marketersina

در این وبلاگ شرح مختصری در مورد بازاریابی ارائه خواهد شد، به امید آنکه از مطالب بهره مند شوید.

marketersina

در این وبلاگ شرح مختصری در مورد بازاریابی ارائه خواهد شد، به امید آنکه از مطالب بهره مند شوید.

۴۸ مطلب در آبان ۱۳۹۷ ثبت شده است

بازاریابی چریکی چیست؟ یک روش خلاقانه و به صرفه تبلیغات!

بگذارید قبل از اینکه به سراغ تعریف بازاریابی چریکی (یا همان بازاریابی پارتیزانی) برویم، یک داستان را برای شما روایت کنیم:

سرقت تلفن همراه یکی از مشکلات اصلی در رومانیا است. در حقیقت، آمار نشان می‌دهد که هر دو دقیقه، یک گوشی موبایل در این کشور دزدیده می‌شود. البته، مردم این کشور می‌توانند گوشی‌های خود را در مقابل سرقت بیمه کنند، اما بسیاری فکر می‌کنند که نیازی به این کار ندارند. برای حل این مساله، یکی از این شرکت‌های بیمه به نام وودافون، کیف‌قاپ‌هایی را استخدام کرد تا اهمیّت بیمه شدن گوشی را جدی‌تر به مردم نشان دهد - البته نه با دزدیدن گوشی آنها، بلکه با انداختن تراکت‌هایی در کیف و جیبشان که روی آنها نوشته بود "دزدیدن گوشی شما ساده است. تلفن خود را در وودافون بیمه کنید."

هر چند این، یک تاکنیک غیر متعارف تبلیغاتی بود، اما مطمئناً توانست توجه مخاطبان خود را بدست آورد و شرکت وودافون را شناخته‌تر کند. چرا؟ چون مخاطبان از این روش تبلیغاتی وودافون غافلگیر می‌شدند و احتمال اینکه گوشی خود را بیمه کنند افزایش می‌یافت. به علاوه، به احتمال زیاد این داستان را برای دوستان خود نقل می‌کردند. این اساس بازاریابی چریکی است. استراتژی‌هایی که از مدل‌های سنتی بازاریابی پیروی نمی‌کنند و مخاطبان را به روش‌های غیر عادی‌تر تحت تاثیر قرار می‌دهند.

نمونه بازاریابی چریکی

بازاریابی پارتیزانی چیست؟

بازاریابی پارتیزانی یا بازاریابی چریکی که در انگلیسی به نام گوریلا مارکتینگ (Guerrilla Marketing) شناخته می‌شود، یک استراتژی تبلیغاتی نامتعارف است که سعی می‌کند با حداقل هزینه مالی، بیشترین بازخورد را داشته باشد. اما چقدر کم هزینه؟ خب، آنقدری کم هزینه که در ادبیاتِ مدیریت بازاریابی، از بازاریابی چریکی به عنوان بازاریابی بدون هزینه (مالی) نیز نام برده می‌شود. چرا؟ چون از شما دعوت می‌کند که وقت، انرژی و (به خصوص) تخیل خود را صرف تبلیغات کنید و فقط با پول به دنبال جذب مخاطب نباشید.

اساس بازاریابی چریکی، همانگونه که از نام آن پیداست، مشابه تاکتیک جنگ چریکی (یا گوریلا وارفر) است. همان گونه که حتماً می‌دانید، سربازها در جنگ‌های چریکی یا نامنظم، از حرکات غیرقابلپیشبینی و غافلگیرکننده برای شکست دشمن استفاده می‌کنند. برای مثال، در مسیر حرکت نیروهای دشمن، کمین می‌نشینند یا در نیمه‌شب، به اردوگاه دشمن شبیخون می‌زنند.

بازاریابی پارتیزانی برای اولین بار در سال 1984 و با یک کتاب ساده به قلم لِویسون به جهان معرفی شد. اما در حال حاضر بیش از 35 کتاب، یک اتحادیه، یک سایت غنی با خبرنامه، فایل‌های صوتی تصویری بسیار، سازمانی مشاوره‌ای، ستون‌هایی در روزنامه‌های بین المللی، مجلات، اینترنت و همایش‌ها و سمینارهای مختلف در بسیاری از کشورها در مورد این روش بازاریابی و نمونه‌های مختلف آن وجود دارد و البته همچنان منابع آن با سرعت بالایی در حال رشد و گسترش است.

جی کانرد لویسون، پدر بازاریابی چریکی، این استراتژی را اینگونه توصیف می‌کند:

تعریف بازاریابی از نگاه پدر بازاریابی چریکی

روحیه و ماهیّت بازاریابی چریکی همواره یک چیز است: دستیابی به هدفهای متعارف مانند سود و جلب رضایت مخاطب، با استفاده از روش‌های غیر متعارف و با سرمایه‌گذاری بر روی انرژی، به جای پول.

چرا بازاریابی چریکی تا این حد موفق بوده است؟

حال شاید بپرسید که چرا بازاریابی چریکی تا این حد مورد توجه کسب و کارهای کوچک (و البته بزرگ) قرار گرفته است. دلایل بسیاری می‌توان برای محبوبیت این روش بازاریابی پیدا کرد.

همانطور که دیدیم، بازاریابی چریکی به راحتی قابل پیاده‌سازی بوده و هزینه مالی آن بسیار پایین است. با اینحال، می‌تواند یک تاثیر قابل توجه در مخاطب داشته باشد و برند را به شکلی جذاب و خلاقانه به مشتری معرفی نماید. دقیقاً به خاطر همین ویژگی‌ها بوده که این روش بازاریابی، تا به امروز، توانسته موفقیت‌های بسیاری را برای کسب و کارهای کوچک در جای جای دنیا به همراه داشته باشد.

البته شکی نیست که شرایط فعلی اقتصاد جهانی نیز در محبوبیت بازاریابی چریکی نقشی موثر داشته است. هزینه‌های تکنولوژی روز به روز کاسته می‌شود و محبوبیت آن، روز به روز، افزوده. دولت‌ها نیز در حال ارائه تسهیلات بیشتر به کسب و کارهای کوچک هستند تا فرصت رشد آنها را فراهم کنند و از آن طرف، قوانین بیشتری برای کسب و کارهای بزرگ وضع می‌کنند. نکته آخر اینکه آگاهی مردم در حال رشد است و دیگر کمتر از قبل گول نام برندها را می‌خورند. نتیجه تمام این موارد آن بوده که فرصت بی‌سابقه‌ای برای ترقی کسب و کارهای کوچک به وجود آید و شاهد افزایش تصاعدی تعداد آنها باشیم.

اصول بازاریابی چریکی

منبع تصویر Thinkrasta

البته نباید فقط قسمت خوب ماجرا را ببینیم. درست است که کسب و کارهای کوچک در سال‌های اخیر بیشتر شده‌اند، اما بسیاری از همین کسب و کارهای کوچک، به دلیل عدم بازاریابی درست بود، با شکست روبرو شده‌اند. در چنین شرایطی، بازاریابی چریکی همچون یک فرشته نجات برای کسب و کارهای کوچک بوده و به عنوان یک روش قابل فهم و ساده، توانسته یک فرصت رقابتی عالی را در اختیار این تجارت‌ها قرار دهد. راهکار کم هزینۀ آنها، در دنیایی پر هزینه و یک روش بازاریابی ساده، در دنیایی پیچیده و سردرگم.

تاریخچه بازاریابی پارتیزانی

پیشینۀ بازاریابی را می‌توان تا چهار هزار سال قبل از میلاد مسیح تعقیب کرد. یعنی زمانی که اولین مصری‌‌ها از پاپیروس برای نوشتن پیام‌های تبلیغاتی و پوستر‌های دیواری استفاده کردند. در حقیقت، چیزی که ما به عنوان تبلیغات سنتی می‌شناسیم، به تدریج و طی قرن‌ها کامل‌ شده است. با اینحال، زمان شکفتن آن به اوایل قرن نوزده میلادی بر‌میگردد.

تمام آنچه باید در رابطه با بازاریابی ویروسی بدانید!حتما بخوانید: تمام آنچه باید در رابطه با بازاریابی ویروسی بدانید!

