و بسته‌بندی کالاها را می‌خوریم، بدون آنکه کیفیت آن را درنظر بگیریم.

بحث من این نیست که بسته‌بندی در بازاریابی صنعتی اهمیت ندارد. نه، آنچه که می‌خواهم بگویم این است که در جایی که کالاها در درجه اول از روی قابلیت‌های فنی، میزان کارایی، ضمانت و پشتیبانی قضاوت می‌شوند، بسته‌بندی اهمیت کمتری پیدا می‌کند.

در اینجا یک بازاریاب صنعتی، در درجه اول باید به فکر برقراری روابط پایدار با مشتریان و افزایش تخصص در زمینه کاری خود باشد. تجربه در بازارهای B2B نشان داده است که خریداران محصولات صنعتی، هوشمندتر از خریداران معمولی بوده و بعید است که بتوان تنها با یک بسته‌بندی پر زرق و برق آن‌ها را مجاب به خریداری محصول نمود.

البته، این برداشت نشود که پس ما کالاهایمان را در نایلون بپیچیم و تحویل مشتری بدهیم! خیر، صرفاً باید به عنوان بازاریاب صنعتی این طرز فکر را از خود دور کنیم که مشتریان ما نقص کالاهایمان را به واسطه بسته‌بندی شکیل نادیده می‌گیرند.

خب، تا اینجا ویژگی‌های بازاریابی صنعتی را با هم بررسی کردیم. پیشنهاد می‌کنم یک استراحتی به خود بدهید و یک فنجان چای یا قهوه نوش جان کنید و پس از چند دقیقه تنفس، به خواندن این مقاله ادامه دهید. مادمازل! شما هم یک لیوان چای نوش جان کنید چون امروز حسابی خسته شده‌اید!

استراحت بین مقاله بازاریابی صنعتی

بله، حتماً! مادمازل عزیز، از یادآوری دلسوزانه شما بسیار متشکریم!

بازاریابی چریکی چیست؟ یک روش خلاقانه و به صرفه تبلیغات!حتما بخوانید: بازاریابی چریکی چیست؟ یک روش خلاقانه و به صرفه تبلیغات!

فرایند بازاریابی صنعتی چگونه است؟

بسیار خب، پس از بررسی ویژگی‌های منحصر به فرد بازاریابی صنعتی (همان بازاریابی B2B خودمان!)، حال وقت آن رسیده که نحوه پیاده‌سازی آن را با هم بررسی کنیم. قبل از پرداختن به این بحث، بد نیست یادآور شوم که موفقیت در بازاریابی صنعتی، با صرف هزینه‌های گزاف تبلیغاتی محصول در رادیو یا تلویزیون حاصل نمی‌شود. بلکه شما برای رسیدن به موفقیت در بازاریابی کسب و کار خود، باید به درستی خود را در صنعت خودتان مطرح کرده تا اعتبار کسب کنید و مشتریان بتوانند به شما اعتماد کنند.

شما با به کار بردن هر یک از روش‌های زیر می‌توانید معرفی مناسبی از محصولات و خدمات کسب و کار خود داشته باشید:

  • میزبان انواع وبینارهای مرتبط با صنعت خود باشید.
  • در نمایشگاه‌های معتبر و مهم، غرفه‌ای رزرو کنید تا بتوانید محصولات و خدمات خود را معرفی نمایید.
  • بتوانید با صاحبان کسب‌ و‌ کار با استفاده از روش‌هایی مانند بازاریابی ایمیلی و بازاریابی پیامکی در تعامل باشید و آن‌ها را در جریان آخرین یافته‌ها و خدمات خود بگذارید.
  • در شبکه‌های اجتماعی فعالیت کنید و خدمات و محصولات خود را به مشتریان نمایش دهید. پیشنهاد می‌کنم حتماً مقاله‌ی خوب همکارم با عنوان تاثیر شبکه‌های اجتماعی در بازاریابی B2B را مطالعه کنید تا به نقش پر اهمیت این شبکه‌ها در توسعه کسب و کارتان پی ببرید.

اما اولین گام در پیاده‌سازی بازاریابی صنعتی مانند هر نوع دیگری از بازاریابی، شناسایی مشتری است. تولیدکننده صنعتی باید کسب و کارهایی که متقاضی محصولات و خدمات او هستند را بشناسد تا بتواند با تمرکز بیشتری خدمات خود را ارائه دهد.

در قدم بعدی، تولیدکننده صنعتی بایستی به بهترین شکل قابلیت‌ها، محصولات و خدمات خود را به مشتریان هدف معرفی نماید. شاید در گذشته یکی از بهترین روش‌ها بازاریابی دهان به دهان بود، اما در دنیای امروز، محتوا حرف اول را می‌زند. شما خودتان تصور کنید، برای آنکه شرکتی را پیدا کنید که خدمات مورد نظر شما را ارئه می‌دهد، باید جستجو کنید. احتمالاً اولین راه برای پیدا کردن آن را جستجو در اینترنت می‌دانید. بنابراین بسیار مهم است که به عنوان یک تولیدکننده یا شرکت خدماتی در اینترنت حضور پر رنگی داشته باشیم. پس داشتن یک وب‌سایت که بتواند در مورد محصولات و خدمات شما، اطلاعاتی کامل به مشتری ارائه دهد و راه‌های ارتباطی مناسبی را برایش فراهم سازد اهمیت زیادی می‌یابد.

در مثال شکلات، می‌توان یک وب‌سایت زیبا و با محتوای مناسب طراحی کرد که شرکت و خدماتش را به خوبی معرفی کند و محصولاتش را به کاربران نشان دهد. سپس با تولید محتوای مناسب و بهینه‌سازی وب‌سایت برای موتورهای جستجو، جایگاه خود در رتبه‌بندی این موتورها را ارتقا داد. البته شبکه‌های اجتماعی نیز بستر مناسبی جهت اطلاع‌رسانی در بازاریابی صنعتی محسوب می‌شوند. اما تجربه در زمینه بازاریابی دیجیتال به شخص من ثابت کرده که تمرکز هزینه جهت بهبود رتبه سایت بخصوص برای کسب و کارهایی که خدمات خاصی ارائه می‌دهند، به صرفه‌تر و هدفمندتر است.

شما خودتان قضاوت کنید، به عنوان مثال یک کانال تلگرام برای کارخانه تولید مواد شیمیایی راه‌اندازی می‌کنید. سپس، با هزینه فراوان کانال خود را در کانال‌های معتبر و پربازید تلگرام معرفی می‌کنید. واقعا انتظار دارید چه تعداد عضو در کانال خود داشته باشید؟

برای شخص من پیش آمده که یکی از مشتریان به دنبال تبلیغ کانال تلگرام خود بود و حدس می‌زنید چه محصولی داشت؟ قیر! خیلی راحت به او گفتم که واقعا انتظار دارید چند نفر به کانال شما وارد شوند و در آن بمانند؟! سپس او را راهنمایی کردم که یک وب‌سایت راه‌اندازی کند و هزینه تبلیغاتی خود را برای ارتقاء رتبه آن در نتایج طبیعی و تبلیغات گوگل ادوردز متمرکز کند. هرچند در کل مخاطبان چنین کسب و کارهایی اندک هستند، اما حداقل کسی که در گوگل خدمات مرتبط با قیر را جستجو می‌کند، بهتر است تا کسی که در کانال‌های تلگرام به دنبال گیف‌های خنده‌دار است!

پس، این بر عهده شما است تا به عنوان یک بازاریاب B2B، شناحت درستی از مخاطبان هدف خود داشته باشید تا هزینه تبلیغاتی شرکت را در بهینه‌ترین حالت ممکن مصرف کنید و تبلیغی که برای تولید سیمان کارخانه خود آماده کرده‌اید را در کانال‌های تلگرام مرتبط با مد و زیبایی منتشر نسازید!

شناسایی مشتریان در فرایند بازاریابی B2B

پس از معرفی و برقراری ارتباط با مشتریان در بازاریابی صنعتی چه کنیم؟

زمانی که یک مشتری (در اینجا منظور یک بازاریاب B2B است که به دنبال محصولات و خدمات شماست) شما را یافت و به محصولات‌تان علاقه‌مند شد، به احتمال زیاد با شما ارتباط برقرار می‌کند. حال این نوبت شماست که نقش خود را به عنوان یک بازاریاب صنعتی ایفا کنید. در اینجا شما باید رایزنی‌های اولیه را انجام دهید و بتوانید مخاطبان را نسبت به خدمات و مزیت‌های خود مطلع کنید تا راه برای برگزاری جلسات حضوری و در نهایت نشستن به پای میز مذاکره و عقد قرار داد هموار شود.

البته به خوبی می‌دانید که شفافیت و صداقت در کسب و کار حتی اگر شما را در لحظه به سود نرساند، در دراز مدت بهترین راهکار جهت اعتمادسازی و پیدا کردن مشتریان وفادار است.

در واقع، این تا حدودی مسیری است که ما در نوین هم طی می‌کنیم. ما با استفاده از بازاریابی ربایشی و توسعه و ارتقاء جایگاه دیجیتال خود (بخصوص در موتورهای جستجو) توانسته‌ایم هویت و خدمات خود را به مشتریان معرفی کنیم. مشتریان پس از پیدا کردن ما، با من و سایر هم تیمی‌ها تماس می‌گیرند. ما هم به آن‌ها مشاوره می‌دهیم و سعی می‌کنیم بهترین راه‌کارها را برای توسعه کسب و کارشان در دنیای دیجتال معرفی کنیم. سپس، در صورتی که مشتریان علاقه داشتند همکاری را فراتر از ارتباطات تلفنی ببرند و برای برگزاری جلسه و صحبت‌های حضوری آمادگی داشتند، این جلسات را تنظیم می‌کنیم و در صورت رسیدن به توافق، کار به عقد قرارداد و آغاز همکاری‌های نوین می‌رسد.

زمانی که یک مشتری آماده است تا در مورد جزئیات قرارداد بحث کند، فرایند بازاریابی صنعتی تقریباً به پایان رسیده است. واقعاً با این جمله موافق بودید؟! باید خدمت شما عرض کنم که نه تنها هنوز چیزی به پایان نرسیده است، بلکه یکی از مهم‌ترین مراحل بازاریابی صنعتی یعنی پشتیبانی و ارائه خدمات پس از فروش آغاز می‌شود. آن چه که شما در این مرحله از بازاریابی صنعتی باید بدان اهمیت دهید، تمرکز همه‌ی منابع و عوامل در مسیر ایجاد روابط پایدار با مشتریان است.

البته گاهی ممکن است این جلسات به عقد قرارداد ختم نشود. اما من شخصا نظرم این است که حتی اگر مشتری هم آمادگی امضای قرارداد را ندارد یا از تصمیم خود منصرف می‌شود، از وقتی که گذاشتیم ضرر نمی‌کنیم. زیرا به نظرم شناخت مخاطبان، شنیدن داستان‌ها و آشنایی با کسب‌و‌کارشان، آن هم در محیطی دوستانه خالی از لطف نخواهد بود.

نکته دیگری که در بازاریابی صنعتی اهمیت زیادی دارد، برقراری ارتباط با مشتری، بخصوص پس از عقد قرارداد است. شما به عنوان صاحب کسب و کاری که به سایر کسب و کارها خدمات می‌دهد، باید بدانید که پشتیبانی از محصولات و خدمات‌تان بسیار بسیار اهمیت دارد و به ارتقا و تداوم روابط کاری شما کمک زیادی می‌کند.

ما هم در نوین سعی می‌کنیم در سریع‌ترین زمان با مشتریان در ارتباط باشیم. استفاده از بسترهای ارتباطی مانند تلگرام، ایمیل، تماس تلفنی و برگزاری جلسات حضوری دوره‌ای بخشی از اقدامات ما، جهت ارائه خدمات و پشتیبانی‌های لازم است. پیشنهاد من به شما این است که برای مدیریت بهتر مشتریان از نرم‌افزارهای مدیریت ارتباط با مشتری یا CRM استفاده کنید.

چه کسی از بازاریابی صنعتی استفاده می‌کند؟

خب وقتی به بازار کسب و کارها نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که این کسب و کارها تا جایی که می‌توانند به فکر رساندن خدمات و برطرف سازی نیازهای ما هستند. در واقع لازمه‌ی ادامه‌ی حیات آن‌ها، نیاز ما است، هرچقدر نیازمندتر، بهتر! حتی اگر شما به چیزی نیاز نداشته باشید و در خانه خود را حبس کنید؛ و هر روز که از خواب بیدار شدید با خود تکرار کنید که من به چیزی نیاز ندارم، باز هم نیازی برای شما پیدا می‌کنند! پس بیایید فکر آنکه روزی از همه چیز بی نیاز باشیم را کنار بگذاریم.

خب، هرچند ما نیازهای زیادی داریم، اما آیا واقعاً به همه چیز نیاز داریم؟ مثلاً، شخص من چه نیازی به یک موتور تراکتور خواهم داشت؟ یا واقعاً چند نفر از شما به دستگاه بچینگ پلانت نیاز دارید؟ (خودم هم دقیقاً نمی‌دانم چه دستگاهی است، اسم آن را به تازگی از یکی از مشتریانمان شنیده‌ام!). بسیاری از شرکت‌ها محصولاتی را تولید و بازاریابی می‌کنند که کاربردی برای مشتریان معمولی ندارند. برای مثال، آیا تا الان احساس کرده‌اید که به یک دستگاه تولید شکلات نیاز دارید؟ مشتریان چنین دستگاهی چه کسانی هستند؟

کمیک اهمیت ابزار در بازاریابی صنعتی

البته مادمازل عزیز با توجه به تخصصشان، به خوبی می‌دانند که چنین دستگاه هایی هیچ کاربردی برای مشتریان معمولی ندارد، اما علاقه‌ی بیش از حد ایشان به شکلات، چشمشان را به روی حقایق بسته و موجب شده که کاملاً احساسی تصمیم بگیرند!

بنابراین، محصولات صنعتی، مشتریان محدود و خاص خود را دارد که سایر کسب و کارها هستند. در واقع شرکتی که ماشین آلات تراشکاری تولید می‌کند، نمی‌تواند آن را به افراد عادی بفروشد، چون مشتریان من و شما، نه جای نگهداری این ابزارها را داریم، نه استفاده‌ای برایمان دارد و نه هزینه کردن برای آن را منطقی می‌دانیم.

البته علاقه بیش از اندازه مادمازل به شکلات، موجب شده تا احساسی عمل کند و دستگاه بزرگ تولید شکلات را خریداری کند! اما به خوبی می‌دانیم که خدمات و محصولات صنعتی باید به کسب و کار دیگری فروخته شود زیرا هم منابع مورد نیاز جهت تهیه آن را دارد و هم با توجه به نیاز به تولید انبوه محصولات ناچار است این دستگاه‌ها را خریداری کند.