در آن سال‌ها، هدف اصلی تبلیغات به تدریج از درگیر کردن مخاطب و سرگرم کردن او، به سمت ارائه اطلاعات در مورد محصول و خدمات یک شرکت حرکت می‌کرد. این موضوع آنقدر جدی شده بود که در دهه شصت، کمپین‌های تبلیغاتی صرفاً بر تبلیغات سنگین رادیویی، چاپی و تلویزیونی تمرکز کرده بودند و آژانس‌های تبلیغاتی سنتی صرفاً قصد داشتند مشتریان را مجاب به خرید کنند. و طبیعتا... مردم از این وضع خسته شده بودند. زمان تغییر فرا رسیده بود.

guerrilla-marketing-book-novin

در 1984، بازاریابی به نام جی کانرد لویسون، عبارت "بازاریابی چریکی" را در کتابی با همین عنوان معرفی کرد. لویسون در این کتاب، روش‌های جالبی برای مقابله با روش‌های سنتی بازاریابی را ارائه داد که بر آنها نام بازاریابی چریکی را گذاشته بود. او هدف اصلی بازاریابی چریکی را، پیاده‌سازی تبلیغات نامتعارف با کمترین بودجه ممکن و کسب اطمینان از دریافت بیشترین بازخورد ممکن تعریف کرد. از نظر لویسون، کمپین‌های تبلیغاتی باید شوکه کننده، منحصر به فرد، زیرکانه و حتی گستاخانه باشند.

این روش، در جهان پر خرج بازاریابی سنتی، راهکاری عالی برای بقا به کسب و کارهای کوچک ارائه می‌داد. در نتیجه، بسیاری از این تجارت‌ها به تدریح به این روش روی آوردند و در نتیجه، تفکر و نگاهی کاملاً جدید نسبت به بازاریابی پیدا کردند.

بازاریابی پارتیزانی به درد چه کسب و کار هایی می خورد؟

همانطور که دیدیم، هدف اصلی بازاریابی پارتیزانی آن کسب و کارهای کوچکی بودند که به دنبال روش‌های ساده و کم خرج برای جذب مخاطب هستند. اما این نوع از بازاریابی لزوماً منحصر به تجارت‌های کوچک نیست و تا به حال، بسیاری از برندهای تجاری بزرگ نیز با موفقیّت از آن استفاده کرده‌اند.

در ادامه به بررسی روش‌های بکارگیری این نوع بازاریابی هم برای کسب و کارهای کوچک، و هم بزرگ خواهیم پرداخت.

کسب و کارهای کوچک چگونه از بازاریابی چریکی استفاده میکنند

بازاریابی پارتیزانی شاید انتخاب درستی برای تجارت کوچک شما باشد. می‌پرسید چرا؟ وقتی که این روش بازاریابی به درستی پیاده شود معمولا با هزینه کم و دسترسی بالا به مخاطبان موردنظر همراه است. این روش همچنین راهی مناسب برای متفاوت جلوه دادن شرکت شما در میان رقباست چرا که شما به عنوان شرکتی خلاق و متفاوت در ذهن مخاطبان خود جای می‌گیرید و این به اعتبار تجاری شما کمک بسزایی می‌کند.  متخصصان بازاریابی در رابطه با بازاریابی پارتیزانی خوب می‌گویند:

یکی از نمونههای معروف بازاریابی چریکی در کسب و کارهای کوچک پروژه ویچ بلایر (The Witch Blair Project) می‌باشد که توسط چند فارغ ‌التحصیل فیلم سازی از دانشگاه فلوریدا با بودجه‌ای کم و یک دوربین انجام شد.

"این سه نفر گم شده اند" - تبلیغات کاملاً جدی فیلم ویچ بلیر

"این سه نفر گم شده اند" - تبلیغات کاملاً جدی فیلم ویچ بلیر

آنها وب‌سایتی را طراحی کردند و در آن این شعار را نوشتند:

در اکتبر سال 1994، سه دانشجوی فیلم سازی که برای ساختن یک فیلم مستند به جنگل‌های حوالی مری‌لند آمریکا رفته بودند ناپدید شدند. یک سال بعد، دوربین آنها پیدا شد.

پیش نمایشی که در شبکه براوو پخش شد توجه همه را به خود جلب کرد. تهیه کننده این برنامه از سازندگان این فیلم درخواست کرد که وب‌سایت جدیدی برای این فیلم طراحی کنند زیرا که تمرکز بازدید کنندگان سایت براوو از صفحه این فیلم باعث شده بود که برنامه‌های دیگر این شبکه کم تر به چشم بیایند.

کسب و کارهای بزرگ چگونه از بازاریابی چریکی استفاده میکنند

بازاریابی پارتیزانی اصالتا ایده‌ای بود که به کمک کسب و کارهای کوچک آمد اما این کسب و کارهای بزرگ را از استفاده کردن از این ایده باز نداشت. شرکت‌های تجاری مختلف از بازاریابی چریکی به عنوان مکمل کمپین‌های تبلیغاتی خود استفاده می‌کنند. برخی از بازاریاب‌ها اعتقاد دارند که وقتی برند‌های معروف از بازاریابی چریکی استفاده می‌کنند، استراتژی آنها در حقیقت چریکی نیست چراکه این شرکت‌ها از بودجه بالایی برخوردارند و همچنان در زمان انجام بازاریابی شرکت آنها معروف است.

استفاده از بازایابی چریکی برای کسب و کارهای بزرگ دارای ریسک زیادیست. در مواردی تبلیغات چریکی آنها می‌تواند شکست بخورد و به یک کابوس برای روابط عمومی این شرکت‌ها تبدیل شود. تجارت‌های کوچک‌تر می‌توانند با خیال راحتتر به بازاریابی پارتیزانی بپردازند چرا که مردم زودتر شکست تبلیغاتی آنها را فراموش می‌کنند.کمپین بازاریابی چریکی ناموفق

یک نمونه ناموفق از بازاریابی پارتیزانی به فیلم Aqua Teen Hunger Force  از شبکه Cartoon Network  برمی‌گردد که به یک وحشت درون شهری منجر شد. شرکت بازاریابی چریکی مربوط به این پروژه پلاکاردهای LED یکی از کاراکترهای این این فیلم را در سطح شهر به طور پراکنده نصب کردند. این پلاکاردها در روز خاموش ماندند و در شب روشن شدند به خاطر شباهت این پلاکاردها به بمب مردم در سطح شهر وحشت کردند.

بازاریابی تلفنی چیست و چگونه در آن موفق شویم؟حتما بخوانید: بازاریابی تلفنی چیست و چگونه در آن موفق شویم؟

این برنامه نفدهای موافق و مخالف زیادی را از متخصصان بازاریابی دریافت کرد و شرکت سازنده و شرکت بازاریاب این پروژه مجبور به پرداخت دو میلیون دولار جریمه شدند.

guerrilla-marketing-failure-novin

یک پلیس در حال خنثی کردن پلاکارد تبلیغات چریکی فیلم "آکوا تین"

یک نمونه موفق بازاریابی چریکی مربوط می‌شود به شرکت کوکا کولا. این شرکت به کمک شرکت بازاریاب Definition 6 فیلم تبلیغاتی "ماشین خوشحالی" را طراحی کرد. در این ویدیو از یک دستگاه خرید اتوماتیک کوکا کولا که برای مشتریان خود بیشتر از یک نوشیدنی خنک می‌انداخت گرفته شده است. این کلیپ در دانشگاه سن جان در محله کویین نیویورک توسط پنج دوربین مخفی ضبط شده است.

این ویدیو به شکل ویروسی پخش شد و بیش از چهار و نیم میلیون نفر این کلیپ را در یوتیوب مشاهده کردند. این فیلم بیشترین نفوذ را در برزیل، مکزیک، ژاپن، و روسیه داشت.

تبلیغات چریکی و تاثیر آن در بازاریابی دیجیتال

اصول تبلیغات چریکی را می‌توان در بازاریابی اینترنتی نیز پیاده‌سازی کرد. ما می‌توانیم با یک هزینه کم، راهکارهایی پیدا کنیم که مخاطبان خود را غافلگیر کنیم و نام خود را در ذهن آنها حک کنیم. البته، برای این منظور بهتر است که شناخت درستی از فضای اینترنت پیدا کنیم و دقیقاً با ویژگی‌ها، مزایا و معایب بازاریابی آنلاین آشنا باشیم. که این خود یک بحث کاملاً مفصل است و به پست جداگانه خود نیاز دارید. سعی می‌کنیم در آینده به سراغ این مبحث نیز برویم.

سخن آخر

درست است که بازاریابی چریکی در اکثر مواقع به کمک کسب و کارهای کوچک آمده است اما کسب و کارهای بزرگ نیز از این استراتژی بازاریابی استفاده کرده اند، اما اگر تصمیم به استفاده از این شیوه بازاریابی را دارید یک چیز را فراموش نکنید،  اگر تمایل به ریسک پذیری ندارید بازاریابی چریکی برای شرکت شما مناسب نیست. از طرف دیگر با کمی خلاقیت می توانید با کمترین هزینه یک کمپین تبلیغاتی متمایز داشته باشید.

حتماً نظرات خود را در مورد بازاریابی چریکی و میزان تاثیرگذاری آن را از طریق بخش نظرات با ما در میان بگذارید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۷ ، ۰۳:۰۱
سینا غلامی


نکته ای که در طراحی محصول باید درباره افراد بدانید.