اما سئوال اینجاست که آیا هر شرکتی، از همان ابتدا با سایر کسب و کارها سر و کار دارد؟ یا به عبارت دیگر، آیا هر شرکتی بطور ذاتی در بازار صنعتی قرار می‌گیرد؟ خب، واقعیت این است که بسیاری از شرکت‌ها در ابتدا توان آن را ندارند که بتوانند به سایر کسب و کارها خدمات‌رسانی کنند. برای مثال، فکر کنید که شما به تازگی رستوران کوچکی افتتاح کرده‌اید، آیا اصلاً رستوران شما ظرفیت آن را دارد تا با ادارات و شرکت ها قرارداد ببندد و علاوه بر تامین غذاهای روزانه در مراسم‌ها نیز از آن‌ها پذیرایی کند؟ احتمالاً خیر، شما برای رسیدن به این مرحله باید ظرفیت کسب و کار خود را افزایش دهید.

در واقع، شما باید توان خود در بازاریابی B2B را به حدی بالا ببرید تا بتوانید سایر اُرگان‌ها را متقاعد کنید که قابلیت برطرف سازی نیاز آن‌ها را دارید. در این مرحله از بازاریابی صنعتی است که کسب و کار شما به اندازه کافی رشد کرده و می‌توانید سفارشات بیشتر و بزرگتری را پشتیبانی کنید. در نهایت می‌توان گفت که بازاریابی صنعتی به ‌صورت گسترده توسط شرکت‌هایی مورداستفاده قرار می‌گیرد که محصولات و خدمات‌شان کاربردی برای مصرف‌کننده‌های جزء و معمولی ندارد.

به‌عنوان مثال، شرکت ما (رسانه تجارت نوین) از جمله شرکت‌هایی است که در زمینه بازاریابی دیجیتال فعالیت می‌کند و عمده خدمات مشاوره‌ای و آموزشی خود را به سایر کسب‌و‌کارها ارائه می‌دهد.

چه کسانی مخاطبان هدف بازاریابان B2B هستند؟

به طور کلی تمامی کسب و کارهایی که به دنبال خدمات و محصولات شما هستند می‌توانند مخاطب هدف تیم بازاریابی صنعتی شما قرار گیرند. برخی از مهم‌ترین این اهداف عبارتند از:

  • تمامی شرکت‌هایی که به دنبال محصولات و خدمات شما هستند.
  • مراکز دولتی، که جزو بزرگ‌ترین و مهمترین اهداف بازاریابان صنعتی محسوب می‌شوند.
  • مراکز و موسسات خدماتی از قبیل بیمارستان‌ها و مدارس.

چه کسانی مخاطبان هدف بازاریابان B2B هستند؟

نتیجه‌گیری

در نهایت باید گفت که بازاریابی صنعتی شامل تمامی فعالیت‌های بازاریابی است که میان کسب و کارها اتفاق می‌افتد. شما به عنوان یک بازاریاب صنعتی باید دانش کافی در مورد محصولات و خدمات شرکت خود داشته باشید تا بتوانید به خوبی هرچه تمام‌تر، خریداران و مشتریان خود را متقاعد کنید.

بازاریابی صنعتی، معمولاَ پیچیده‌تر از بازاریابی مصرفی است زیرا شما به عنوان یک بازاریاب B2B باید بتوانید روابط طولانی مدت با مشتریان خود برقرار کنید. در واقع، همکاری شما با مشتریان‌تان از معرفی و فروش آغاز می‌شود و تا پشتیبانی ادامه پیدا می‌کند. مهم است بدانید که خریداران صنعتی، محصولات مختلف را نه ‌تنها بر اساس قیمت، بلکه بر اساس کیفیت، موقعیت آن در بازار و میزان پشتیبانی و خدمات پس از فروش شما قضاوت و در خریدهای خود کاملاً منطقی عمل می‌کنند.

به یاد داشته باشید که پشتیبانی از خریداران و ارائه خدمات پس از فروش به آن‌ها اهمیت بسیار زیادی در جلب وفاداری آن‌ها و تداوم همکاریشان خواهد داشت. خریداران صنعتی اهمیت بسیار زیادی دارند زیرا معمولاً تعدادشان اندک است و وجودشان برای توسعه کسب و کار ما ضروری می‌باشد.

امیدوارم از این مقاله استفاده کرده باشید و ارزش وقتی که برای آن صرف کرده‌اید را داشته باشد. در پایان، از اینکه مقاله را مطالعه فرمودید بسیار ممنونم و خوشحال می‌شوم که من را در جریان نظرات ارزشمند خود قرار دهید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۷ ، ۰۳:۱۴
سینا غلامی

صول بازاریابی مدرن تا به امروز جایگاه چندان مهمی در ایران نداشته‌اند. معمولاً بازاریابان به استفاده از روش‌های قدیمی و غیر علمی تبلیغات اکتفا می‌کنند و سعی چندانی در استفاده از دانش فعلی در این زمینه ندارد.

یک نمونه از این اصول بازاریابی، که سال‌ها از مطرح شدن آن در جهان می‌گذرد و تاثیر مثبت آن را می‌توان بروی بسیاری از کسب و کارهای خارجی مشاهده کرد، کسب اجازه از مخاطب قبل از شروع بازاریابی است. این ایدۀ جالب اولین بار توسط بازاریابی به نام سث گودین مطرح شد و توسط خود او بازاریابی اجازه‌ای نام گرفت. گودین در مقابل این روش یک سبک بازاریابی دیگر به نام بازاریابی وقفه‌ای را مطرح کرد.

اما این دو دقیقاً به چه معنا هستند؟ در ادامه جواب خواهید فهمید. پس اگر دوست دارید کمی به دانش خود در زمینۀ بازاریابی بیفزایید و با یکی از ایده‌های مهم بازاریابی در جهان بیشتر آشنا شوید، با نوین همراه باشید.

بازاریابی وقفه‌ای

این نوع از بازاریابی در حقیقت همان بازاریابی سنتی خودمان محسوب می‌شود. شما پول می‌دهید تا رسانه‌ها وقفه‌ای در کار خود بیندازند و تبلیغ شما را به مخاطبان نمایش دهند.

برای مثال یک تبلیغ تلویزیونی را در نظر بگیرید. در میانۀ یک برنامه که مخاطب مشغول تماشای آن است، یک وقفه می‌افتد و او مجبور است به تماشای تبلیغ شما بپردازد. مشکل این نوع بازاریابی چیست؟ هر چند که این تبلیغ می‌تواند در معرفی برند شما به مشتریان موثر واقع شود، اما در نهایت تبلیغ شما بر خلاف میل مخاطب به او نمایش داده می‌شود و این می‌تواند یک تاثیر منفی بروی وی داشته باشد.

بازاریابی اجازه‌ای

اکثر تبلیغات دیجیتال در جهان به صورت اجازه‌ای انجام می‌شود. این یعنی مخاطب باید به شما اجازه بدهد تا او را هدف بازاریابی خود قرار دهید.

این خود کاربران اینترنت هستند که انتخاب می‌کنند تا شما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنند، ایمیل‌های شما را دریافت کنند یا به سراغ وب‌سایت شما بیایند. این آنها هستند که تصمیم می‌گیرند با شما در ارتباط باشند (و تبلیغات شما را مشاهده کنند).

حالا سوال اینجاست که چرا آنها باید چنین چیزی را بخواهند؟ جواب ساده است، به خاطر اینکه شما محتوای خوبی را به آنها ارائه می‌دهید. بنابراین در این روش، اگر دوست دارید مخاطبان زیادی داشته باشید، لازم است که اطلاعات جالب یا مفیدی را در اختیار کاربران قرار دهید. در غیر این صورت آنها شما را نادیده می‌گیرند.

پیش به سوی بازاریابی اجازه‌ای

همانطور که مشخص است، استفادۀ درست از سیستم بازاریابی اجازه‌ای می‌تواند نقش بسیار موثری در اثرگذاری بیشتر تبلیغات شما داشته باشد. اما برای تغییر سیستم خود به سمت این نوع از بازاریابی لازم است سه مرحله را پشت سر بگذارید:

  • ذهنیت خود را عوض کنید. تا این حد بروی فروش تمرکز نکنید و به جای آن به این فکر کنید که چطور می‌توانید ارزش بیشتری را به مشتریان ارائه دهید.
  • پیام خود را تغییر دهید. پیام شما نمی‌بایست به شکل یک تبلیغ باشد. پیام شما باید چیزی باشد که مردم واقعاً بخواهند آن را بخوانند (البته، در عین حال که باعث می‌شود تجارت شما رشد کند).
  • تمام کانال‌های خود را ارزیابی کنید. مساله مهم کاملاً مشخص است. شما باید در تبلیغات خود یک تعادل خوب میان جذابیت محتوا و تاثیر بروی فروش ایجاد بکنید. البته این مساله‌ در هر دو نوع بازاریابی مطرح است.

ایدۀ کلی

یک راهکار ساده برای موفقیت بیشتر در بازاریابی وجود دارد. به جای آنکه بر روی چیزی که می‌خواهید به مخاطبان بگویید تمرکز کنید، به این فکر کنید که چه چیزی می‌تواند برای آنها ارزشمند، مفید و البته تاثیرگذار باشد. به این ترتیب توجه آنها به تبلیغات شما جلب خواهد شد و می‌توانید اعتماد آنها را بدست آورید. برای یک بازاریابی موفق لازم است کیفیت خود را به آنها نشان دهید و بیهوده ادعا نکنید. اگر من بخواهم شما فکر کنید که باهوش هستم، لازم است که هوشمندانه بنویسم. اگر بخواهم که فکر کنید برند من خدمات مشتری بی‌نظیری دارد، لازم است بروی چندین شبکۀ اجتماعی مختلف فعال باشم. پس اگر می‌خواهید مردم شما را دوست داشته باشند، کارهایی را بکنید که مردم دوست دارند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۷ ، ۰۳:۱۳
سینا غلامی

همیشه تصورم این بود که ویروس‌ها، جز بیماری و دردسر چیزی برای ما ندارند. با این حساب، طبیعی است که وقتی مشغول مطالعۀ روش‌های مختلف بازاریابی بودم و با نوع ویروسی بازاریابی آشنا شدم، بلافاصله این سوال برایم مطرح شد که بازاریابی ویروسی یا وایرال مارکتینگ چیست و واقعا یک ویروس چه ارتباطی با بازاریابی می‌تواند داشته باشد!

جذابیت اسم بازاریابی ویروسی خیلی کنجکاوم کرده بود و انگیزه‌ای قوی شد تا بخواهم بیشتر در مورد بازاریابی ویروسی بخوانم. و پس از کمی گشت و گذار (یا همان تحقیق خودمان)، در کمال ناباوری به این نتیجه رسیدم که برخی از ویروس‌ها نه تنها ضرری برای کسی ندارند، بلکه بطور معجزه آسایی می‌توانند زندگی ما را دگرگون کنند و ره صد ساله ما در رسیدن به موفقیت کسب و کارمان را یک ساله کنند! چگونه؟ با استفاده از بازاریابی ویروسی!

اما بازاریابی ویروسی دقیقاً به چه معنی است؟ من قصد دارم در همین مطلبی که می‌خوانید، به این سوال پاسخ بدهم و یک کاوش عمیق در مفهوم بازاریابی ویروسی داشته باشم.

بازاریابی ویروسی و صنعت سینما

بگذارید در ابتدا داستان یک موفقیت را برایتان تعریف کنم، داستانی که قهرمانان آن، با استفاده از تکنیک‌های بازاریابی ویروسی، شگفتی‌ساز شدند.

ماجرا به سال 1999 باز می‌گردد. دانیل میریک و ادواردو سانچز، در این سال، تولید فیلم سینمایی خود با نام پروژۀ جادوگر شهر بلر را کلید زدند. فیلمی که در ژانر ترسناک ساخته می‌شد. میریک و سانچز، نیاز به راهی داشتند تا فیلم خود را در بین مردم مطرح کنند. خوشبختانه، اینترنت (که البته در آن زمان پدیده‌ای نوظهور بود) در این مسیر به کمک آن‌ها آمد.

آن‌ها به کمک شرکت فیلم سازی حامی فیلم، یعنی آرتیسان اینترتیمنت، وب‌سایتی ایجاد کردند. هدف این وب‌سایت آن بود که مخاطبان را قانع کند اتفاقات ترسناک و رمزآلود فیلم واقعی است. البته، میریک و سانچز برای تبلیغ فیلم خود، فقط به همین کار بسنده نکردند و هم‌زمان، با انتشار پیام‌های آنلاین مختلف، شایعاتی در مورد واقعی بودن داستان فیلم منتشر کردند.

جالب است بدانید که این کمپین بازاریابی به قدری موفق بود که هنوز هم افرادی هستند که فکر می‌کنند حوادث رخ داده در این فیلم کاملا واقعی است! و جالب‌تر آنکه فیلم پروژه جادوگر بلر با این روش بازاریابی توانست با بودجه‌ای کمتر از 1 میلیون دلار؛ حدود 250 میلیون دلار درآمد کسب کند. بله! شایعاتی که به کمک نوآوری این دو کارگردان در بازاریابی و به کمک اینترنت جان گرفته بودند، توانستند یک فیلم سینمایی ترسناک را به پدیده‌ای ملی تبدیل کنند!

خبر خوب هم این است که وب‌سایت پروژۀ جادوگر بلر، تا به امروز فعال باقی مانده است و همچنان می‌توان از محتویات آن بازدید کرد.

بازاریابی ویروسی و بوی بد دهان

هنوز در مورد قدرت بازاریابی ویروسی شک دارید؟ پیش خودتان می‌گویید که کارگردان‌های این فیلم بیش از هر چیز دیگر، شانس آورده‌اند. پس بگذارید یک داستان دیگر هم درباره بازاریابی ویروسی برایتان تعریف کنم.

شرکت اورابراش، تولید کنندۀ لیسه‌های زبان است. لیسه‌هایی که بوی بد دهان را از بین می‌برند. کاملا با شما موافقم، اصلاً محصول جذابی به نظر نمی‌رسد؛ با این حال جالب است بدانید که ویدئوهای کانال یوتیوب این شرکت، نزدیک به 46 میلیون مرتبه دیده شده‌اند. خب، حتماً دوست دارید بدانید که چطور چنین چیزی ممکن شده است.

کلید این موفقیت زمانی خورد که عوامل بازاریابی این شرکت، برای معرفی محصول خود، تصمیم به تولید یک سریال هفتگی به نام «خاطرات یک زبان کثیف» کردند. و نتیجه شگفت انگیز بود. مردم عاشق این ویدئوها شده بودند. ویدئوهای جذاب و بامزه‌ای که دل هر مخاطبی را به دست می‌آوردند و در نتیجه، مردم آن‌ها را با هم به اشتراک می‌گذاشتند. و به کمک دست به دست شدن این ویدئوها بود که آن‌ها به مرور زمان، به موفقیتی که سزاوارش بودند، دست پیدا کردند. پیشنهاد می‌کنم حتما یکی از قسمت‌های این سریال جذاب و بامزه را ببینید:

بدون شک، خواندن توصیۀ تیم بازاریابی این شرکت به دیگران، چندان خالی از لطف نیست:

برای دستیابی به مخاطبان وفادار، محتوای زنجیره‌ای و با کیفیت بسازید؛ استفاده از یک محتوای مجزا کافی نیست.