چه چیزمشترکی موجب موفقیت Instagram، Pinterest، Airbnb، Behance، Posterous، Flickr، Etsy شده است؟خوب، آنها همگی طراحی محصول موفقی داشته اند. شیوه تفکر آنها در طراحی محصولشان شرکت های نوپای آنها را تبدیل به شرکت هایی برتر با درآمد میلیون دلاری کرده است.

اما یک دقیقه صبر کنید، موفقیت بزرگ آن‌ها واقعا به طراحی نسبت‌داده شده‌است ؟ 

آیا واقعا طراحی محصول آن چیزی است که مشتریان را جذب می کند  و مشکلات آن‌ها را حل می‌کند؟

100 نکته ای که  هر طراح باید در طراحی محصول  درباره افراد بداند. در این کتاب به تفضیل درباره این موضوع بحث شده است.

و سعی شده است  پاسخ این پرسش ها را ( برگرفته از این کتاب ) در ادامه بیابید.

 

مردم برای درک دنیا از بینش اصلی و فرعی استفاده میکنند. این بینش در گذشته دور انسان است.

  •  بینش اصلی:

    نگاه کردن مستقیم و بیرون کشیدن جزئیات و تمرکز بر بخش های خاص.

    چشم و مغز همیشه باهم همکاری می کنند تا از الگوها استفاده کنند.

♦  الگوها

الگو های چهارتایی، کره یا مستطیل کمک به درک و به خاطر سپاری می کند.

♦  خورد و ساده کردن

برای یه محصول خوب اطلاعات را خورد و ساده کنید.

همانطور که در قبل هم گفته شد:

برای ارائه محصول مراقب باشید در یک لحظه بیش از حد اطلاعات ندهید.

 

  •   بینش فرعی:

تمرکز بر روی تمام چیزهای اطراف سوژه. حرکات و رنگها که مستقیم نگاه نمی کنیم ولی بازهم دیده می شوند.

پژوهشگران کشف کرده اند که در ذهن بیشتر از بینش فرعی استفاده می شود. به همین دلیل تبلیغات در گوشه های صفحه قرار می گیرد.

حتما برای شما هم بارها پیش آمده، هنگامی که شما شروع به خواندن مقاله ای در وب سایت می کنید تبلیغات در قسمتی در حال چشمک زدن است.نادیده گرفتن این تبلیغات و تمرکز بر مقاله بسیار سخت است.

 

  • انشای تدریجی

ارائه اطلاعات را تا جای ممکن به صورت فرایندی ساده در آورید.

استفاده از این روش در یک سایت می تواند با استفاده از لیست کردن گروههای مختلف باشد. با کلیک کاردن بر روی عنوان ها می توان به اطلاعات بیشتر دسترسی داشت.

با در نظر گرفتن فراموشی، اطلاعات مهم را حتما به گونه ای ارائه دهید که بتوان به راحتی به اطلاعات دسترسی داشت.

سعی کنید اطلاعات را ساماندهی شده و با تیتر و عناوین فرعی ارائه دهید.

  • داستان

بهترین روش برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و راهی موثر برای جلب توجه مخاطب داستان است.

 

دلایل تاثیر گذاری داستان روایتی زمان دار است که انگیزه توجه را بالا می برد.

 

ساختار سه پرده ای داستان

     ♦  توضیح شخصیت ها و موقعیت ها

     ♦  موانع راه شخصیت و راه حل ها

     ♦  اوج داستان و نتیجه

هنگام طراحی محصول به تعامل با مخاطب هم فکر کنید. مطمئن شوید که قوانین تعامل اجتماعی را رعایت می کنید.

  • پرش ذهن

ذهن افراد پرش دارد ولی می توانید با طراحی تان آنها را به تمرکز تشویق کنید.

توجه داشته باشید در طراحی صفحه نخست سایت از بخش های طولانی متنی استفاده نکنید.

همانطور که قبلا هم گفته شد بهتر است که اطلاعات را به کمک تصویر، ویدئو و انواع رسانه دیگر و بازی با غالب متن ها ارائه دهید.

 

  • تمرکز جاری

تمرکز جاری نقطه مقابل پرش ذهن است. حتما برای شما هم پیش آمده است که هنگام تمرکز بر روی چیزی، زمان را هم درک نکرده اید.در این حالت دائما به سوی هدفی دائمی و شدنی در حرکت هستید.افکار و اهداف دیگر حواستان را پرت نمی کنند.در ضمن اینکه حالتی بسیار خوشایند است. فرد نیز دوست دارد تا این تجربه را بارها و بارها تجربه کند.

 

برای رسیدن به تمرکز جاری باید حواس پرتی ها را به حداقل رساند. در ادامه چگونگی آن را خواهید آموخت.

مردم از چشم انداز رسیدن به هدف انگیزه می گیرند. و تولید دوپامین می کند.اکثر مردم با دیدن نوتیفیکیشن اینستاگرام یا ایملشان هیجان زده می شوند.

برای ایجاد این تمرکز جاری در هنگام تجربه محصولتان، دائما به مخاطب بازخورد بدهید.

ارسال پیامهایی که افراد را از عملکردشان آگاه می کند از این دست هستند.این روشی است که شبکه های اجتماعی برای تحریک به ماندن در این شبکه ها، از آن بهره می گیرند. دسترسی ساده به لذت های آنی شبکه های اجتماعی را اینقدر اعتیادآور کرده است.

 

  • دانستن نزدیک بودن هدف نهایی

سرازیری هدف موضوعی است که ایجاد انگیزه می کند. در تیررس بودن هدف باعث انگیزه بیشتر می شود. حتی اگر همه ی آن یک توهم باشد.

فرض کنید که دو کارت است که یکی دوتا مهر خورده داشته باشد و دیگری هیچی . با هربار خرید یک قهوه مهری در کارت زده می شود. بعد از ده خرید یک قهوه مجانی خواهید داشت.انگیزه افرادی که کارت با دومهر خورده شده در ابتدا داشتن بسیار بیشتر بود.

 

  • احساس کنترل در انتخاب

مردم تصور می کنند که روی انتخاب هایشان کنترل دارند در حالیکه بیشتر تصمیمات ناخودآگاه است. داشتن تعدد در انتخاب کار را سخت می کند. از نگاهی دیگر برای برخی، انتخاب های بیشتر مساوی با کنترل بیشتر است.

در هنگام طراحی خود هر دوزاویه را در نظر داشته باشید.

بهترین راه آن است که توهم انتخاب های فراوان را ایجاد کنید به این شکل احساس می کنند که باید تصمیم بگیرند ولی خروجی نهایی یکسان باقی می ماند.

بیایید با این مثال آن را روشن تر کنیم:

فرض کنید در یک رستوران می توان چندین دسر برای انتخاب داد ویا اینکه فقط بستنی با جزئیات متفاوت.بستنی وانیلی یا بستنی گردویی و….در هر ضورت فرد بستنی را انتخاب می کند.

پس:

هنگام طراحی محصول طرز کار ذهن افراد از جهت بینش، تصمیم های ناخودآگاه  و مکانیک های ذهن را مد نظر داشته باشید.

 

  • توصیه های عملی

♦  در طراحی از عوامل غیر قابل پیش بینی بهره بگیرید. این امر منجر به تولید دوپامین می شود. این همان نکته است که توییتر را اینقدر هیجان انگیز و اعتیادآور کرده است.

♦ راهی دیگر محرک های صوتی است.این امر نیز فرد را به بازگشت مجدد تشویق می کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۷ ، ۰۲:۵۹
سینا غلامی


1- بیشتر از فهرست هایی با عنوان “همین حالا خرید کنید” استفاده کنید

جشنواره فروش به مناسبت تعطیلات بهترین زمان برای خریدهای هیجانی و یکباره است.
استفاده بیشتر از روش معرفی محصولات برای جشنواره فروش با شیوه قیمت ثابت و بدون
استفاده از شیوه حراج یا مزایده به شما در برابر مشتریان عجول و هیجانی یک مزیت قابل توجه
می دهد، چرا که آنها دیگر نیازی به تمام شدن مهلت حراج و … ندارند.

2- حمل رایگان محصولات خریداری شده را مد نظر قرار دهید

پیشنهاد حمل رایگان به خریداران آنلاین کشش و انگیزه بیشتری برای خرید محصول شما را
می‌دهد. چه کسی از یک امتیاز رایگان خوشش نمی آید؟ همراه شدن تخفیف با حمل رایگان
محصول یک روش فوق العاده قوی برای افزایش فروش در جشنواره فروش شما در تعطیلات
است.

همچنین می توانید در صورت عدم ارائه گزینه حمل رایگان، از گزینه حمل کلیه محصولات خریداری
شده توسط خریدار در یک بسته استفاده کنید که هم موجب صرفه جویی در زمان و هزینه خریدار
شما می شود و وی را ترغیب به خرید بیشتر می کند.

3- به فرایند پرداخت مشتریان سرعت بدهید

در جشنواره فروش خود فراموش نکنید که حتما از چند روش پرداخت مختلف برای مشتری
استفاده کنید، درگاه های مختلف پرداخت، قبول کارت های اعتباری و نقدی مختلف و بطور کل
هر روش پرداخت در دسترسی که می تواند به علاقه بیشتر مشتری و حس اعتماد وی به
وبسایت شما برای خرید بیشتر منجر شود.

جشنواره فروش

4- در فهرست های ارائه شده از محصولات به مشتریان،
سیاست های حمل و نقل خود را به روشنی برای مشتری توضیح دهید

خریداران آنلاین فقط و فقط خواهان خرید کادو برای عزیزان خود نیستند، بلکه مهمتر از آن اینکه
می خواهند بدانند این کادو در چه زمان به دست عزیزان آنها می رسد. وقتی بتوانید به خریدار
خود در صفحه سبد خرید این اطمینان را بدهید که سیاست های حمل و ارسال محصولات خود را
بطور کامل و شفاف توضیح داده اید، در واقع تصمیم گیری برای خرید که به واقع کار سختی هم
هست، را برای وی آسان کرده اید.

در غیر اینصورت آنها باید زمانی را صرف ارسال ایمیل به شما و پرسش این موضوع از شما بکنند،
تازه اگر ایمیل آنها توسط شما پاسخ داده شود، یا اینکه به خرید محصول یک سایت دیگر بپردازند.

5- به تاریخ های تحویل کالاها توجه خاصی در این ایام داشته باشید

توجه داشته باشید که روند ارسال محموله های پستی در طی تعطیلات یا حتی روزهای نزدیک
به آن ممکن است آهسته شود یا حتی با وقفه هایی همراه باشد. پس برای اجتناب از هرگونه
نارضایتی مشتری بهتر است از آن دسته خدمات ارسال استفاده کنید که تضمینی برای تحویل
بسته در روز و ساعت مشخص داشته باشند یا اینکه خودتان در سیاست ارسالی برای مشتری
امکان تاخیر را در نظر گرفته و به آن اشاره کنید، که انتظاری برای مشتری ایجاد نشود؛ حتی اگر
هزینه های شما را تا حدودی افزایش دهد.

همچنین توصیه می شود این مسئله را بطور اکید به اطلاع خریداران لحظه آخری خود برسانید و
یادآوری کنید که به منظور ارسال به موقع محصول خریداری شده به دست آنها ممکن است
هزینه هایی اضافی به آنها تحمیل شود.

6- قالب صفحات مورد استفاده خود را بروزرسانی کنید تا حال و هوای خاص این ایام را داشته باشد

وقتی به فکر اتخاذ سیاست هایی برای افزایش فروش خود در جشنواره فروش می افتید،
فراموش نکنید که هر عامل کوچک و بی اهمیتی می تواند منجر به افزایش فروش شما شود. هر
چند که تغییر قالب صفحات شاید به خودی خود موجب فروش برای شما نشود، اما موجب
می‌شود تا آنها حس و حال تعطیلات را زودتر از واقعیت آن تجربه کنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۷ ، ۰۲:۵۶
سینا غلامی

نت فلیکس یک نمونه قوی استراتژی محتوا را دنبال می کند. بازاریابان می‌توانند استراتژی نت فلیکس در بازاریابی محتوا را به منظور بهبود تاثیر محتوا برسی کنند. این یک نمونه عالی از بازاریابی محتوا است که از محصول، داده‌ها و رسانه‌های اجتماعی استفاده می‌کند.

به یاد داشته باشید که:

کیفیت همیشه برنده می‌شود. و اینکه مخاطبین شما نیمی از سلاح جنگ هستند.

3 مورد که هر بازاریاب می‌تواند از نت فلیکس بیاموزد:

♦ تجربه را از طریق محصولات مستقل ایجاد کنید.

 

رویکرد استراتژی نت فیلیکس بسیار خلاقانه است،  محصولات مستقل برای گسترش تجربه ای جدید نمونه ای از این مورد است.

برای مثال، جوراب‌های نت فلیکس در میان دیگر محصولات مصرفی قرار دارند که فرهنگ مخاطبین اختصاصی خود را ایجاد می‌کنند.

محتوا از محدوده یک مقاله یا یک ویدیو متمایز نیست. بسیاری اوقات، بازاریابی محتوا یک محصول مستقل یا یک تجربه مخاطب  است که مخاطب را به خود جذب و درگیر می‌کند.

 

 

♦ بر محتوای اصلی سرمایه‌گذاری کنید.

نت فیلیکس در محتوای اصلی به قدری سرمایه‌گذاری می‌کند که تقریبا خود، ایجاد بازار می کند.

کارآفرینان و بازاریاب ها به طور خاص باید در انواع محتوایی که در جذب مخاطبین به اثبات رسیده‌اند ، سرمایه‌گذاری کنند.

نت فلیکس از داده‌ها برای پیش‌بینی رفتار و در ایجاد یک تجربه بهتر استفاده می‌کند. با الهام‌بخشی از این تحلیل،بازاریابی می کند.

در داخل محصول، Netflix رفتار شما را ردیابی می‌کند؛ چه زمانی شما محتوا را تماشا می‌کنید، زمانی که مکث می‌کنید ، به عقب و یا پیش می روید و چه نوع محتوا در آن روز دیده اید. با استفاده از این اطلاعات برای درک رفتار مصرف‌کننده، می توانند به دو هدف دست بیابند:

  •  محتوای درستی به شما نشان می دهند.محصولی که شما را به مدت طولانی نگه می دارد.
  •  محتوای بازاریابی خود را طوری تنظیم می کند که متناسب با علایق شما باشد.

موفقیت Netflix در برنامه‌نویسی اصلی تصادفی نیست. داده‌های آن تاثیر زیادی بر بازاریابی محتوای آن دارند، تکنیکی است که همه ما باید تقلید کنیم.

مطالعات ثابت می‌کنند که محتوای شخصی سازی یک نرخ تبدیل۶ x را ارایه می‌دهد. نت فلیکس یک نمونه عالی از یک داستان موفقیت است. نت فلیکس یک شرکت نوآورانه در صدر بازی خود است و چیزی برای آموزش همه بازاریاب‌ها دارد.

 

♦ به ویروسی شدن کمک کنید که به اشتراک گذاشته شود. 

صحبت زیادی در مورد ” شیوع ویروس ” وجود دارد. نت فلیکس به استفاده از ویروس مهارت دارد، و از تولید تا اشتراک گذاری و داشتن یک صدا، ثابت و صادقانه است.

نت فلیکس به منظور فراهم کردن مطالبی که به خوبی با رسانه‌های اجتماعی ارتباط دارد ، شناخته می‌شود و به درج خود در مکالمات روزمره کمک می‌کند. این نوع محتوا این امکان را می‌دهد که در فیس بوک و توییتر به اشتراک گذاشته شود. در مقایسه با نمایش‌های جدید در تلویزیون کابلی ، نت فلیکس ۳۰ درصد بیشتر به توییتر اشاره می‌کند.

 

 

طبق تحقیقی که توسط مورگان استنلی شرکت بانکداری سرمایه‌گذاری منتشر شد ، ۳۹ درصد از مصرف کنندگان آمریکایی گفتند که نت فلیکس بهترین برنامه‌ریزی اصلی را در مقایسه با سایر خدمات اشتراک – ویدیو ارائه می‌دهد. HBO با ۱۴ ٪، Video در ۴ ٪، هولو ۴ ٪، شبکه شوتایم با ۳ ٪، Starz در ۲ ٪ و Cinemax در ۱ ٪ نشان می‌دهد.

طبق این گزارش، موفقیت Netflix نتیجه سرمایه‌گذاری اساسی آن در محتوای اصلی است. این شرکت در حال حاضر در مسیر انتشار ۸۶ فیلم اصلی در سال ۲۰۱۸می باشد،که ۶۱ فیلم در سال گذشته بوده است.

این مساله نشان می‌دهد که استراتژی چگونه به موفقیت کلی شرکت‌ کمک کرده ‌است. تا ۲۵ می سال ۲۰۱۸، قیمت سهام این شرکت به اوج خود رسید در حالی که سرمایه بازار آن به ۱۵۲.۷ میلیارد دلار رسید که کمی جلوتر از دیزنی به ۱۵۲.۳ میلیارد دلار است.

با اینکه این نشانه موفقیت بیشتری برای نت فلیکس است، صنایع دیگر مانند موسیقی نیز باید توجه خود را به این رویکرد معطوف کنند.