فقط کافی است کمی به این حرف فکر کنید تا به درستی آن پی ببرید. اصلاً واضح است که ثبات و کیفیت طولانی‌مدت است که باعث موفقیت یک مجموعه (و البته، برنامۀ بازاریابی محتوای شما) می‌شود. با این حال، عجیب اینجاست که با وجود ساده بودن مساله، هنوز هم بسیاری از کسب و کارها هستند که نسبت به این موضوع، بی‌توجه هستند.

کمیک بازاریابی ویروسی

فکر می‌کنم که حالا، شما هم مانند من هیجان زده‌اید تا بیش‌تر از چند و چون ماجرا سر دربیاورید. پس بهتر است که سریع‌تر برویم سراغ اصل مطلب و ببینیم که واقعا این بازاریابی ویروسی چیست و چگونه کار می‌کند؟ بگذارید ابتدا بخش اول سوال را با هم بررسی کنیم.

بازاریابی ویروسی چیست؟

بازاریابی ویروسی یا همان وایرال مارکتینگ (Viral Marketing)، زمانی اتفاق می‌افتد که استراتژی یک کسب و کار این باشد که مخاطبان خود را تشویق به انتقال پیام بازاریابی خود کند. این روش، شباهت بسیاری با منتشر شدن ویروس در محیط اطراف دارد و دقیقاً به همین دلیل است که نام ویروسی یا وایرال بر روی آن گذاشته شده است. در واقع، تنها تفاوت این ویروس با سایر ویروس‌ها این است که در بازاریابی محتوا، ویروس شما از جنس محتوا است (و در دنیای دیجیتال زندگی می‌کند.)

بازاریابی سبز چیست و چگونه در آن موفق شویم؟حتما بخوانید: بازاریابی سبز چیست و چگونه در آن موفق شویم؟

همانطور که متوجه شدید، رمز موفقیت یک کمپین بازاریابی ویروسی، در انتشار محتواهایی است که همانند ویروس‌ها، هزاران و بلکه میلیون‌ها بار تکثیر می‌شوند.

شاید بتوان گفت که پایه و اساس بازاریابی ویروسی، انتشار اطلاعات به صورت دهان به دهان است، اما فناوری‌های مدرن و جدید مبتنی بر اینترنت، بسترهای بسیار مناسبی را جهت توزیع دیجیتال محتوای ویروسی فراهم آورده‌اند و امروزه، بهترین روش برای بازاریابی ویروسی، استفاده از اینترنت محسوب می‌شود.

کامیک بازاریابی ویروسی چیست

محتوای بازاریابی ویروسی از چه جنسی است؟

نوع محتوا در بازاریابی ویروسی چندان مساله مهمی نیست. محتوای ویروسی شما می‌تواند یک مقاله جذاب باشد، یا یک توئیت متفاوت، یا شاید یک آهنگ کوتاه یا یک بازی کم حجم. اما نکته بسیار مهمی که همواره بایستی در نظر داشت این است که محتوای ویروسی هر چیزی که باشد، باید افراد را تشویق کند تا آن را با سایرین به اشتراک بگذارند. هر میزان تعداد افرادی که پیام ویروسی شما را دریافت می‌کنند بیش‌تر باشد، محتوای شما ویروسی‌تر و اثربخشی آن بیشتر خواهد بود.

4 ویژگی اصلی برای یک کمپین بازاریابی ویروسی موفق

خب، اصل ماجرا به همین سادگی بود، یعنی برای پیاده‌سازی بازاریابی ویروسی، کافی است کاربران اینترنت و شبکه‌های اجتماعی از محتوایی که شما خلق کرده‌اید لذت ببرند و در نتیجه بخواهند آن را با دوستان خود نیز به اشتراک بگذارند. با این حساب، شما از همین الان می‌توانید به فکر تولید محتواهای ویروسی خودتان باشید.

با اینحال، پیشنهاد می‌کنم کمی صبر داشته باشید و همراه من بیایید تا عمیق‌تر وارد ماجرا شویم و ابعاد بیشتری از این روش بازاریابی را کشف کنیم. بد نیست برای شروع، 4 مورد از مهم‌ترین ویژگی‌های این روش بازاریابی را بررسی کنیم.

1- در بازاریابی ویروسی، خدمات یا محصولات با ارزشی ارائه می‌شود

اگر با تکنیک‌ها روانشناسی برای افزایش فروش آشنا باشید، احتمالا می‌دانید که یکی از قدرتمندترین کلمات در واژه‌نامۀ بازاریابی، «رایگان» است! بله شاید کلمات «ارزان» یا «قیمت مناسب» هم جلب توجه کنند، اما استفاده از کلمه رایگان، از هر چیز دیگری، بیشتر تاثیر دارد. اکثر کمپین‌های بازاریابی ویروسی خدمات و محصولات ارزشمندی را به صورت رایگان و با هدف جلب توجه در اختیار کاربران قرار می‌دهند.

البته، لازم نیست نگران باشید. نیازی نیست که صفر تا صد خدمات خود را بصورت رایگان به مخاطبان ارائه دهید، تنها ارائه بخشی از خدمات که بتواند ذهن مخاطبان را درگیر محصول شما سازد هم کافی است.

شاید شما با اینکار، ظرف امروز یا فردا به سود نرسید. اما اگر بتوانید با ارائه یک چیز رایگان، توجه مخاطبان را جلب کنید، آن‌ها به زودی سایر محصولات یا خدمات شما را نیز خواهند شناخت. و نتیجه؟ افزایش فروش. پیشنهاد می‌کنم برای اینکه در مورد تاثیر هدیه در مخاطب بیشتر بخوانید، حتماً به سراغ مقاله ما در مورد عمل متقابل و تاثیر آن در متقاعدسازی بروید.

2- محتوای ویروسی، بدون زحمت منتشر می‌شود

در زمستان، معمولا دیگران به ما توصیه می‌کنند که برای پیشگیری از سرماخوردگی، از افرادی که سرفه می‌کنند دوری کنیم، دستانمان را زیاد بشوییم و در محیط بیرون از خانه به چشم‌ها، بینی یا دهان خود دست نزنیم. چرا؟ چون ویروس‌ها زمانی منتشر می‌شوند که شرایط انتقال برایشان فراهم باشد و پخش شدن راحت شود.

بنابراین، محتوای ویروسی شما، از ایمیل گرفته تا بازی و نرم‌افزار، بایستی در بستر مناسبی جهت انتشار قرار بگیرد؛ و بهترین بستر برای این منظور، بدون شک اینترنت است. محتوای ویروسی شما که ماهیت دیجیتالی دارد، می‌تواند به راحتی و بدون هرگونه هزینه‌ای، از طریق اینترنت و شبکه‌های اجتماعی منتشر شود. به شرط آنکه جذابیت لازم را داشته باشد.

توجه داشته باشید که هرچه شما اشتراک گذاری و دانلود محتوای ویروسی خود را ساده‌تر کنید، انتشار آن نیز بیشتر خواهد بود.