به ما بگویید که چگونه شرکت شما از شخصی سازی و بازاریابی محتوی استفاده می کند و چه تفاوتی در کسب‌وکار شما ایجاد کرده است؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۷ ، ۰۲:۵۳
سینا غلامی

دلیل که شما به برنامه بازاریابی نیاز دارید.
بدیهی است در محیط فروش رقابتی امروز، برای رشد کسب‌وکار، می بایست متمایز بود. در زیر 8 دلیل بیان شده است که چرا یک برنامه بازاریابی کمک می کند تا  این تمایز را ایجاد کند:

 

 

1. برنامه بازاریابی به شما کمک می‌کند که کسب‌وکار و بازار خود را به طور کامل تحلیل کنید.

یک برنامه بازاریابی به شما کمک می‌کند تا:

  • مخاطب هدف خود را تعریف کنید
  • رقبای خود آشنا شوید.
  •  تمام عواملی ( اجتماعی و سیاسی و غیره) که ممکن است بر توانایی شما در بازارتاثیر بگذارند ، توجه کنید.این به شما کمک می‌کند که بفهمید چه چیزی باعث می‌شود شرکت شما منحصر به فرد شود.زمانی که می‌دانید رقبای شما چه کسانی هستند، زمان آن رسیده که تصمیم بگیرید چطور کسب‌وکار خود را پیش ببرید.

چه چیزی شما را از رقبایتان جدا می‌کند؟

2. یک برنامه بازاریابی تصمیم‌گیری شفاف را ممکن می‌سازد.

با آگاهی از کسب و کارتان و بازار خود در ذهنتان، اکنون می‌توانید سوالات مهم بازاریابی را ارزیابی کنید. چه کانال‌ها و تاکتیک‌های بازاریابی خوب کار می‌کنند ؟ آیا محصولات شما نیازهای مشتریان شما را برآورده می‌کنند ، و آیا قیمت شما برای بازار شما متناسب است؟ این سوالات را از هم از نظر اهداف و هم بودجه در نظر بگیرید تا ابعاد کامل تری برایتان روشن شود.
بدین ترتیب اهداف بازاریابی شما با اهداف و استراتژی‌های کسب‌وکار شما همخوانی می یابند.
یک برنامه بازاریابی خوب باید برای کمک به دستیابی به اهداف کسب‌وکار کلی و موفقیت کسب‌وکار شما طراحی شود.

 

3. برنامه بازاریابی کسب و کارشما را تحت کنترل دارد.

یک برنامه بازاریابی به عملیات روزانه شرکت کمک خواهد کرد. این به شما این امکان را می‌دهد که منابع، تیم و عملکرد کلی شرکت خود را زیر نظر داشته باشید، همچنین موجب انگیزه و مانع از ایجاد ترس می‌شود.

 

4. برنامه بازاریابی ایده‌های متناسب با مفاهیم بازاریابی ایجاد می‌کند.

پیش بردن یک کسب‌وکار سخت است یک برنامه بازاریابی، اصول را برای تبدیل ایده‌ها به یک واقعیت فراهم می‌کند. همچنین به جلوگیری از اتلاف وقت کمک می‌کند و به شما این امکان را می‌دهد که همچنان بر روی کسب‌وکار خود تمرکز کنید.

 

5. این کار به ایجاد وظایف و زمانبندی کمک می‌کند.

فعالیت‌های بازاریابی مدرن بسیار متفاوت هستند و به خلاقیت و جسارت نیاز دارند. کسانی که مسئول اجرای چنین فعالیت‌هایی هستند ممکن است کاملا در نگاه اول گرفتار شوند. یک برنامه بازاریابی به شما کمک می‌کند تا تکالیف را به یک راهنمای گام‌به‌گام برای رسیدن به آن‌ها در زمان دلخواه خود تبدیل کنید.

 

6. در به موفقیت رسیدن راههای تامین مالی کمک خواهد کرد.

اگر به دنبال سرمایه گذاران باشید، یک برنامه بازاریابی برای نشان دادن به آن‌ها یک سند ضروری است. ارائه یک برنامه بازاریابی با جزئیات به حامیان مالی بالقوه، آن‌ها را به توانایی شما برای رسیدن به اهداف شرکت مطمئن تر خواهد کرد.

 

7. همه کارکنان اتفاقات درون شرکت را درک خواهند کرد.

مهم است که تمام کارمندان از چرخه فعالیت‌های بازاریابی مطلع باشند تا بتوانند بر عملیات کسب‌وکار تاثیر بگذارند. همچنین اعضای تیم شما اگر با کسی که به یک سرویس و یا محصول خوب از نوع سرویس و یا محصول شما نیاز دارد روبرو می‌شوند ، می‌توانند بهترین حامیان شما باشند، واین حمایت ازتبلیغ کردن شرکتی که برای آن کار می‌کنند مفیدتر و کارآمدتر است!

 

8. یک برنامه بازاریابی شما را متمرکز نگه می‌دارد.

امروزه با انبوهی از ابزارها، تاکتیک‌ها و تکنولوژی‌های موجود مواجهیم ، یک برنامه بازاریابی عوامل حواس‌پرتی را از بین می‌برد و شما را بر مسائل مربوط به کسب‌وکار خود متمرکز می‌کند. همچنین کار کردن در جهت اهداف را آسان‌تر می‌سازد و در پایان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۷ ، ۰۲:۵۱
سینا غلامی

کارشناس بین المللی بازاریابی، دیوید ب. وُلف، در ابتدا کار و فعالیت خودش را به عنوان یک معمار یا متخصص ساختن مناظر طبیعی نما آغاز کرد.

از جمله کارهای بزرگ وی می توان به طراحی شهر بازی و پارک های عمومی و خصوصی بسیار زیاد در ویرجینیای شمالی، واشنگتن و مریلند اشاره کرد.

یکی از پارک هایی که وی در روستای مونتگومری واقع در گیتسربرس در طی دهه 1970 طراحی و ساخته بود،

در واقع دائما مورد دست درازی و خرابکاری خرابکاران قرار می گرفت.

پس از مشورت با بزرگان روستا، او به یک نتیجه ساده و مقرون به صرفه دست پیدا کرد که در واقع موثر هم واقع شد: در این روش یک تابلو در دو انتهای پارک نصب شد که بر روی آن نوشته شده بود که این پارک یک پارک خصوصی متعلق اهالی روستای مجاور است.

وُلف اعتقاد داشت که با ایجاد یک حس مالکیت (عضویت منحصر به فرد از طریق تبدیل شدن به یک صاحب خانه)، ساکنان نه تنها بهتر و مسئولانه تر از پارک خود نگهداری می کنند،

بلکه همواره مراقب رفتار خرابکاران هم بودند. او ثابت کرد که ایده وی برای این کار، یک ایده خوب و موثر بود و در سالهای بعد هم با اهتمام ویژه به مفهوم ایجاد حس تعلق و وفاداری از طریق انحصار رفته رفته تبدیل به یک بازاریاب و مشاور کسب و کار موفق شد.

تقاضا، موجب فروش می شود

اگر محصولی فروش خوبی نداشته باشد، حتما دلیلی دارد. شاید تقاضای موجود برای آن را بیش از حد تلقی کرده اید، قیمت بالایی برای آن در نظر گرفته اید یا به بازاری اشتباه عرضه کرده اید.

اگر تقاضا برای محصولی از آنچه که تصور کرده اید کمتر بود، شاید بهتر باشد پیش از نادیده گرفتن ایده خودتان بطور مصنوعی برای آن تقاضا ایجاد کنید.

انحصاری بودن عضویت

یکی از روش هایی که برخی از شرکت ها در دنیا برای کسب درآمد از آنن بهره می برند این است که به جای فروش حق عضویت و سپس ارائه تخفیف به اعضاء بر روی محصولات و خدمات، عضویت را برای همه رایگان می کنند،

اما با پیگیری و دنبال کردن علائق مصرف کننده پیش بینی می کنند که مشتری مورد نظر در چه زمانی اقدام به خرید می کند و از این طریق محصولات و کوپن های تخفیف خود را به آنها عرضه می کنند.

در این روش افراد غیر عضو قادر به خرید از محصولات با قیمت های ویژه و خاص یا حتی قیمت های عادی بازار نیستند.

انحصاری بودن می تواند موجب این شود که یک خرید
بصورت یک سرمایه‌گذاری به نظر برسد

کمپین های تبلیغاتی اقلام کلکسیونی مانند سکه و تمبر اغلب با موفقیت بسیار زیادی مواجه می شوند، چرا که اصولا از نقطه نظر مفهوم انحصاری بودن به آنها وارد شده و تعداد اقلام قابل تولید را محدود می کنند.

یعنی وقتی تمام نمونه های تولید شده به فروش برسند، دیگر نمونه جدیدی از آنها تولید نمی شود.

مفهوم “تعداد محدود” موجب می شود تا برخی از مصرف کننده ها باور کنند که آنها نه تنها محصولی را دریافت می کنند که دیگران در آینده قادر به دریافت آن نیستند، بلکه از این طریق قیمت بالای آنها را هم توجیه می کنند،

به این صورت که این قیمت به نوعی یک سرمایه گذاری است.