شبکه های اجتماعی در بازاریابی ویروسی

نقش شبکه های اجتماعی در وایرال مارکتینگ

3- در بازاریابی ویروسی به سراغ انگیزه‌ها و رفتارهای مشترک انسانی می‌رویم

بیایید کمی هم از تکنیک‌های روانشناسی در بازاریابی ویروسی خود استفاده کنیم! که یعنی رفتارهای مشترک انسانی را بشناسیم و از آنها کمک بگیریم.

برای مثال، آیا دوست دارید مشهور شوید؟ خب، من شخصاً عاشق شهرت هستم و یکی از انگیزه‌های اصلی‌ام در زندگی، مشهور شدن است. شما هم احتمالا مثل من و خیلی‌های دیگر همین حس را دارید. پس مشهور شدن یکی از انگیزه‌های مشترک ما انسان‌ها است. یا اینکه دیگران شما را دوست بدارند چه حسی به شما می‌دهد؟ چقدر برای آنکه دیگران شما را درک کنند، تلاش می‌کنید؟

همه این سوالات را مطرح کردم تا این نکته جالب و ظریف را روشن کنم که کمپین‌های هوشمندانۀ بازاریابی ویروسی، برای رسیدن به موفقیت، از انگیزه‌های مشترک انسانی استفاده می‌کنند.

در حقیقت، تحریک احساسات مخاطبان با استفاده از محتوایی که تولید می‌کنید، زمینه ساز اشتراک گذاری میلیونی محتوای شما خواهد بود.

4- محتوای ویروسی برای انتشار از شبکه‌های ارتباطی موجود استفاده می‌کند

شخص من و فارغ التحصیلان رشته مهندسی کامپیوتر به کنار، بیشتر افراد اجتماعی هستند! دانشمندان علوم اجتماعی کشف کرده‌اند که هر فردی بطور متوسط، در شبکه دوستان، خانواده و محیط کار خود، حداقل با 8 الی 12 نفر بطور مستقیم در ارتباط است. البته توجه داشته باشید که این فقط یک حداقل است و بسته به جایگاهی که شما در جامعه دارید، ممکن است شبکه ارتباطی شما حتی به صدها یا هزاران نفر هم برسد.

برای مثال، یک گارسون را در نظر بگیرید. این گارسون، به صورت روزمره با صدها مشتری برخورد دارد. خب، چه فرصتی بهتر از اینکه محتوای خود را به چنین افراد پر ارتباطی بسپاریم تا آن را منتشر کنند؟ نه! عجله نکنید. شما که قصد ندارید برای انتشار محتوای خود هزینه کنید، مهم‌تر از آن، ماهیت محتوای شما دیجیتالی است و همانگونه که قبلا هم گفتیم، مناسب‌ترین بستر برای انتشار آن اینترنت است.

پس چه کنیم؟ خب، قبل از هر چیز باید بدانید که مردم در اینترنت و به خصوص شبکه‌های اجتماعی، دقیقاً همانند دنیای واقعی، دایرۀ ارتباطی خود را گسترش می‌دهند. و طبیعتاً یک بازاریابی ویروسی موفق، از قدرت این شبکه‌های انسانی در دنیای دیجیتال نهایت بهره را می‌برد. البته، برای این منظور شما باید نحوه فعالیت و تعامل افراد در شبکه‌های اجتماعی را به خوبی می‌شناسند.

توجه داشته باشید که هدف اصلی شما در بازاریابی ویروسی، آن دست افرادی هستند که در شبکه‌های اجتماعی فعالیت و ارتباطات زیادی دارند. در صورتی که بتوانید آن‌ها را ترغیب به انتشار محتوای خود کنید، شاهد افزایش چشمگیر به اشتراک‌گذاری این محتوا خواهید بود.

نحوه انتقال محتوای ویروسی در شبکه های ارتباطی

ویژگی‌های یک محتوای ویروسی چیست؟

خب، تا اینجا در مورد تعریف بازاریابی ویروسی و ویژگی‌های آن با هم صحبت کردیم. مطمئناً، حالا شما هم به خوبی می‌دانید که وایرال مارکتینگ چیست و ویژگی‌های اصلی یک کمپین ویروسی خوب چه هستند؛ اما آیا این کافی است؟ فکر نمی‌کنم، به نظرم لازم است با ویژگی‌ها، نحوه تولید و انتشار یک محتوای ویروسی هم آشنا شویم.

ابتدا بگذارید در مورد ویژگی‌های یک محتوای ویروسی خوب صحبت کنیم. همانطور که پیش‌تر هم گفتیم، اینترنت این امکان را برای یک کمپین فراهم می‌کند تا به سرعت ویروسی شود و به عبارتی، یک برند را یک شبه معروف کند. البته، نباید فراموش کنید که اینترنت صرفاً بستری است که به شما اجازه می‌دهد تا محتوای خود را سریع‌تر با دیگران به اشتراک بگذارید. اما هر محتوایی ویروسی نیست.

اکنون این سوال مطرح می‌شود که محتوای ویروسی دقیقاً چه ویژگی‌هایی دارد؟ چرا برخی از محتواها هیچ‌گاه مورد توجه مخاطبان خود قرار نمی‌گیرند؟ خب، در پاسخ بایستی گفت که یک محتوا، برای انتشار بی‌شمار باید دارای ویژگی‌هایی باشد که در ادامه به مهم‌ترین آن‌ها اشاره می‌کنیم:

  • کیفیت محتوا بایستی بالا و برای بیشتر مخاطبان خوشایند باشد.
  • محتوا ارزش به اشتراک‌گذاری با دایرۀ دوستان و خانواده را داشته باشد.
  • محتوا جذاب و خلاقانه باشد و مخاطب خود را برانگیزد.

البته، می‌توان گفت که خلاقیت اصلی‌ترین عنصر موفقیت در بازاریابی ویروسی است. روش تبلیغاتی فست فود برگر کینگ، مثال خوبی در استفاده از خلاقیت است. تیم بازاریابی این فست فود، برای تبلیغ ساندویچ‌های جدید خود، سایتی را راه‌اندازی کرد که کاربران می‌توانستند از طریق آن، ساندویچ مورد علاقۀ خود را به مردی در لباس مرغ سفارش دهند. این خلاقیت باعث شد اکثر بازدیدکنندگان بیش از 6 دقیقه در سایت بمانند، در حالی‌که بیشتر افراد، سایت‌ها را در کمتر از 8 ثانیه ترک می‌کنند!

با این حساب، لازم است که شما هم در خلق محتوای بازاریابی خود، از سرمایه رایگان و منحصر به فرد خود، یعنی خلاقیت، استفاده کنید. کافی است یکبار به خود جرات این کار را بدهید و محتوایی متفاوت خلق کنید. مطمئن هستم که اگر این خطر را به جان بخرید، حتی خودتان هم هر بار پس از دیدن خلاقیت خود لذت ببرید و مهم‌تر از آن، این لذت را به دیگران هم هدیه دهید!

 کامیک اهمیت جذابیت و خلاقیت در بازاریابی ویروسی

محتوای ویروسی چگونه منتشر می‌شود؟

بگذارید همه چیز را در یک جمله خلاصه کنم، برای موفقیت در ویروسی کردن یک محتوا، بایستی به سه معیار توجه کنیم:

انتقال پیام درست به پیام‌رسانان درست در محیط درست. - پروفسور کاپلان

طبق این جمله، سه عنصر اصلی که هر محتوای ویروسی برای انتشار نیاز دارد عبارتند از:

1- پیام‌رسان: جهت اطمینان از ویروسی شدن یک پیام، به 3 نوع پیام‌رسان نیاز داریم: متخصصین بازار، افراد تاثیرگذار و فروشندگان. متخصصین بازار افرادی هستند که همیشه در نبض همه چیز قرار دارند؛ احتمالا تا به حال با این افراد برخورد داشته‌اید، هر اتفاقی که بیافتد، آن‌ها زودتر از همه خبردار می‌شوند. هر وقت خبر جدیدی به آن‌ها می‌دهیم، با نگاه سرد و بی روحی مواجه می‌شویم، سپس جمله خودم می‌دانم را می‌شنویم و احتمالا بعد از آن قرار است شنیدن اطلاعات جدیدتری را تحمل کنیم! البته، بعضی از  این افراد اولین کسانی هستند که پیام را دریافت و آن را به سرعت در شبکه اجتماعی خود منتشر می‌کنند.

افراد تاثیرگذار مخاطبانی هستند که ارتباطات اجتماعی بسیار زیادی دارند، این افراد با همه خوبند، با همه هستند و همه جا حضور دارند! شاید بتوان گفت که یکی از مهم‌ترین عوامل شکل گیری تمدن‌های اولیۀ بشری همین‌ها هستند. این افراد معمولا صدها فرد مختلف را می‌شناسند و پل ارتباطی میان آن‌ها محسوب می‌شوند.

فروشندگان نیز افرادی هستند که در صورت نیاز، پیام را از خبره‌های بازار دریافت و آن را مرتبط، قابل قبول و جذاب می‌کنند و سپس محتوا را در اختیار افراد تاثیرگذار جهت توزیع قرار می‌دهند. در واقع این افراد کلاغ را رنگ کرده و به جای قناری می‌فروشند! به نظرم بد نیست به مقاله کپی رایتینگ و آقا فرهاد: نوشتن متن فروش و تبلیغات موثر هم سری بزنید تا با شیوه نگارش مناسب متون تبلیغاتی بیش‌تر آشنا شوید و کلاغ‌های خود را بهتر رنگ کنید.

نقشه راه انتشار محتوای ویروسی

انتشار محتوای ویروسی

2- پیام: تنها پیام‌هایی که به یادماندنی و به اندازه کافی جالب هستند، پتانسیل آن را دارند که به یک پدیدۀ وایرال مارکتینگ تبدیل بشوند. معمولا با اعمال تغییرات اندکی می‌توان پیامی ساده را به پیامی به یاد ماندنی‌تر، جالب‌تر و صد البته، مسری تبدیل نمود. پیام بایستی منحصر به فرد بوده و همواره ایده اصلی را با خود به همراه داشته باشد و گیرنده را متقاعد سازد تا آن را با دیگران به اشتراک بگذارد.

3- محیط: نقش محیط در پیشبرد موفقیت بازاریابی ویروسی بسیار اساسی است – مردم حساسیت زیادی نسبت به محیط دارند و تغییرات اندک آن منجر به بروز نتایج بزرگی می‌شود. بنابراین بایستی همواره محتوایی متناسب با محیط و ارزش‌ها و نگرش‌های رایج آن انتخاب کرد و علاوه بر آن لازم است زمان بندی درستی نیز جهت انتشار پیام در نظر داشت.

کانال‌ها و شیوه‌های متفاوتی برای انتشار پیام ویروسی وجود دارند که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از:

  • دهان به دهان
  • ایمیل
  • شبکه‌های اجتماعی (فیس بوک، توییتر، لینکدین و غیره)
  • سایت‌های به اشتراک گذاری ویدئو (همچون یوتیوب و Vimeo)
  • انجمن‌های موجود در اینترنت

البته در اینجا تبلیغات دهان به دهان بصورت سنتی اتفاق نمی‌افتد، چرا که ماهیت پیام شما دیجیتالی است و برای انتشار به بستر اینترنت نیاز دارد. برتری تبلیغات دهان به دهان دیجیتالی نسبت به نوع سنتی آن در سرعت انتشار پیام است. در روش سنتی، دسترسی به هزار نفر ممکن است ماه‌ها یا هفته‌ها طول بکشد، در صورتی که از طریق بازاریابی ویروسی می‌توان ظرف چند روز یا حتی چند ساعت به صدها یا میلیون‌ها نفر دسترسی پیدا کرد.

هر چقدر پیام بازاریابی با سرعت بیشتری انتشار پیدا کند، شدت ویروسی بودن آن بیشتر است.

چه کسی از بازاریابی ویروسی استفاده می‌کند؟

خب، اجازه دهید از شما سوالی بپرسم: با توجه به مطالبی که تا اینجا مطرح شد، بازاریابی ویروسی برای چه کسب و کارهایی مناسب است؟ خب، با توجه به اینکه این روش بازاریابی کم هزینه است و در مقابل، بازدهی بالا دارد، احتمالاً برای کسب و کارهای کوچک عالی است. نه؟ خب این حرف درست است. اما بازاریابی ویروسی مطمئناً می‌تواند برای کسب و کارهای بزرگ هم همانقدر مفید باشد.

برای اینکه ببینید چطور کسب و کارهای بزرگ از بازاریابی ویروسی استفاده می‌کنند، بهتر است به سراغ یکی از بزرگترین برندهای دنیا، یعنی کوکاکولا برویم. این برند، توانسته است با ترکیب بسیار عالی بازاریابی چریکی و ویروسی، یک کمپین بسیار موفق را هدایت کند. برای اینکه هم استراحتی کرده باشید و هم کمی خوشحال شوید، پیشنهاد می‌کنم حتماً ویدئوی «دستگاه خوشحالی» کوکاکولا را تماشا کنید. ویدئویی که تا حالا میلیون‌ها بازدید داشته است.

مسلماً اگر فیلم ویدئویی شما به گونه‌ای ساخته شود که دارای جذابیت، خلاقیت و کیفیت باشد، می‌تواند بازدیدکنندگان را به انتشار خود تشویق نماید. البته، به شرط آنکه شما فقط برند خود را در این ویدئو تبلیغ نکرده باشید و چیزی ارزشمند به کاربر ارائه داده باشید. این دقیقاً کاری است که کوکاکولا با ویدئو خود می‌کند. یک ویدئو جذاب و سرگرم‌کننده که ما حاضریم با کمال میل، با دوستان خود به اشتراک بگذاریم.

کامیک بکارگیری روش های خلاقانه و جذاب در بازاریابی ویروسی

تاثیر خلاقیت در موفقیت بازاریابی ویروسی

توجه داشته باشید که بازاریابی ویروسی اغلب به همراه سایر روش‌های بازاریابی مورد استفاده قرار می‌گیرد. جنبۀ ویروسی یک کمپین، سر و صدای ایجاد شده در مورد داستان موجود را خیلی سریع‌تر از پیام‌های بازرگانی، تریلر، پوستر و سایر اشکال بازاریابی سنتی منتشر می‌کند. دقیقاً همین مساله است که گاهی موجب می‌شود افراد زیادی قبل از اینکه حتی یک محصول به صورت رسمی منتشر شود و در اختیار عموم قرار گیرد، در مورد آن صحبت کنند.