واقعیت این است تنها منحصر کردن یک قلم محصول به تعدادی محدود به خودی خود موجب افزایش ارزش مادی یا ارزش نگهداری و کلکسیونی آن نمی شود

– بلکه موجب تقاضا برای محصولی می شود که دیگر نمونه ای از آن وجود ندارد.

فقط برای تو!

پیش از آنکه ایده خود را پاره کنید و قراضه فرض کنید، سعی کنید با استفاده از یک رویکرد “برای مدت زمان محدود” به تبلیغ و ترفیع آن بپردازید یا آن را در فضای اینترنت به عنوان یک “پس انداز منحصر به فرد اینترنتی” پیشنهاد دهید.

تعدادی از فروشگاه های آنلاین تعدادی غیر واقعی از محصولات باقیمانده برای خرید را در معرض دید بازدید کننده قرار می دهند و اینگونه عنوان می کنند که تنها تعداد اندکی از این محصول باقی مانده است، تا از این طریق شما را به اتخاذ یک تصمیم سریع ترغیب کنند.

اگر مثلا عنوان شود که 200 قلم از کالای مورد نظر باقی مانده است،

شما نه تنها تصور نمی کنید که محصول مورد نظر مورد اقبال و آرزوی تعداد زیادی است، بلکه تصور می کنید که فرصت کافی برای بازگشت و خرید در فرصت دیگری دارید.

اما اگر حس کمبود به شما دست دهد و ببینید که فقط دو مورد از آن محصول باقی مانده است، خیلی سریع حریص می شوید که محصولی را بخرید که پیش از این عده زیادی خریداری کرده اند.

اگر محدود بودن موجودی پاسخگو نبود، پیشنهاد تخفیف 15% به ازای تبلیغ محصول شما در یکی از شبکه های اجتماعی را مطرح کنید.

این رویکرد موجب می شود که شخص چیزی را بدست آورد که دیگران به راحتی آن را به دست نمی آورند – و آن چیزی نیست جز تخفیف.

الماس‌ها کمیاب نیستند: اصل کمیابی را در رابطه با آن بکار ببرید و تقاضا بسازید

شاید بارزترین مثال برای ایجاد تقاضای مصنوعی برای یک چیز را بتوان در صنعت الماس شاهد بود.

الماس ها در واقع نادر و کمیاب نیستند، بلکه در مقادیر انبوه توسط شرکت های بزرگ استخراج و برش الماس مانند De Beers احتکار شده و می شوند و به مقدار بسیار کم به بازارعرضه می شوند تا همواره قیمت بالای آنها حفظ شود.

وقتی چیزی کمیاب باشد، عموما همیشه با تقاضای بیشتری مواجه می شود.

این استراتژی در واقع تحت عنوان اصل کمبود در علم بازاریابی شناخته شده و مورد بررسی قرار می گیرد و با تکیه بر غریزه قدرتمند انسانی برای جمع کردن جهت مصرف در آینده عمل می کند.

پاداش ها می توانند موجب تقاضا شوند

پاداش هایی به اعضای جدید، مشتریان جدید، خریدارانی که پیش از ظهر آمده بودند یا حتی در یک منطقه جغرافیایی خاص بودند پیشنهاد شده بودند که همگی موجب ایجاد یک حس انحصار و خاص بودن در مشتری شده بودند.

هر چه که در اختیار شخص دیگری قرار نگیرد، ذاتا برای دیگری ویژه و با ارزش می شود و هر چه که تبدیل به یک چیز انحصاری شود، عموما از مقدار تقاضای بالاتری هم برخوردار می شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۷ ، ۰۲:۵۰
سینا غلامی

اینکه مشتری در مراجعه به شما اعلام می کند، چه چیزی می خواهد، خیلی اهمیت ندارد؛ در
واقع مشتری همواره به دنبال “یک چیز خاص” است. آنها تقریبا نمی توانند توصیفی از این
خواسته خود ارائه کنند، اما وقتی آن را پیدا کنند، بخوبی می شناسند.

در واقع باید گفت این جزئیات کوچک تجربه خرید مشتری خیلی غیر ملموس هستند. اما در عین
حال باید توجه داشته باشید، چیزی که به مشتری به عنوان محصول می فروشید، از اهمیت
کمتری برخوردار است، شاید به نوعی اهمیت ضمنی دارد – مگر اینکه انتظار آنها برآورده نشود.

همچنان که والت دیزنی در این رابطه می گوید: “کاری که می کنید را با چنان کیفیتی انجام
دهید، که مردم علاقه پیدا کنند تا دوستان خود را برای دیدن انجام مجدد آن کار توسط شما
همراه خود بیاورند.” هر کار و کسبی که قادر به کسب رضایت مشتریان در 5 زمینه زیر باشد،
همواره بر رقابت جریان پیروز می شود.

توجه: مهم تر از آنچه که ارائه می کنید، در واقع نحوه ارائه شماست.

همیشه توجه بسیار زیادی به چیستی ماجرا می شود و چگونگی انجام کار مورد غفلت واقع
می شود. اما با این وجود این کیفیت چگونگی انجام کار است که انجام شدن یا نشدن فروش را
تعیین می کند. خریدارانی که تنها بر قیمت معرفی شده توسط شما تمرکز دارند، فقط و فقط
بازدیدکنندگانی هستند که یکبار به شما مراجعه می کنند، اما حتی آنها هم گاهی به این نتیجه
می رسند که ارزان ترین قیمت باز هم ارزش محصول مورد نظر را ندارد. چیزی که برای مشتری
اهمیت دارد، عبارت است از:

چگونه با آنها برخورد شده است

مردم (حتی خریداران صنعتی) اهمیت بسیار زیادی به روابط انسانی می دهند. آنها تمایل دارند
که به صحبت های آنها گوش داده شود و با احترام و عدالت با آنها سخن گفته شود. انتظار دارند
که همانند مشتریان با ارزشی برخورد شود، چنان که زمان و نظرات آنها اهمیت دارد. اگر مردم
نتوانند نسبت به برخورد مناسب با آنها به شما اعتماد کنند، مطمئنا آنقدر هم به شما اعتماد
نخواهند کرد که پول خود را به شما واگذارند. اینکه فروش به مرحله نهایی برسد یا خیر، بستگی
به این دارد که مشتری احساس کند شما وی را فرصتی همیشگی در نظر گرفته اید یا فرصتی
که تنها یک بار اتفاق می افتد.

چگونگی برخورد کردن کار و کسب با مشکلات و شکایات مطرح شده از طرف مشتری هم از
همین میزان اهمیت برخوردار است. اشتباه ها نباید لزوما مهلک و کشنده باشند. مشتریان
بخوبی متوجه می شوند که امکان رخ دادن اشتباه وجود دارد. با این وجود، تمایل مدیران و
مسئولان کار و کسب و همچنین به حداقل رساندن تاثیر آنها بر خریدار بسیار حیاتی است. رفع
فوری آنها با نگرش درست حتی می تواند موجب تقویت رابطه مشتری با کار و کسب شود. اما
رخداد همان اشتباه برای بار دوم قابل بخشش نیست.

مشتری

فرایند خرید چطوری پیش رفته و چقدر موثر بوده

از ابتدا تا پایان، آیا تمام مراحل فروش به خوبی پیش رفته است؟ آیا خریداران پاسخ هایی که نیاز
داشته اند را دریافت کرده اند؟ آیا آنچه که در جستجو آن آمده بودند را بدست آوردند (اگر نه،
چرا)؟ آیا مراحل کار به گونه ای برنامه ریزی شده بود که به نیاز آنها در زمان اختصاص یافته پاسخ
داده شود؟ آیا قیمت ها و گزینه های پرداخت مشخص بود؟ آیا اغلب خریداران بدون نیاز به
مسئول فروش قادر به پرداخت و نهایی کردن فرایند خرید خود بودند؟

چه مقدار موارد مورد ناراحتی و رنجش اتفاق افتاده است

ناراحتی و رنجش به شکل اتفاق می افتد، یکی آنهایی که نباید اتفاق بیفتد و دسته دیگری که
برای همه ممکن است اتفاق بیفتد، مثل انتظار طولانی، رفت و آمد مکرر، کمبود موجودی و … .
یک خریدار همیشه می تواند و تمایل دارد تا سطحی معقول از عدم آمادگی و هماهنگی را
تحمل کند، اما نه برای مدت طولانی یا همیشه. وظیفه شما به عنوان فروشنده به حداقل
رساندن این اشکالات است تا اصلا بروز نکنند، نه اینکه همانند یک موضوع عادی و همیشگی با آنها برخورد کنید.