نگاهی کوتاه به ۱۰۱ روش و استراتژی بازاریابی که حتماً باید بشناسیدحتما بخوانید: نگاهی کوتاه به ۱۰۱ روش و استراتژی بازاریابی که حتماً باید بشناسید

چگونه تکنیک‌های بازاریابی ویروسی را پیاده سازی کنیم؟

همان‌طور که می‌دانید، بازاریابی ویروسی یک رویکرد مشتری‌محور است. به همین خاطر اولین مرحله از آن، شناسایی جمعیت هدف یا تحقیقات بازار است، یعنی کسانی که مشتریان بالقوه محصول هستند و می‌بایست در مورد جذابیت‌ها و مزایای محصول آگاه شوند. همین امر بازاریابان ویروسی را ملزم می‌کند داده‌های جمعیتی را مورد بررسی قرار دهند و به تجزیه و تحلیل آن بپردازند. چرا که شناخت محیط و مخاطبان، در موفقیت بازاریابی ویروسی اهمیت بالایی دارد.

حالا اجازه دهید دلایل موفقیت پروژه جادوگر بلر را با هم بررسی کنیم. در این کمپین بازاریابی ویروسی، فیلم سازان و عوامل بازاریابی فیلم، گروه‌های سنی جوان و نوجوان را مخاطبان اصلی خود یافتند. همچنین بررسی‌ها و تحقیقاتی را انجام دادند تا بفهمند چه چیزی یک فیلم سینمایی ترسناک را برای مخاطبان نوجوان و جوان قابل قبول می‌سازد. آن‌ها به خوبی از این مساله آگاه بودند که اینترنت بهترین راه برای دستیابی به مخاطبان جوان است، پس برای ویروسی شدن کمپین خود، تصمیم به سرمایه‌گذاری روی اینترنت گرفتند.

پس از اینکه مخاطبان هدف فیلم شناسایی شدند، عوامل بازاریابی فیلم شروع به ایجاد محتوایی نمودند که احتمال می‌دادند این افراد آن را دوست داشته باشند. یعنی یک وب‌سایت با داستان‌های خبری جعلی که ترس و رمز آلود بودن داستان این فیلم سینمایی را برجسته می‌کرد. و همانطور که بازاریابان این فیلم پیش بینی کرده بودند، محتوای ایجاد شده افراد را تشویق کرد تا به دنبال اطلاعات داستان مورد نظر بروند و حتی دوستان خود را در این جستجو همراه نمایند. در واقع، این کمپین نیز همانند سایر کمپین‌های ویروسی موفق، به همراه تمایل و علاقه افراد به محصول، رشد پیدا کرد.

در ضمن، به یاد داشته باشید که بازاریابی ویروسی، یک فرآیند تعاملی و مستمر است. شرکتی که از کمپین بازاریابی ویروسی استفاده می‌کند، نباید بدون برنامه آن را اجرا نماید.

حلقۀ بازاریابی ویروسی

بر اساس تمام آنچه گفته شد، می‌توان حلقه بازاریابی ویروسی را به شکل زیر رسم نمود:

نمودار مراحل به اشتراک گذاری محتوای ویروسی

حلقه بازاریابی ویروسی

 

زمانی فرایند بازاریابی شما موفق خواهد بود که این حلقه به درستی شکل بگیرد. محتوای تبلیغات ویروسی بایستی جذاب و خلاقانه بوده و ارزش به اشتراک‌گذاری داشته باشد. سپس باید محتوایتان را در اینترنت و شبکه‌های اجتماعی منتشر کنید. مخاطبان بایستی ترغیب شوند که محتوای شما را مشاهده و با یک نگاه مجذوب آن شوند تا بر روی آن کلیک کنند. و در نهایت، محتوای شما باید به اندازه کافی جذاب و با کیفیت باشد، تا مخاطبان را تشویق به اشتراک‌گذاری کند. در این مرحله است که کار ویروس‌های محتوا شروع می‌شود و از این لحظه به بعد، قرار است محتوای ویروسی شما هزاران و میلیون‌ها بار منتشر شود و به دنبال آن، کسب و کارتان رونق چشمگیری پیدا کند.

از کجا بدانیم محتوایمان ویروسی می‌شود؟

خب، تا اینجای کار با ویژگی‌های منحصر به فرد و فوق العاده بازاریابی ویروسی آشنا شدید. احتمالا خیلی از شما به فکر افتاده‌اید که کمپین ویروسی خودتان را راه اندازی کنید. به عنوان نویسنده این مطلب لازم می‌دانم این سوال را مطرح کنم که واقعا چه تضمینی در ویروسی شدن محتوای ما وجود دارد؟ اصلا از کجا بدانیم انرژی و وقتی که گذاشتیم نتیجه می‌دهد؟

کامیک ویروسی شدن محتوا

خب، من شخصا در زندگی معتقدم هر مسئله‌ای، راه حل آسان‌تری از خود مسئله دارد! بازاریابی ویروسی هم از این قاعده مستثنا نیست. بگذارید راحت بگویم، سخت‌گیر نباشید. هیچ چیز پیچیده و رمزآلودی وجود ندارد. تنها چیزی که شما نیاز دارید، تولید محتوای با کیفیت، جذاب و مستمر است. سپس باید محتوای خود را در محیط و زمان درست منتشر کنید. بعد از آن چه کنید؟ روی مبل راحتی خود لم دهید و یک فنجان قهوه یا چای (ترجیح من) نوش جان کنید و ویروسی شدن محتوای خود را ببینید. همین!

البته انتظار نداشته باشید هر محتوایی که تولید می‌کنید ویروسی شود. قرار نیست همه همیشه از ایده‌های ما لذت ببرند و متحیر شوند. به یاد داشته باشید که برای رسیدن به موفقیت در این روش از مارکتینگ، دیگران هم نقش پر رنگی ایفا می‌کنند. تنها کاری که از دست شما بر می‌آید، تولید محتوای با کیفیت و خلاقانه است. و البته، اینکه در مسیر خود، ثابت قدم باشید.

شاخص‌های موفقیت در بازاریابی ویروسی

در پایان هر فرایند بازاریابی، به معیارهایی برای ارزیابی موفقیت آن نیاز داریم. این موفقیت، بر اساس شاخص‌های منحصر به فرد هر استراتژی بازاریابی سنجیده می‌شود. شاید بتوان گفت که یکی از ضعف‌های بازاریابی ویروسی، ارزیابی و تعیین دقیق نتایج آن است. درست است که می‌توان بازخورد فعالیت‌های ویروسی را بر اساس تعداد بازدید، کلیک و یا تعداد به اشتراک‌گذاری در شبکه‌های اجتماعی همچون فیسبوک یا تویتر تحلیل کرد و دقیقاً فهمید که چقدر در پخش پیام خود موفق بوده‌اید، اما تعیین اینکه بازاریابی ویروسی در نهایت چقدر باعث افزایش فروش شده است، چندان کار ساده‌ای نیست.

نتیجه گیری

در پایان می‌خواهم چکیده‌ای از تمام نکاتی را که در موفقیت بازاریابی ویروسی اهمیت بالایی دارند و در مقاله بطور پراکنده به آن‌ها اشاره کردیم را به همراه شما مرور کنم. یا شاید بهتر است بگویم که می‌خواهم نسخۀ بازاریابی ویروسی شما را بپیچم!

مهم ترین نکات بازاریابی ویروسی

خلاصه مقاله بازاریابی ویروسی

خب، امیدوارم از خواندن مقاله بازاریابی ویروسی خسته نشده باشید و از آنچه گفته شد، لذت برده باشید. من از همین الان، منتظر نظرات و دیدگاه‌های شما در رابطه با این مقاله هستم. یادتان نرود که نظرات شما است که انگیزه را برای ادامه مسیر و مقاله‌های بعدی، در ما ایجاد می‌کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۷ ، ۰۳:۱۲
سینا غلامی