در واقع این نقطه ای است که یک فروشنده یا کارمند مطلع می تواند منجر به نهایی شدن یا
قطع فرایند فروش شود. بیش از هر چیز در ایجاد اعتماد مشتری، پیش بینی نگرانی ها و مسائل
وی و اجتناب از رخداد هرگونه مشکل قابل پیش بینی.

چه مقدار با ذهن آنها بازی شده است

متاسفم که باید اینگونه بگویم، اما کلمه فروش در بسیاری از موارد بصورت اشتباه مورد استفاده
قرار می گیرد. فروش فرصتی برای سوء استفاده از خریدار به منظور انجام هر کاری که فروشنده
می خواهد، نیست؛ بلکه فرصتی است برای فراهم آوردن آنچه که خریدار نیاز دارد.

هیچ کس دوست ندارد به چشم یک احمق دیده شود یا بر سر قیمت ها، تاریخ تحویل یا شرایط
فروش گمراه شود. حتی اشاره ای کوچک به چنین رفتارهایی می تواند موجب از بین رفتن یک
فروش شود و مسئله این است که اگر یک خریدار حتی احساس کند که در حین خریدن فریب
خورده است، دیگر برای بار دوم برای خرید مراجعه نمی کند یا حتی ممکن است در زمان تعیین
شده خرید خود را از روی پشیمانی لغو کند.

در مجموع آن کار و کسب چقدر آماده بوده و نظم داشته

بررسی این موضوع از نگاه و برخورد اول آغاز می شود، اینکه آیا دست اندرکاران آن کار و کسب
کاملا به حرف و وعده خودشان عمل کرده‌اند؟ آیا هر بخش از محصول مورد نظر در قالب یک
مجموعه بزرگتر بخوبی و بدون عیب نقص عمل می کند؟

وقتی قطعات بخوبی در کنار هم قرار نگرفته و عملکرد خوبی ندارند، بخوبی نقص و کمبود خود را
فریاد می زنند. حتی اگر موضوع بسیار جزئی هم باشد، بخوبی بر اعتماد مشتری لطمه می‌زنند.
خوشبختانه، تمرکز بر چگونگی انجام کار که در ابتدا مطلب به آن اشاره کردیم از روش های ارزان
و بسیار سریع می تواند مزایای بسیار زیادی را برای کار و کسب به ارمغان بیاورد.

فراموش نکنید که مشتریان همواره برخورد صحیح را به یاد می آورند. اجازه دهید منحصر به فرد
بودن شما در روش های چگونگی برخورد با مشتری خودش را نشان دهد و نتایج آن را در سود
آخر ماه خود جستجو کنید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۷ ، ۰۲:۴۹
سینا غلامی

در این مقاله سعی شده است پایه ای ترین اصول بازاریابی برای علاقه مندان شرح داده شود. ابتدا می بایست تعریفی از بازاریابی ارائه کرد. بازاریابی شامل طیف وسیعی از فرآیندهای مرتبط با درک آنچه مصرف کنندگان می خواهند و سپس فراهم کردن آن نیاز برای مخاطبان است. بازاریابی، شامل چهار عنصر کلیدی است که به 4P معروف هستند:

۱ – کالا یا خدمت (Product)‏
۲ – توزیع یا محل (Place)‏
۳ – قیمت گذاری (Pricing)‏
۴ – ترویج (پیشبرد) (Promotion)

یک نقطه ی شروع بسیار مفید در بازاریابی، انجام تحقیقات علمی در بازار (محل داد و ستد کالا) برای پیدا کردن نیاز مشتری و در ارتباط با 4P است. بازاریابی با ارزیابی نیازی که محصولات و خدمات به آن پاسخ می دهند، شروع می شود.

دو نوع تحقیقات علمی در بازار داد و ستد کالا وجود دارد. تحقیق کمی مربوط به جمع آوری مقدار زیادی اطلاعات با استفاده از تکنیک هایی مانند پاسخ به پرسشنامه ها و فرم های دیگر ارزیابی. تحقیق کیفی شامل کار با نمونه های کوچکتر از مصرف کنندگان، که اغلب از مشتریان در مورد محصولات و خدمات سوال می شود و گفته های آنها یادداشت می شود.

بازاریابی معمولاً ترکیبی از هر دو پژوهش را انجام می دهد. بخش بازاریابی، تلاش خواهد کرد تا مطمئن شود بر روی هر انچه که شرکت انجام می دهد، تمرکز دارد و بسیار نزدیک با تولید کار خواهد کرد تا اطمینان حاصل گردد که توسعه محصول جدید، با نیازها و انتظارات مشتریان عمیقاً گره خورده است. در واقع بازاریابی، فرایندی است که بین توانایی های شرکت و نیازهای مشتریان تعادل ایجاد می‌کند. به عنوان مثال، سازمان های خدمات مالی، می خواهد بفهمند مشتریان تمایل به افتتاح چه نوع حسابی دارند و یا به چه گزارش های مالی نیاز دارند و همچنین چه استانداردی از خدمات را انتظار دارند. خرده فروشان مواد غذایی (سوپر مارکتها) به دنبال پیدا کردن ترجیحات مشتری برای طراحی و طبقه بندی فروشگاه و ارائه طیفی از کالاها هستند. خطوط هوایی در مورد سطوح راحتی سفر مشتریان که برای آنها مطلوب است و رفتاری که ترجیح می دهند دریافت کنند اطلاعات جمع آوری می کنند. به بیان دیگر، بازاریابی شامل درک خواسته‌های مشتری و تطابق محصولات شرکت، برای برآورده ساختن آن نیازها و در برگیرنده فرایند سودآوری برای شرکت است. بازاریابی موفق مستلزم ارائه محصول مناسب در زمان مناسب و مکان مناسب است و اطمینان از اینکه مشتری از وجود محصول مطلع است، از این رو موجب سفارش‌های آینده می‌شود. یک تعریف کاربردی بازاریابی پیش بینی و شناسایی نیازهای مشتری و از آن طریق، رسیدن به سود یا سایر اهداف مهم سازمانی است.

فراموش نباید کرد که اصول بازاریابی همیشه غیر قابل تغییر است و در سایر تعاریفی که از بازاریابی گرفته می شود، این اصول را نمی توان نادیده گرفت.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۷ ، ۰۲:۴۷
سینا غلامی

به گزارش ایلنا، فرقی نمی‌کند در چه جایگاه شغلی باشید، قطعا در هر جایگاهی بازاریابی نقش دارد. اما بازاریابی که می‌خواهیم او را استخدام کنیم، باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد.

هر کسب و کاری که داشته باشید حتما به بازاریابی نیاز دارید و به اعتقاد خیلی‌ها بازاریابی در سراسر زندگی ما وجود دارد. برخی از کسب و کارها به طور مستقیم و برخی دیگر غیر مستقیم نیاز به استخدام بازاریاب دارند. معمولا شرکت‌های مختلف بازاریابان زیادی را استخدام می‌کنند از همین رو این موقعیت شغلی اهمیت ویژه‌ای دارد.

فروش مهمترین و اولین مرحله‌ی فرایند کاری هر بنگاه اقتصادی است و در نتیجه استخدام بازاریاب خوب می‌تواند در این بخش راهگشا باشد. اما همیشه به بازاریابی به صورت حرفه‌ای نگاه نمی‌شود و از طرف دیگر استخدام این شغل، چالش‌های خودش را دارد.

زمانی که قصد دارید بازاریابی را استخدام کنید، صرفا داشتن مدرک دانشگاهی مرتبط کافی نیست؛ چرا که بازاریابی یک کار تخصصی و تجربی است. بسیاری از مواقع شرایط در بازار به‌گونه‌ای پیش می‌رود که این موقعیت در هیچ دانشگاهی تدریس نمی‌شود و بازاریابی که استخدام کرده‌اید باید در لحظه با استدلال‌های خود فروش موفق را رقم بزند.

اولین مرحله این است که هنگام استخدام بازاریاب از او بخواهید موقعیت شغلی خودش را کامل تعریف کرده و توضیح دهد تا ببینید آیا واقعا معنای دقیق بازاریابی را می‌فهمد.خیلی‌ها بازاریابی را اشتباه تعریف می‌کنند یا آینده‌ی روشنی برای آن متصور نیستند.

یکی دیگر از ویژگی‌های مهم برای استخدام یک بازاریاب داشتن تجربه‌ی کافی است. با وجود اینکه برای فروش یک محصول یا خدمت، عوامل یکسانی وجود دارد، اما داشتن تخصص و تجربه‌ی کافی در حوزه‌های تخصصی بازاریابی می‌تواند مفید باشد. به عنوان مثال استخدام بازاریاب دارو یا استخدام بازاریاب برای فروش یک نرم‌افزار متفاوت است.

از طرف دیگر داشتن تجربه‌ی کافی در بازار می‌تواند به استخدام یک بازاریاب ماهر و کاربلد منجر شود. ضمن اینکه این فرد هیچ وقت نگران این نیست که بخواهید او را آزمایش کنید یا به صورت تستی استخدام شود. حتی می‌تواند پیش از استخدام یک بازاریاب برای او هدف فروش تعریف کنید تا ببنید اعتماد به نفس و توانایی لازم را داشته باشد. فرایند فروش واقعا کار ساده‌ای نیست و به همین دلیل می‌بینیم که افرادی بعضا با سطح تحصیلات دانشگاهی پایین اما با تجربه‌ی بالا فروش خوبی دارند.

محتوا در بازاریابی حرف اول را می‌زند. بازاریابی را استخدام کنید که روابط عمومی و فن بیان خوبی داشته باشد و بتواند با استفاده اطلاعات به‌روز خود در بزنگاه‌های حساس محتوای ضروری را به مشتری انتقال دهد.انتخاب یک توجیه یا استدلا اشتباه باعث می‌شود فرصت فروش شما از بین برود.

هنگام استخدام یک بازاریاب با روش‌های مختلف می‌توانید متوجه شوید که آیا توانمندی تولید محتوای جذاب برای جذب مشتری را دارد یا خیر.زبان بدن بخش دیگری از توانمندی‌های ارتباطی یک بازاریاب است که می‌تواند نشان دهنده‌ی توانایی و اعتماد به نفس او باشد. هنگام استخدام یک بازاریاب به این نکته توجه کنید.

https://www.sheypoor.com/ایران/استخدام

فرایند استخدام بازاریاب از جمله فرایندهای دائمی جذب نیرو به ویژه در مجموعه‌های خدماتی است. درخواست برای استخدام بازاریاب به همان اندازه‌ی متقاضی برای این شغل زیاد است. بازاریاب‌های زیادی هستند که درآمدهای قابل توجهی دارند. از این رو باید هنگام استخدام بازاریاب دقت کرد.

اگر به دنبال استخدام بازاریاب‌های حرفه‌‌ای هستید، می‌توانید آگهی استخدام خود را در سایت شیپور درج کنید تا به عنوان یک سایت مرجع بتوانید نه تنها بازاریاب‌های مورد نظر خود، بلکه دیگر نیروهای کاری مورد نظر را استخدام کنید.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۷ ، ۰۲:۳۸
سینا غلامی

بازاریاب کیست؟

عموم مردم فکر می‌کنند که بازاریاب کسی است که به سراغ مغازه‌داران و صاحبان فروشگاه‌های مختلف رفته و سعی می‌کند محصولی به آن ها بفروشد. این تفکر کاملاً اشتباه است.

شرح شغل و وظایف بازاریاب در واقع هیچ ارتباطی با اقدامات بالا ندارد! هیچ بازاریابی برای فروش محصول خود به مشتریان مراجعه نمی‌کند.

مارکتر یا بازاریاب کیست؟ و چه وظیفه‌ای دارد؟

بازاریاب کیست؟ بازاریاب یا مارکتر به کسی گفته میشود که به دنبال روش‌هایی است که برای محصول تولید شده یا خدمات ارائه شده توسط شرکت بازار مناسب پیدا کند و با روش‌های مناسب پل ارتباطی مناسبی نیازمشتری٬ بازار هدف و محصول/خدمات شرکت ایجاد کند.

شاید بشه اصلی‌ترین کار بازاریاب را کشف ارزش محصول/خدمات و پیدا کردن روش‌های ارتباطی بین بازار و ارزش تولیدی دونست.

بازاریاب‌ها به طور معمول افرادی هستند که علاوه بر دانش علمی زیاد و به‌روز٬ خلاقیت فراوانی دارند و سعی میکنند از خلاقیت خود برای پیدا کردن چنل‌ها و روش‌های ارتباطی تازه‌ استفاده کنند.

یکی از اصلی ترین وظایف بازاریاب یا تیم بازاریابی شرکت را میتوان تعیین استراتژی‌های مشخصی برای افزایش تاثیر برندتجاری و ایجاد ارزش‌های مورد نیاز در مشتریان دانست.

بازاریاب کیست؟ بازاریاب کسی است که به دنبال یک پاسخ (توجه، خرید، رأی، اعانه) از طرف دیگر است که به آن چشم‌اندازها می‌گویند. درصورتی‌که هر دو طرف در پی فروش چیزی به یکدیگر باشند هردوی آن‌ها بازاریاب هستند.

بازاریاب کیست؟ از طرف دیگر بازاریاب کسی است که عواملی مانند طراحی محصول، طراحی خدمات پس از فروش، تبلیغات، پیشبرد فروش، تعیین قیمت‌ها، تعیین انواع تخفیفات، طراحی کانال‌های توزیع محصول و… را برعهده دارد.
یک بازاریاب افزون بر داشتن مهارت های ویزیتوری (معرفی کننده) و فروشندگی (ارائه کننده ی مستقیم محصول / خدمت محدود و دریافت کننده ی مستقیم و هم زمان بهای آن)، وظایف دیگری نیز دارد؛ از قبیل:

  1. توان بالای مذاکره های توجیهی، استدلالی، مشاوره ای و حتی مقابله ای.
  2. تسلط بر مفاهیم و دانش های تخصصی و وابسته به بازاریابی.
  3. توان جذب سفارش های بالا.
  4. جذب و انتقال اطلاعات در مجرای مدیریت سیستم های اطلاعاتی
    (Marketing Information System) سازمانی.
  5. ارائه مشاوره های بهره وری تولید به تصمیم گیران در سازمان.
  6. مدیریت جزئی در روابط مشتریان.
  7. شرکت در امور هماهنگ برندینگ سازمانی و ساختمان ذهنی مناسب در بازار.
  8. شناسایی کدهای توزیعی مناسب.
  9. تجسس اطلاعات
  10. و …

بنابراین، در می یابیم که وظایف بازاریاب در طبقه بندی ساختمان بازاریابی یک سازمان به چه صورتی است.

بازاریاب‌ها در بالا بردن تقاضا برای محصولات مهارت دارند؛ اما این برداشت محدودی است ازآنچه آن‌ها انجام می‌دهند. درست همان‌طور که افراد شاغل در حوزه‌ی تولید و آمار مسئولیت مدیریت عرضه را بر عهده‌دارند، بازاریاب‌ها مسئول مدیریت تقاضا هستند. بازاریاب‌ها در پی آن‌اند تا میزان، زمان‌بندی و ترکیب تقاضا را طوری تحت تأثیر قرار دهند تا اهداف سازمان را برآورده کنند. تقاضا می‌تواند به ۸ حالت وجود داشته باشد:

  • تقاضای منفی: مصرف‌کنندگان محصول را دوست ندارند و حتی ممکن است پول پرداخت کند تا با محصول مواجه نشود.
  • تقاضای ناموجود: مصرف‌کنندگان ممکن است از وجود محصول بی‌خبر باشند یا علاقه‌ای به آن نداشته باشند.
  • تقاضای نهفته: امکان دارد مصرف‌کنندگان نیاز زیادی به محصولی داشته باشند که محصولات موجود قادر به برآورده کردن این نیازها نباشند.
  • تقاضای رو به کاهش: مصرف‌کنندگان کمتر محصول را خریداری می‌کنند یا اینکه اصلاً دیگر خریداری نمی‌کنند.
  • تقاضای نامنظم: خریدهایی که مصرف‌کننده انجام می‌دهند بر اساس فصل، ماه، هفته، روز یا حتی ساعت متغیر هستند.
  • تقاضای کامل: مصرف‌کنندگان به‌صورت کافی همه‌ی محصولاتی که در بازار ارائه‌شده است را خریداری می‌کنند.
  • تقاضای فراتر از کامل: تعداد مصرف‌کنندگانی که خواهان خرید محصول هستند بیش از تعداد محصول است.
  • تقاضای ناسالم: مصرف‌کنندگان ممکن است مجذوب محصولاتی شوند که نتایج اجتماعی ناخوشایندی داشته باشند.

در هر یک از این موارد، بازاریاب‌ها (مارکترها) باید دلایل یک‌حالتی از تقاضا را شناسایی کنند و یک طرح عملیاتی را تعیین کنند تا تقاضا را به‌سوی یک حالت مطلوب‌تر سوق دهد.

ویزیتور کیست؟

یعنی کسی که در واقع یک کاتالوگ زنده و انسانی است. وظیفه ی او تنها و تنها معرفی محصول/ خدمت براساس مطالب از قبل تعیین شده و پرکردن فرم سفارش مشتری است.

فروشنده کیست؟

که مسئول فروش و یا تبادل پول و محصول/ خدمت میان سازمان و مشتری است. فروشنده کسی است که در مکانی مشخص، انواع محصولات/ خدمات سازمان خود را بر اساس اعلام درخواست های مشتری به او ارائه می کند و در قبال پرداخت آن، پول دریافت می کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۷ ، ۰۲:۳۵
سینا غلامی